این را خدمتتان عرض کنم یک چیزی که خیلی خیلی مهم است و بنده خیلی بر آن تأکید دارم این است که در سال ۱۹۴۳ یک روانشناس دارای مشرب اگزیستانسیالیسم به نام بِکِر (ارنست بکر نه آن بکر فیلسوف اخلاق) کتابی تحت عنوان انکار مرگ منتشر کرد که اندیشهی اصلی این کتاب این است که آنچه که مرگ را اینقدر برای ما ترسانگیز کرده بدین جهت است که در دوران مدرن، سخن گفتن دربارهی مرگ بایکوت و تحریم شده است.
میگویند که بچهها در مراسم مرگ نروند، خبر مرگ خویشان را به بچهها ندهید، #لباس_سیاه به کودکان نپوشانید یا خودتان در حضور آنها لباس سیاه نپوشید یا اگر فهمیدند مرده از کسان اوست به او بگویند که رفته سفر و برمیگردد؛
یعنی از اول از دوران مهد کودک و کودکی، ما آدمها را از مرگ دور نگه میداریم، هرچه بیشتر دور نگه میداریم ترس از مرگ افزایش پیدا میکند.
بکر استدلال میکرد که در دوران سنت (قبل از رنسانس) انسانها اینگونه نبودند،
بچهها را از روز اول با مرگ آشنا میکردند، این باعث میشد که کسی از مرگ نترسد.
بکر میگفت همین کار را که دربارهی مرگ میکنیم اگر همین کار را دربارهی زنان با زایمان میکردیم بیش از نیمی از زنان در درد زایمان میمردند،
ولی چون ما این کار را نمیکنیم زنان با اینکه میدانند درد زایمان دردناک است ولی یک پدیدهای است که با آن آشنا هستند و گرنه اگر دخترها را به دیدن خاله یا مادر زایمان کردهشان نمیبردیم و... کمکم این دختر وقتی به سن بلوغ و ازدواج و بارداری میرسید چنان از درد زایمان #وحشت داشت که از خود این وحشت میمرد،
اما خوشبختانه ما این کار را با زنان نمیکنیم به همین سبب زنان پذیرفتهاند که این واقعیت زندگی انسانی زنان است.
بکر میگفت اگر همین کار را در باب مرگ میکردیم ترس از مرگ در ما کاهش مییافت.
بنابراین در کتاب انکار مرگ یک سلسله پیشنهادهایی کرد که عمدهی پیشنهادش این بود که میگفت ما باید آگاهی از مرگ را در میان انسانها شایع کنیم.
هرچه آگاهی از مرگ بیشتر میشود ترس از مرگ کمتر میشود.
از وقتی که ایشان این کتاب را نوشت یک نهضتی در آمریکا و سپس در سراسر جهان راه افتاد که به آن جنبش مرگآگاهی میگویند.
اعضایی که به این جنبش میپیوندند همیشه سعی میکنند که #مرگ را پیش چشم انسانها بیاورند، نه برای اینکه وحشت از مرگ را در دلشان بیندازند، بلکه برای اینکه وحشت از مرگ را از دلشان ببرند و بگویند که ما انسانها همینطور که نفس کشیدنمان یک امر طبیعی است همینطور که بازدممان هم یک امر طبیعی است همینطور هم نفس نکشیدن و بازدم نداشتن هم یک امر طبیعی است.
بعد از کتاب بِکِر که آن جنبش را به راه انداخت، روانشناسان مرگ گفتند بررسی کنیم که آیا واقعاً این سخن قابل تأیید تجربی است یا نه؟
و الآن همهی روانشناسان مرگ گفتهاند که تمام تحقیقات میدانی و آماری نشان داده که سخن بِکِر هم درست است.
مصطفی ملکیان