با گذشتِ زمان و درونروی بهدنیایِ جدید و با گذر از مگزینها و مِدیاها و با اشاعهیِ سرایِ باربیها و سلبریتیها و مدلینگها و دیزنیستارها و ملکههایِ کارائیبی و مانکنها، همهچیز بهنوعی از ردّهای نکوهشپذیر بهردّهای انتقال یافته که از لحاظِ شرمینگی هیچ دارایِ توبیخ و شماتت نمانده است.
عصراسلام: با گذشتِ زمان و درونروی بهدنیایِ جدید و با گذر از مگزینها و مِدیاها و با اشاعهیِ سرایِ باربیها و سلبریتیها و مدلینگها و دیزنیستارها و ملکههایِ کارائیبی و مانکنها، همهچیز بهنوعی از ردّهای نکوهشپذیر بهردّهای انتقال یافته که از لحاظِ شرمینگی هیچ دارایِ توبیخ و شماتت نمانده است. اگر دیروز لختی و کَندنِ لباسها، حیا را مخدوش میکرد، اکنون با شیوعِ گستردهیِ عروسکها و مدلها و فیلمها که حاویِ صحنههایِ بیپرده و سخنانِ رکیکِ جنسی و نمایشهایِ تهییج است، با افتخارْ یاد میشود.
بههمینخاطر است که پیجِ سلنا گومز 144 میلیون، آریانا گرانده 141 میلیون و کیم کارداشیان 123 میلیون فالُوِر دارند. تعدادِ فالُوِرها و ویدیوهایِ شهوتزا و پُرکرشمهیِ لوپز و گاگا و شکیرا و جنر و سویفت و بیانسه و پری و اَلکسیس و عَجرم و موزیکویدیوهایِ اِنریکه ایگلِسیاس و جاستین بیبر و گانگنام ستایلِ (Gungnam Style) سای (PSY) با بیش از 3 میلیارد و دِسپاسیتو (Despacito)یِ فانسی و یانکی با حدودِ 6 میلیارد دید (View) بماند!
اینان و فالُوِرها و ویووِرهایِ سینهچاک و لایککنندگان و بردگانشان مصرّانه میخواهند این مسئله را بهاثبات برسانند که رقّاصگی و لودگی و آوازهخوانی و مدلینگ و عمومیکردنِ باسنها و مماسکردن و بههَمساییدنِ تنها، مسئلهای شرمآور نیست.
عمقِ قباحت و فاجعه زمانی رَساتر میشود که پیجِ هنرمندان و ادیبان و مورّخان و دانشمندان و متفکّران و فرهیختگان و محافلِ ادبی و علمی و آنچه آدمی را بیدار کرده و وادارش مینماید تا بهفکر فرو رَوَد، بهیکهزارمِ آنها هم اهتمام داده نمیشود.
بیشترین دلیلِ اینکه تابوها در جوامع با سهولت از بین رفته و زشتها دیگر عیب انگاشته نمیشود، شرارتِ انسانهایِ نامدار و سوءاستفاده از نامونشان است. وقتی مانیفستِ فمینیسم را سیمون دو بووار-ی بنویسد که در کتابِ "The Second Sex" نسبت بهستمی که بر زنان در طولِ تاریخ رفته معترض است، درعینِحالْ خود با اغوایِ دانشآموزانش و رابطه با اگزیستانسیالیستِ مشهورْ ژانپل سارْتْر، همیشه سکسگروهی انجام میدادهاند، چطور زشتها در یک جامعه دیگر زشت تلقّی میگردد؟
میشِل فوکو با رابطههایِ هموسکسوالیتهاش و معشوقهای همجنس و جوانتر از خود بهاسمِ دَنیِل دِفِرت، با تصوّرِ بهاینکه یک فیلسوف (!) با اطّلاع از اینکه ایدز داشته و دهها نفر را آلوده بهایدز کرده باشد، یا برتراند راسل زمینزدنِ دختران را خوشتر از فلسفه بداند، یا اینکه سامرست موآم و آندره ژید و اسکار وایلد بهاعترافِ خود بچّهباز بودند و با پسرکانِ زیبارو سکس میکردند، طبیعی است که قبحِ این افعالْ نزدِ طرفدارانشان کمرنگ خواهد شد! غالباً نیز تابوها (پرهیزههایِ زشت) را افرادِ فاسدِ لیّن العریکهیِ نامدار میشِکَنند و زودباوران و سادهنگران #بهتبعشان در لجنزارِ فساد و طغیان سقوط میکنند.
از دیگر تابوها، #فحش است که ذکرِ اسافلِ اعضایِ آدمی برایِ انبوهِ تودهها از خاص و عام، اندکاندک جنبهای متدوال یافته و گوئیا نمادی از #روشنفکری محسوب میشود.
انسانهایِ فحّاش و بددهن با ذهنی موذی، همان فرومایگانی هستند که بهوقتِ تنگنا، غایتِ چاره را فحشپراکنی یافته و زبانِ ادب را آلوده میسازند تا عقدههایی که بهسببِ استیصال و بیچارگی در منصهیِ نقد یا مخالفتْ آنها را نیش زده است را بتوانند با دشنام و ناسزاگویی تلافی دهند.
فرهنگِ انسانهایِ فحّاش گِردآمده از انسیکلوپدیایِ واژگانِ رکیکی است که در طولِ زمانها کودنان برایِ تسکینِ حقارتِ خویش بهارث بردهاند و در شرایطِ بحرانی ناگزیر به تورّقِ صفحاتِ این دائرة المعارفِ مملو از سخافتِ زبانی میشوند.
یکی از پیشتازان و طلایهدارانِ ناسزاگویی، نیهیلیست (پوچگرا)یِ معروف صادق هدایت است که ادبیاتِ بیمارگونه را بینِ جوانان گسترش داد و از بدیِ حادثه بهذائقهیِ کُرنشگران و مُریدانش نیز خوش آمد، چنانکه امروزه کمتر دریدهگلویی وجود دارد که مُریدِ هدایت نباشد!
م. ف. فرزانه در کتابِ «آشنایی با صادق هدایت» از زبانِ هدایت میگوید:
«آدمْ بدونِ فحش، دِق میکند. اگر کتابهایِ فروید را خوب خوانده باشی، میدانی که فحشدادن از اصولِ تعادلِ آدمیزاد است. اگر فحش نباشد، آدم دِق میکند. زبانِ فارسی اگر هیچچیز نداشته باشد، فحشِ آبدار زیاد دارد. ما که سرِ این ثروتِ عظیم نشستهایم، چرا ولخرجی نکنیم؟ ما موجودی هستیم فحشمند و تا دلمان میخواهد فحش ریختوپاش میکنیم تا همه عبرت بگیرند.»
چنین است که داعیهدارانِ فرهنگ و تمدّن و واگویهکُنانِ «گفتارِ نیک»، ادبیّات را بهلجن کشیدند. ازاینرو، مبارزه با "فحّاشی" و پیکار با تابوشکنان، یک ضرورتِ حیاتیِ پاکزیستن در تمامِ دورانهاست.
(رد شبهات ملحدین)
لئو شاهوفسکی