وقتي از شيطان سخن مي گوييم، دو پديده مختلف «شیطان شناسی» و «شیطان گرایی» رودروري ما قرار مي گيرد كه نبايد آنها را با هم خلط كرد.
شیطان شناسی پديدهاي به قدمت تاريخ بشر است كه از دیدگاه ادیان مختلف خصوصا اسلام ميتواند مورد بررسی قرار گیرد. متاسفانه امروز مطالعه و تحقیق در این زمنیه کم است. گر چه عرفا بیشتر از دیگران به این بحث پرداخته اند. کسانی که مایل به کار در این زمینه هستند ميتوانند به آیات 10 تا 25 سوره «اعراف» خصوصا به بیان علامه طباطبایی (ره) در توضیح این آیات رجوع کنند. روایات و داستان های عرفانی و اخلاقی زیادی نیز در این زمینه وجود دارد.
بحث دیگر شیطان پرستی و شیطان گرایی است. درجهان اسلام سه طیف وجود دارند که تقدیس ابلیس جزو اعتقادات و مبانی آنها است.
اولین جریان، «صوفیان» هستند که «حسن بصری» نیز در میانشان است و از قرن اول هجري شروع شده و تا قرن ششم ادامه پیدا کرده و در اين مدت، تبرئه ابلیس سیر صعودی را طی کرده است. به گونه ای که در بین برخی صوفیان گفته شد که در عالم هیچ یکتاپرستی مثل ابلیس نیست و سرپیچی او از سجده بر آدم نيز به خاطر نهایت توحید، عشق وافر به حضرت حق و تواضعش بود! از نظر آنها، شيطان ذوب در خداوند بود و غیر از خدا را نمی دید. درحالی که این مفاهیم ضد دینی و ضد قرآنی است.
اما این روند از قرن ششم و هفتم به بعد فروکش کرد و پس از آن، گروهي مشاهد نمیشود که به تبرئه ابلیس بپردازند. گرچه این عقاید در کلمات «عین القضات همدانی»، «احمد غزالی» و «حلاج نیشابوری» اوج پیدا کرد. گرايش كمرنگ به شيطان پرستي در برخي ديگر از جريان هاي عرفاني نيز به چشم ميخورد. مطالعه در این زمینه مناسب است چون مي تواند ريشه هاي تاريخي شيطان پرستي را نمايان كند. مولوی نیز علیه ابلیس بسیار سخن گفته است، اما رگه هایی از این عقیده به صورت کمرنگ در اشعارش پیدا می شود؛ مانند بیتی که می گوید: «ترک سجده از حسد گیرم که بود/ آن حسد از عشق خیزد نه از جحود»
اهل حق و شیطان پرستی
دومین جریان در جهان اسلام که به تبرئه ابلیس پرداخته است «اهل حق» است. آنان خود به دو گروه تقسیم می شوند. گروه اول فقط در جهان اسلام زندگی می کنند اما خود را اصلا مسلمان نمی دانند و اگر کسی از این گروه با مسلمانی ارتباط برقرار کند، طرد می شود و حکمش قتل است! آنان طیف «یزیدیان» هستند و البته ربطی به یزید بن معاویه ندارند و نامشان از واژه «ایزد» گرفته شده است. پيروان اين فرقه احترامی فوق العاده تا سرحد عبادت برای ابلیس قایل هستند. عمده آنها در کردستان عراق و ترکیه زندگی میکنند.
در كنار يزيديان، گروه دومي نيز هستند که در غرب کشور حضور دارند. بعضی از افراد این گروه خود را شیعه دوازده امامی می دانند اما به نوعی برای ابلیس نیز احترام قائلند. البته نام او را شیطان نمی خوانند بلکه «ملک طاووس» می نامند. عقیده شان بر این است که شيطان، مقرب ترین ملک در درگاه خداوند بوده است و حکمت خداوند اقتضا می کرده نسبت به او غضب داشته باشد. دسته ای از آن ها حتی می گویند خداوند با امر كردن به «ملک طاووس» در خصوص سجده بر مخلوق پایین تر و پست تر از خود، العیاذ بالله نسبت به او ظلم کرده است!
اصطلاح رایج این لفظ مربوط به غرب کشور است و برخی از اهل حق، علی اللهی هستند و حتی عرفان های جدید مثل حلقه و کیهانی، خود را با اصطلاح «اهل حق» معرفی می کنند تا حساسیت کمتری را برانگیزد.
غربی ها در مورد این دسته، کار مطالعاتی انجام داده و قبل و بعد از انقلاب درباره شان کتاب نوشته اند. حتی فردی درباره یزیدیان 15 سال مطالعه کرده است. اما متاسفانه ما کار شایسته ای دراین زمینه نداشته و به درستی آنان را نمی شناسیم. درحالی که شناختن، مقدمه نقد است.
البته بايد تذكر دهم كه تمام اهل حق چنین عقایدی ندارند.
انواع شیطان پرستی در غرب
گرچه جريان هاي شيطانپرستي از قديم در شرق وجود داشتهاند ولي عمده آن چه اين روزها به نام شیطان پرستی ترويج ميشود، از دنیای غرب آمده است که بر سه نوع استوار است. جريان اول، شیطان پرستی دینی استکه متعلق به دوران باستان بوده و نگاه ماورائی داشتند. دوم؛ شیطان پرستی قرون وسطی و سوم؛ شیطان پرستی فلسفی است که دغدغه كنوني جامعه ماست.
مبدع این عقیده، تخصص فلسفه داشته و تحت تأثیر نویسندگان ضد دین مثل نیچه و داروین بوده است. مدیران و مسوولان ایالات متحده نیز با او ارتباط دارند و از رويه او حمايت مي كنند كه تصاویر و مستندات آن، موجود است. اين فرد در دهه 40 شمسی، با تراشیدن سر و حضور در میان دوستانش، ادعای آوردن دین جدید به نام شیطان پرستی را مطرح كرد.او کلیسای شیطان را تاسيس کرد و خود را کاهن اعظم و پاپ این کلیسا نامید! البته کلیسا در این جا به معنای دین است و ربطي به مسيحيت ندارد. وی در سال 1347 اولين کتابش را منتشر کرد. متن انگلیسی کتاب، بسیار پیچیده است و در آن معجونی از الفاظ به زبان های مختلف به کار رفته است. این کتاب اعتقادی بود و پس از آن به نوشتن کتاب شعائری دست زد. چون هیچ آیین و عقیده ای بدون شعائر باقی نخواهد ماند و شعائر جزو ارکان یک مسلک است. بر این اساس نیز شیطان پرستی حتی درباره نحوه آرایش، لباس پوشیدن، عبادت و آداب و رسوم، دستور دارد.
عشای تاریک و تاریکی عشا
مراسم «عشای تاریک» يكي از مناسك مهم شیطان پرستی است. این مراسم شبیه عشای ربانی در کلیسا است که اندکی شراب و نان خشک به افراد داده می شود. نان به منزله جسد حضرت مسیح و شراب به منزله خون اوست تا احساس اتحاد با مسیح صورت گیرد. در «عشای تاریک» نیز مخلوط خون، ادرار زن و منی مرد همراه با تکه ای نان خشک، استخوان یا گوشت به قربانیانشان می خورانند و می گویند با این عمل می توانی قدرت شیطان را تسخیر کنی و از نیروهای ماورائی استفاده کنی!
کلیسای شیطان كه محلي براي اجراي مناسك عشاي تاريك و ديگر رسوم انحرافي است، اکنون در بسیاری از کشورها مانند آمریکا، انگلیس، ایتالیا و چین وجود دارد و متأسفانه در ایران نیز به صورت غیر رسمی و زیر زمینی فعال است.
ارائه پلیدی ها در قالب دین
غربيان تا مدتي پيش منکر قدرت های ماورایی بودند اما در دهههاي اخير به نوعی دنبال بازگشت به معنویت هستند. اما این معنویت كه به دنبال القای نیروی ماورایی است، تحریف شده است و شیطان پرستی یک نمود از آن مي باشد.
معنویت غربی، ظاهری پلید و کثیف دارد اما دقیقا در قالب دین ارائه می شود. تلاش های بسیاری برای ترویج آن صورت گرفته و در حال انجام است و بدون شک اهداف سیاسی پشت صحنه این جریان ها هست، گرچه با اعتقاد قلبي پيروان آن نیز همراه هست. همین باورهاست که سبب می شود برخي شيطان پرستان مجنون، در تابوت میخ دار بخوابند و زجرهای شدیدی به خود بدهند.
خلط حق و باطل
شیطان پرستی داراي احکام فقهی نه گانه، قواعد یازده گانه برای زندگی و گناهان نه گانه است. برای جذب دیگران سعی شده مخلوطی از حق و باطل در این قوانین قرار گیرند. از عقاید آنان است که انسان پست تر از حیوانات است، چون معتقد به خداست. شیطان می گوید: وقتي انساني دارای خدای روحانی است، اين اعتقاد، او را پست ترین حیوانات ساخته است. هم چنین در رابطه با رفتار با مهمان می گویند: «اگر مهمانت مزاحم توست، با او بدون شفقت و با بی رحمی رفتار کن!». آنان می گویند: «کودکان را آزار نده» اما کودک خواری و خوردن دختربچه زنده در برخی از آداب آن ها وجود دارد. هر جرمی مجازات در حد خود را می طلبد اما آنان می گویند: «وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر می داری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد از او بخواه که تو را مورد آزار قرار ندهد. اگر ادامه داد نابودش کن!»
مبانی نظری و توهین به مقدسات
عدم اعتقاد به وجود خداي توانا، بی هدفی و قائل بودن به اتفاق در عالم، تفکر اومانیستی و این که انسان خدای خود است، خودپرستی و عدم التزام به هر گونه مقررات رایج در ادیان و آداب و رسوم دیگران، بخشي از عقايد شيطان پرستان است. دفاع از تناسخ، لذت گرایی به ویژه لذت جنسی همراه با خشم، خشونت و نفرت، انکار معاد، تاریک دیدن جهان و نا امیدی محض، ریختن خون به ویژه خون دختر بچه ها نيز از ديگر مناسك پيروان اين فرقه است. استفاده از موسیقی های تند همراه با خشونت و ابراز نفرت و توهین به مقدسات ادیان مختلف به عنوان اصول و مبانی نظری شیطان پرستی فلسفی و برخی مبانی رفتاری آنها اشاره كرد. موسیقی دانی که چند بار تغییر جنسیت داد و شیطان پرستی را در دنیای جدید، احیا کرد به پاره کردن انجیل و قرآن در جلوی عموم دست زد.
دلایل استفاده گسترده از موسیقی از سوی آنان، جاذبه های مجازی و حاشیه ای موسیقی مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران و پسران، ارزان و قابل دسترس بودن موسیقی با توجه به ارتقای تجهیزات فنی تکثیر و توزیع، کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانواده ها، شرکت ها، اتومبیل های شخصی، رایانه های شخصی و بالاخره گوشی های تلفن همراه است.
همچنين در سال های 1380 تا 1383 برخي كتاب ها در ترويج شضيطانپرستي با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ترجمه و منتشر شد.سال های مذکور دوران نهضت ترجمه کتاب های شیطان پرستی به فارسی بود. متاسفانه برخی از این کتاب ها یک نکته مثبت و مفید نیز برای بشریت ندارند. در مقابل اين موج بزرگ تبليغاتي، ضروري است اقدام هاي بازدارنده مناسبي صورت پذيرد. وگرنه شيطان پرستي از يك جريان فانتزي به آسيب اجتماعي جدي بدل خواهد شد.
حجت الاسلام احمدحسین شریفی/ معاون پژوهشی مؤسسه امام خمینی
منبع: همشهري ماه