قرآن کریم می فرماید: وقتی حضرت یوسف(ع)به اشاره زلیخا وارد مجلس زنان اشراف شد,ازبس که جمال دلآرایی داشت,چنان زنان از خود بی خود وغافل شدند که با چاقو دست های خود را بریدند ومتوجه درد و خون نشدند.
در این لحظه مرحوم آقای اراکی در حالی که صدایشان می لرزید و اشک بر محاسن نورانی شان جاری بود,با دست هایشان محکم بر سرشان کوبیدند و فرمودند:
خاک بر سرت محمد علی! چرا تو در نماز چنین نیستی ؟! معشوقِ حقیقیِ عالم, خداست.زنان مصری,مجذوب جمال یک مخلوقِ خدا شدندتو چرا محوِجلوه خالق نمی شوی؟!تو چرا در نماز خشوع و خضوع نداری؟!چرا افکار گوناگون در وقت نماز,بر وجودت حاکم است؟! سیره فرزانگان,عبدالحسن بزرگمهر نیا,نشر سامان دانش به نقل از:
چهل وادی نور _دیدار با چهل عارف سالک _ص 82_81سید مهدی شمس الدین نشر موسسه توسعه فرهنگ قرآنی.