پس مرگ بر بنده ای که ادعای بندگی کند، آنگاه آقا و مولای خود را به اسماء و صفاتی بخواند که آسمان های ارواح و زمین اشباح...
عصراسلام: پس مرگ بر بنده ای که ادعای بندگی کند، آنگاه آقا و مولای خود را به اسماء و صفاتی بخواند که آسمان های ارواح و زمین اشباح [1] با آن اسماء و صفات استوار است ولی خواسته اش شهوت های نفسانی و رذایل حیوانی باشد و تاریکی هایی را بخواهد که روی هم انباشته شده است و ریاست های باطل و دست درازی برشهرها و مسلط شدن بر بندگان خدا خواسته او باشد.
تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است ؟
و ای خوشا به حال بنده ای که پروردگارش را به خاطر خود او عبادت کند و خالص برای او شده باشد و به جز او منظورش نباشد و شهوتهای دنیوی و مقامات اخروی را خریدار نباشد.
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است[2].
پی نوشت:
[1] - جمع شبح و آنچه از دور به طور نامشخص آشکار باشد
[2] - شرح دعای سحر، ترجمه سید احمد فهری ، ص 44