۱) رفتار دوستانه: مدیریت یعنی ایجاد انگیزه در دیگران و تنها راه برای آن صمیمیت است.
۲) درک کسبوکار: کسی که روش انجام کسبوکار، طرح تولید، طرح بازاریابی و طرح مالی آن را درک نمیکند، نمیتواند آن را مدیریت کند.
۳) پذیرش جلوتر بودن از دیگران: جلوتر بودن از دیگران خوب، اما پذیرش آن بسیار سخت است. در دنیای کسبوکار، جلوتر بودن از دیگران، یعنی وقتی همه بالا میروند، شما پایین بیایید.
۴) بالا بردن قیمت زمان: مدیر به طور مستمر در حال افزایش قیمت وقت خود است و این با پُر کردن وقت امکانپذیر است.
۵) تحمل فشار: هر چقدر که فشار تحمل کنید، به همان اندازه موفق هستید. فشارها مدیرنماها را از دور خارج میکنند.
۶) ساخت زنجیر علایق: علایق اعتیادآور هستند و بنابراین باید علایق خوبی باشند. این زنجیره منجر به اثر مرکب و رشد نمایی کسبوکار میشود.
۷) استفاده از دانش: ۱۰۱ درصد دانش از طریق تجربه به دست میآید و آموزش و مدرک دانشگاهی فقط برای آشنا شدن با موضوع است.
۸) انتخاب افراد: انتخاب دو فرد مهم مانند پدر (استاد اصلی) و مادر (اعتباردهندهی اصلی) در اختیار انسان نیست. اما انتخاب همسر (شریک اصلی) فوقالعاده در تعیین موفقیت مهم است. مدیر باید فقط با یک نفر که بهتر از خود او است "همکار" باشد، اما در عین حال مرتب در حال تماس گرفتن باشد.
۹) نترسیدن از بلند کردن صدا: وقتی که کار جدیدی را دارید انجام میدهید، عموماً با مخالفت گسترده همراه میشوید. شما نباید از این بترسید و باید روش خود را فریاد بزنید.
۱۰) پول در آوردن: مدیری که پول در نمیآورد، مدیر نیست، ناظم است.
محمد ماهیدشتی