نیروی دریایی ایالات متحده در حال حاضر توانا ترین نیروی دریایی جهان است ، با این حال همانند بقیه کشور ها مشکلات مربوط به خود را دارد.
ایالات متحده در حال حاضر دارای 3 تهدید اساسی در دریا است ، اول ناوگان سطحی چین ، دوم ناوگان زیر سطحی روسیه و سوم قاچاق گسترده مواد مخدر و اسلحه.
بخش های قابل توجه انتقالات ایالات متحده از طریق دریا صورت میگیرد ، این کشور به عنوان قدرت برتر اقتصادی ، نظامی و کشاورزی جهان سالانه میلیون ها تن انواع محصولات را از طریق دریا صادر و یا وارد میکند.به طبع جایی که پول باشه ، فساد هم هست.
ایالات متحده دهه هاست با مسئله قاچاق گسترده مواد مخدر و اسلحه در کشورش درگیر است که بخش عمده آن از طریق بنادر این کشور صورت میگیرد. عضو اصلی نیرو های مسلح امریکا نیروی دریایی این کشور است که وظیفه مقابله با قاچاق از بنادر را دارد. در آب های خانه (5 کیلومتر از ساحل) و بنادر بر عهده گارد ساحلی است یکی از بخش های مستقل نیروی دریایی ایالات متحده است.
بعد از گارد ساحلی خود نیروی دریایی و بخش دوم مستقل آن یعنی سپاه تفنگداران قرار دارد که وظیفه حراست از آب های ایالات متحده و تهاجم و اسکورت یگان های تجاری را دارند. نیروی دریایی ایالات متحده دومین مسئول حراست از آب هایش را در پروژه LCS یا ناوچه گشت و جنگ ساحلی معرفی میکند که در دو کلاس ایندپندس و فریدوم خلاصه میشوند. این شناور ها همچنین قرار بود خلأ بزرگی در نیروی دریایی ایالات متحده را پر کنند.
اوایل دهه 90 ایالات متحده و جمعی از کشور های اروپایی برنامه ای جهت ساخت مشترک یک کلاس ناو محافظ داشتن که قرار بود در ایالات متحده جایگزین کلاس هازارد شود. اما این برنامه به علت نا هماهنگی های نیازی بین این کشور ها بود لغو شد و ( با لغو این داستان بوهم وس آلمان طرح جاه طلبانه در ساخت اولین کلاس شناور رزمی جهان با سیستم تسلیحات و سازه مدلار را آغاز کرد که به پروژه عظیم میکو ختم شد).
تمام کشور های درگیر برنامه مشترک به تنهایی و بعضا دوتا دوتا به سراغ برنامه خود رفتند. مثلا ناوشکن هورایزن مشترک فرانسه/ایتالیا و یا ناوشکن تایپ 45 انگلستان و یا ناو محافظ زاکسن آلمان و ... در این میان ایالات متحده هیچ برنامه ای دیگری برای جایگزینی هازارد پیاده نمیکند بلکه با فروپاشی شوروی بخشی از وظایف را به اسکادران های پرتعداد ناوشکن های این کشور و برخی دیگر از وظایف را به پروژه LCS منتقل کرد. تا اینجا مشکلی نیست ، اما در 5 سال گذشته توسعه چشم گیر نیروی دریایی چین و ناوگان زیر سطحی روسیه زنگ خطری جدی را به صدا در میآورد. روسیه با ساخت زیردریایی های کلاس یاسن و ارتقا سنگین سیرا و باز گرداندن شوکا-بی به اقیانوس اطلس چالش جدید را برای ایالات متحده باز میکند.
از طرف دیگر چین در حال پیش روی در جزایر دریای چین جنوبی است و از بل بشوی رسانه ای کره شمالی نهایت استفاده برای استقرار کامل در جزایر دریای چین جنوبی استفاده میکند. ناوگان سطحی چین نیز روز افزون در حال بزرگ شدن است و حضور پررنگتری در سطح بین الملل دارد. ایالات متحده حال باید پاسخ گوی حجم تهدیدات جدید باشد از این رو برنامه ناو های چند منظوره بالگرد بر کلاس آمریکا را سریع تر پی گیری میکند تا در نقش ضد زیردریایی توان خود را در اطلس و آرام افزایش دهد همچنین در پاسخ به افزایش ناوگان سطحی چین طرح افزایش توان رزمی ناو گروه های ضربت را دارد که طی آن هر ناو گروه ضربت دارای 8 ناوشکن ، 2 رزمناو ، 2 زیردریایی ، 2 تا 3 پشتیبان لجستیک و 1 سوپر کریر است (الان 4 تا 6 ناوشکن ، 2 رزمناو ، 2 لجستیک ، 1 زیردریایی و 1 کریر). در عین حال این کشور قصد افزایش تعداد ناو گروه های ضربت خود از 10 به 12 است. در کنار 8 تا 11 ناو چند منظوره بالگرد بر کلاس آمریکا.
این تغییرات نیازمند حجم بیشتر ناوشکن جهت اسکورت است ، طرح ناوشکن آینده یعنی زاموالت نیز بخاطر هزینه سنگین لغو شد و در عوض آرلی فلایت 3 ساخته خواهد شد این در حالیست که بخش قابل توجهی از آرلی فلایت 1 ها در حال گذراندن نیمه دوم عمر خود هستند و طی چند سال آینده باید از خدمت خارج شوند ، ازین رو فلایت 3 تنها جایگزینی برای فلایت 1 است و نه تعداد بیشتر. تنها راه حل پاسخ گویی به این نیاز مبرم ادغام کردن اسکادران های ناوشکن و ارسال به وظیفه اصلی است و این به معنای خروج این ناوشکن از وظیفه حراست آب های خانه است. کلاس فریدوم و ایندپندس به عنوان شناور های سنگین گشت و جنگ ساحلی تنها توان جنگ سطحی دارند و در جنگ ضد زیردریایی و پدافندی نقایص بزرگی دارند. تعریف اشتباه از تهدیدات آینده ایالات متحده را به چالش کشیده.
پاسخ ایالات متحده
پاسخ ایالات متحده برنامه FFG(X) است ، ناو محافظ آینده این کشور که وظایف خود را از ناوشکن های کلاس آرلی و LCS ها تحویل بگیرید. ایالات متحده مدتی حتی به بخدمت گیری مجدد کلاس هزارد که در حالت رزرو هستند نیز بود و در نهایت تصمیم گرفته در یک مناقصه میان چندین و چند طرح برای ساخت بیش از 20 ناو محافظ برنامه ریزی کند. برنده این مناقصه قرار است در سال میلادی جاری مشخص شود. اما این تنها مشکل ایالات متحده نیست. ایالات متحده در زیردریایی حامل بالستیک نیز عقب مانده ، تمام توان بازدارنگی اتمی ایالات متحده امروزه تا آماده شده موشک سیلو پرتاب آینده این کشور تکیه بر زیردریایی های کلاس اوهایو است. بخش قابل توجهی از این اوهایو ها نیمه عمر دوم خود را گذراندن و عملا در وقت اضافه بازی میکنند (البته این چهار تا که نیمه دوم عمر سپری کردن حامل بالستیک نیستند و همان چهار تای تغیر عملیات یافته به حامل تاماهاوک اند).
در حالی که انگلستان و پس یک دهه از آن روسیه حامل بالستیک نسل چهارم را دارند ، ایالات متحده همچنان تکیه بر اوهایو نسل سومی زده.این کشور برنامه تحت همکاری بریتانیا در توسعه حامل بالستیک آینده خود دارد ، کلاس کلمبیا که یک زیردریایی اتمی نسل پنجم خواهد بود اما طرح این زیردریایی هنوز کامل نیست و تازه در سال جاری قرار است ساخت این زیردریایی آغاز شود که گرانترین زیردریایی آمریکایی ها خواهد بود با این حال هم انگلستان ساخت اولین زیردریایی اتمی نسل پنجم خود را سالهاست آغاز کرده و طی چند سال آینده وارد خدمت میکند و روسیه برای ساخت اولین زیردریایی اتمی نسل پنجم خود نیز وارد کار زار خواهد شد.
برخلاف دو دهه گذشته ، حال روسیه عملا هیچ فاصله ای در بحث تکنولوژی زیر دریایی با ایالات متحده ندارد. ضمن اینکه برنامه تحویل کامل تمام زیردریایی های کلاس کلمبیا بیش از 20 سال طول خواهد کشید در این بازه زمانی تمام اوهایو ها در نیمه دوم وقت اضافه قرار خواهند گرفت. ایالات متحده همچنین در بحث زیردریایی های تهاجمی نیز ، برنامه ای برای نسل پنجم ندارد و ساخت ویرجینیا های نسل چهارم تا پایان جایگزینی کامل کلاس لس آنجلس ادامه خواهد داد که 15 سالی طول خواهد کشید (در این بازه زمانی ستون فقرات بریتانیا از هر دو مدل تهاجمی نسل پنجم و حامل بالستیک نسل پنجم خواهد بود).
دوباره خارج از اعماق به سطح ، آخرین مشکل ایالات متحده ، رزمناو های کلاس تایکا هستند ، قبلا به مشکلات این رزمناو اشاره پرداختیم اما مسئله اصلی حال سن این رزمناو هاست.
این رزمناو ها بزودی وارد نیمه اول وقت اضافه و بخشی وارد نیمه دوم عمر خود میشوند با این حال ایالات متحده هیچ برنامه ای جهت جایگزینی ندارد و امکان بازنشسته کردن بدون جایگزین نیز مقدور نیست زیرا که هیچ شناور در ایالات متحده توان آتش در حجم کلاس تایکا ندارد. ایالات متحده ناچار به حفظ تایکا تا پیدا کردن یک برنامه جایگزینی است ، ازین رو ارتقایی سنگین شامل تغیر سیستم های رله ارتباطی و افزایش عمر سازه را ارائه کرده که مسئول اجرای آن کمپانی انگلیسی BAE است.
در حال حاضر ایالات متحده در تلاش برای باقی مانده در جایگاه خود است از این رو چوب سیاست های اشتباه و برنامه ریزی آینده خود پس از فروپاشی شوروی را میخورد، چون تصور میکرد پس از شوروی دیگر تهدید جدی برای ایالات متحده وجود نخواهد داشت.
منبع: navy_force