تکاثر هم معنی مکاثره و به معنی تفاخر کردن و رقابت کردن است[1]و در اصطلاح فرآنی آن را به دو معنی گرفتهاند: اول به معنای افتخار به کثرت مناقب و اولاد و اموال[2] و دوم به معنای رقابت در کثرت اولاد و اموال و مناقب.[3]اما برخی اعتقادی غیر از این دارند؛ مثلا طالقانی در پرتوئی از قرآن میگوید: کلمه تکاثر چون حروف زائدش بیش از وزن مفاعله است، متضمن معنای افزایش جویی پی در پی و نامحدود است.
عصراسلام: بنابراین، معانی افزایش جویی و افتخار و امثال اینها ضمنی یا از لوازم تکاثر میباشد و چنان که از ماده و هیئت تکاثر برمیآید معنای آن افزایش جویی بدون اندیشه و متأثر از محیط و رقابت بین افراد است که در اصطلاح از این گونه انعکاس غیر عاقلانه به (محاکات بلا رویه) تعبیر میشود.[4]
تبیین جایگاه علمی واژه
خداوند در قرآن کریم از کلمه «تکاثر» دوبار استفاده کرده است و همچنین یک سوره در قرآن کریم به نام تکاثر میباشد. برای این کلمه که بیشتر به معنای ثروت اندوزی گرفته میشود و جزء صفات رذیله است، خداوند مطالبی ذکر کرده و در دو آیه میآورد و هر کدام از آن آیات جنبههائی از تکاثر را توضیح میدهد، از این رو در این قسمت ما به بررسی و توضیح این آیات میپردازیم:
آیه اول:
«اعْلَمُوا أنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزینَةٌ وَتَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکاثُرٌ فِی الْأمْوالِ وَالْأوْلادِ[5]....»
«بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخر فروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است...»
در این آیه تکاثر همراه چهار صفت دیگر آمده است و آنها را جزء صفات دنیا یاد کرده است این صفات به گونهای است که زندگی دنیایی از آنها خالی نمیباشد همه اینها موهوماتی است که نفس آدمی به آنها و یا به بعضی از آنها علاقه میبندد، اموری خیالی و زائل است، که برای انسان باقی نمیماند، و هیچ یک از آنها برای انسان کمالی نفسانی و خیری حقیقی جلب نمیکند.
و از شیخ بهایی (رحمه الله) نقل شده که گفته است: این پنج خصلتی که در آیه شریفه ذکر شده، از نظر مراحل عمر آدمی، مترتب بر یکدیگرند، چون تا کودک است حریص در لعب و بازی است، و همین که به حد بلوغ میرسد علاقهمند به لهو و سرگرمیها میشود، پس از آنکه بلوغش به حد نهایت رسید، به آرایش خود و زندگیش میپردازد و بعد از این سنین به حد کهولت که رسید آن بیشتر به فکر تفاخر به حسب و نسب میافتد، و چون سالخورده شد همه کوشش و تلاشش در بیشتر کردن مال و اولاد صرف میشود.[6]
آیه دوم:
«ألْهیکُمُ التَّکاثُرُ[7]»
«افزون طلبی (و تفاخر) شما را به خود مشغول داشته (و از خدا غافل نموده) است.»
این آیه متضمن توبیخ شدید مردم در جمع مال و نفرات است علامه طباطبائی در تفسیرش مینویسد: بنابر آنچه به کمک سیاق فهمیده میشود معنای آیه این است که: تکاثر و مفاخرات شما در داشتن مال و زینت دنیا، و مسابقه گذشتنشان در جمع عده و عده، شما را از آنچه واجب بود بر شما بازداشت، و آن عبارت بود از ذکر خدا، در نتیجه عمری را به غفلت گذراندید، تا مرگتان فرا رسید.[8]
این آیه و تمام این سوره در مذمت و تخطئه متکاثران است آیه سوم سوره ردع و تخطئه آنها را میرساند و دو آیه بعد تأکید برای این آیه میباشد.[9]
شواهد روائی
در اصطلاح قرآنی گفتیم که تکاثر به چه معانی به کار میرود. اما در استفاده روائی گاهی به معنای جدیدی به کار میرود و آن ثروت اندوزی است.[10] مانند تکاثر در روایت «التکاثر، (فی) الاموال جمعها من غیر حقها، ومنعها من حقها، و شدها فی الاوعیۀ»
«تکاثر جمع آوری اموال از طرق نامشروع، و خودداری از ادای حق آن و بستن آ»ها در خزینهها و صندوقها است.»
منابع :
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، نشر دار صادر، 1414 ق، چاپ سوم،ج 5، ص 133
[2] . نک. علامه طباطبائی، محمد حسین؛ ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، سید محمد باقر، ، ،قم، نشر اسلامی 1374 ش، چاپپنجم، ج 19، ص 289
[3] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق، بیروت، دارالعلم الدار الشامیه، 1412ق، چاپ اول، ص 703
[4] . طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، تهران، نشر شرکت سهامی انتشار، 1362 ش، چاپ چهارم،ج 4، ص 241
[5] . الحدید/ 20
[6] . به نقل از ترجمه المیزان، ج 19، ص 289
[7] . التکاثر/ 1
[8] . ترجمه المیزان، ج 20، ص 600
[9] . نک. همان
[10] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش، چاپ اول، ج 27، ص 277
نویسنده : روحالله رضائی