نظر علامه طباطبایی این است که غرض این سوره، بیان احکام ازدواج و محرمات نکاح و احکام ارث است و نیز امور دیگری مانند احکام نماز و جهاد و شهادات و تجارت و غیر آن، و متعرض حال اهل کتاب هم شده است؛ و مضامینش نشان میدهد که بعد از هجرت نازل شده، و نه یکباره، بلکه در موقعیتهای مختلف؛ هرچند بین اغلب آیاتش ارتباطی هست.
(الميزان، ج۴، ص۱۳۴)
این سوره با بحث و احکام ازدواج آغاز میشود؛ و سپس وارد مسائل اقتصادی میشود؛ آن هم از زاویه مسائل اقتصادی متفرع بر خانواده (سرپرستی اموال ایتام، حق مالکیت برای زن و مرد، ارث و مسائل مربوط به آن).
طبیعی است که عادیترین شکل ایجاد خانواده، وضعیت ازدواج بین یک زن و مرد است؛ اما در این سوره اقسام وضعیتهای دیگر (از وضعیتهای کاملا مردود مانند زناکاری و ازدواج با محارم؛ تا وضعیتهایی که تحت شرایطی پذیرفتنی است، مانند تعدد زوجات و ازدواج موقت) نیز مورد توجه قرار میگیرد و حکم هریک بیان میشود؛ و سپس به سراغ تقسیم کار درون خانواده و سایر احکام خانواده (مدیریت خانواده، مساله نفقه، نشوز، طلاق) میرود.
با آیه ۳۶، با تاکیدی بر رابطه احسان با دیگران، بحث از خانواده کوچک (والدین) به خانواده بزرگ (خویشاوندان) و به کل جامعه (همسایگان نزدیک و دور، نیازمندان، در راه ماندگان و ...) کشیده میشود و از اینجا بحث وارد عرصه جامعه میشود.
شروع بحثهای جامعه نیز با پرداختن به مسائل اقتصادی است؛ اما بلافاصله از مسائل اقتصادی به محوریت اعتقادی در شکلگیری جامعه دینی وارد میشود و بحثی طولانی درباره کارشکنیهایی که ابتدا از جانب سایر متدینان (یعنی اهل کتاب) و سپس از جانب متدیناننمایان درون جامعه اسلامی (منافقان) برای جامعه دینی پیش میآید، میپردازد؛
و در میانه این آیات مهمترین راه غلبه بر این کارشکنیها را این میداند که مومنان جایگاه ویژه پیامبر ص و اولیالامر به رسمیت بشناسند؛ یعنی بپذیرند که زمام سیاست اساسا باید به دست رهبران دینی جامعه باشد؛
و آیات متعددی را به ضرورت جهاد برای حفظ و بقای جامعه دینی، و اثر آن در تقویت بنیانهای معنوی جامعه اختصاص میدهد؛ همان واجب دینیای که توجه به آن هرگونه برداشت کسانی که میپندارند میتوان مسلمان بود اما حکومت دینی تشکیل نداد را نقش بر آب میکند. (چون جهاد یکی از فروع دین اسلام است؛ و مسالهای است که تنها در صورتی که حکومت دینی تشکیل شود امکان اجرا خواهد داشت.)
و در این میان مکرر از تقابلهای بین مومنان واقعی و کسانی که جهنمی میشوند سخن به میان میآورد.
در اواسط سوره (آیه۱۲۵) یکدفعه با اشارهای به اینکه برترین دین، تسلیم خدا شدن است و همه چیز از آن خداست دوباره به بحثهای مربوط به زنان و خانواده برمی گردد و بعد از چند آیه دوباره به سراغ منافقان و اهل کتاب میرود و هشدارهایی هم به خود آنان میدهد و هم در خصوص خطر آنان به مومنان هشدار میدهد و نهایتا آیه آخر را باز با یک مساله در خصوص ارث خانوادگی تمام میکند.
شاید بتوان گفت این سوره در مقام تکوین بنیان جامعه دینی است؛ جامعه ای که شروع و زیربنایش نظام خانواده است؛
و البته میخواهد آن نوع روابط مطلوب خانوادگی به افق روابط اجتماعی هم کشیده شود؛
و آرمان جامعه، نه فقط برابری و عدالت، که برادری و مودت قرار داده شود.
از کارشکنیهایی که در این مسیر عدهای از متدینان قبلی (اهل کتاب) و فعلی (منافقان) پیش میآورند سخن میگوید
و با تاکید بر گذشتهای اقتصادی، از مردم می خواهد که حول محور پیامبر ص و امام (که پدران این امتند) جمع شوند؛
و نگذارند دنیاطلبی عدهای از افرادی که در سابق (اهل کتاب) یا اکنون (منافقان) ادعای ایمان میکنند، مسیر روابط عمیق مومنان با همدیگر را دچار خدشه کند؛
از این رو،
در حالی که به طور جدی، ضوابط و حقوق اقتصادی متقابل، حتی در عرصه خانواده را مطرح میکند؛
در عین حال میکوشد با تثبیت موقعیت پدری امت برای پیامبر ص و امام ع، روابط بین مومنان در افق برادری فهم شود و نه در افق تعاملِ مبتنی بر منفعتطلبی.
فضیلت و اهمیت سوره
1) از امیرالمومنین ع روایت شده است که:
کسی که سوره نساء را در هر جمعه بخواند از فشار قبر در امان بماند.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص105؛ تفسير العياشي، ج1، ص215؛ مجمع البيان، ج3، ص3؛ المصباح للكفعمي، ص439
حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عَابِسٍ عَنْ أَبِي مَرْيَمَ عَنِ الْمِنْهَالِ عَنْ عَمْرِو بْنِ زِرِّ بْنِ حُبَيْشٍ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ:
مَنْ قَرَأَ سُورَةَ النِّسَاءِ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ أُومِنَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ.
در أعلام الدين في صفات المؤمنين، ص369 همین مطلب به نقل امام سجاد ع از پیامبر اکرم ص هم روایت شده است.
2) از رسول الله ص روایت شده است:
کسی که این سوره را بخواند همانند آن است که بر هر مومنی [یا: هرکسی] که ارثی میبرد ارثی را صدقه بدهد؛ و از حیث پاداش همانند کسی که بردهای را بخرد و آزاد کند به او پاداش دهند؛ و از شرک مبرا گردد؛ و در مشیت خدا در زمره کسانی که خداوند از آنان درمی گذرد باشد.
مجمع البيان، ج3، ص3؛ المصباح للكفعمي، ص439
أبي بن كعب عن النبي ص قال
مَنْ قَرَأَهَا فَكَأَنَّمَا تَصَدَّقَ عَلَى كُلِّ مؤمن [مَنْ] وَرِثَ مِيرَاثاً وَ أُعْطِيَ مِنَ الْأَجْرِ كَمَنِ اشْتَرَى مُحَرَّراً وَ تَبَرَّأَ [بريء] مِنَ الشِّرْكِ فَكَانَ [و کان] فِي مَشِيَّةِ اللَّهِ مِنَ الَّذِينَ يَتَجَاوَزُ عَنْهُمْ.
کانال یک آیه