کد خبر: ۳۹۰۱
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۰۶-10 November 2018
با نگاهی به نظریات آگامبن
در ماجرای معروف ثبت شده ی در قرآن کریم، ابراهیم (ع) با نمرود محاجّه میکند که پروردگار من کسی است که زنده میکند و می میراند و آن حاکم کفر پیشه می گوید " من هم زنده میکنم و می میرانم "( اشاره به محکومین که حکم آزادیشان را می دهد و یا دستور مرگشان را صادر می کند) و آنگاه جناب ابراهیم میگوید: خداوند خورشید را از مشرق بر می آورد پس تو نیز (اگر میتوانی)آنرا از مغرب بیاور، پس آنکه کفر می ورزید مبهوت و درمانده گشت. (بقره /۲۵۸)
در نگاه باستانی و از قدیم "قدرتِ مُشرِف بر مرگ" نقش کلیدی را در حکمرانی حاکم سیاسی داشته بدین معنا که حاکم کسی است که میتواند زندگی بدهد یا زندگی بگیرد و مرگ را برای افراد روا بدارد. میشل فوکو در دهه ی هفتاد این بحث را به این صورت گزارش کرد که قدرت حاکم در اینست که می تواند در همه حوزه ها برای مردم یا به تعبیر او برای  سوژه ها ،  " محدودیت " و "محرومیت"  ایجاد کند. مانند محدودیت و محرومیت از کالا ، تولیدات و خدمات و در موارد افراطی اش محرومیت از زندگی که به نابود کردن سوژه منجر می شود.

فوکو می گوید این حق باستانی حاکم بر زندگی و مرگ ، از قرن هفدهم میلادی به این سو ، دستخوش دگرگونی ای اساسی شده و با شکلی جدید از قدرت در پی اداره و تامین و توسعه ی زندگی است و دیگر آن ایجاد محدودیت یا به تعبیر او "کسر کردن" ، شکل عمده قدرت نیست.
(The history of Sexuality, Vol.1, p.136,NY 1980)


اما چگونگی اِعمال قدرت بر زندگان نیز مساله ساده و راحتی نبوده است و چه بسا به نام توسعه زندگی، بزرگترین جنایات و قتل عام ها از قرن ۱۹ به بعد اتفاق افتاده است.

تحلیل زندگی سیاسی انسانها در مباحث مدرن را باید در بحثهای فیلسوف ایتالیایی معاصر جورجو آگامبن (G. Agamben) دید. او که با طرح مباحث bio-politic  برای انسانها و شهروندان دو نوع حیات و زندگی را از هم تفکیک می کند: یکی حیاتِ برهنه (bare life)  یا zoe و دیگری حیات و وجودِ سیاسی (bios). آگامبن با استفاده از مباحث رم باستان و قوانین حکومتی حاکمیت آنزمان،چهره و نقشی به نام "هومو ساکر" (Homo Sacer) را معرفی می کند. شخصی که می توان با مصونیت از مجازات او را کُشت! زیرا آن شخص از اجتماع سیاسی کنار گذاشته شده و طرد گشته و تمام حقوق یک شهروند و یک فرد از او اسقاط شده است و صرفاً حضوری فیزیکی دارد.

این شخص فاقد "وجودِ سیاسی" (bios)  است. بلکه حیات او، حیاتِ برهنه ای است که به خاطر اِلغای حقوق، از هر گونه حمایت قانونی و حقوقی محروم است و هیچگونه اظهار دعوی حقوقی در مورد وی تحقق نمی یابد.

مثال آگامبن برای این هوموساکر، از رم باستان (تبعیدیان رومی) تا قرون وسطی (محکومین به مرگ) و تا قرن بیستم (اردوگاههای نازی) می باشد و در دوران معاصر حیات برهنه را در زندگی آوارگی و مهاجران و پناهندگان سیاسی سرگردان و مرگ مغزی ها پی می گیرد.

کسانی چون توماس لمکه این حیاتِ برهنه آگامبنی را در زندانهای گوانتانامو و ابوغریب پی میگیرند.
(Biopolitik zur Einführung,Thomas Lemke -2007)
به همین دلیل کلید واژه "اردوگاه" ، پارادایم پنهان فضای سیاسی مدرن است.


اردوگاه ( یا کمپ یا یک محیط محصور) فضایی است که وقتی گشوده می شود " وضعیت استثناء" (State of exception) رفته رفته به قاعده تبدیل می گردد. تعریفی که از اردوگاه یا یک محیط محصور در تلقی سنتی در تقسیم بندیهای مدل کارل اشمیت بر اساس تمایز "دوست و دشمن" بود و علی القاعده برای دشمن و آنهم به طور موقت و دارای تعریف حقوقی مشخص معرفی می شد، اینجا و در این تعریف جدید آن تمایز بهم ریخته و آن استثناءتبدیل به قاعده ، و موقت بودن بدل به دائمی شدن می گردد. این باز تعریف جدید، از توجه به دشمن در نگاه کلاسیک رو گردانده و میتواند متوجه هر فردی از افراد جامعه شود.

همین حیات برهنه است که در دمکراسی ها نیز میتواند اتفاق بیفتد و به همین جهت است که آگامبن ادعای "همبستگی درونی میان دمکراسی و توتالیتاریسم " را - از این حیث - مطرح میکند.

آگامبن با تحلیل این زیستِ سیاسی بغرنج در حکومتها ، تاکید می کند که هر کس در معرض اینست که وضعیتش به وضعیت 《حیاتِ برهنه》تقلیل یابد. حیاتی که بیمارانِ در کُما با زندانیانِ در اردوگاههای کار اجباری و محصورین در کمپ پناهندگان، همه سرنوشت مشترکی در "بلاتکلیفی و فراموش شده گی حقوق" دارند. حالتی که علیرغم وجودِ فیزیکی، "وجودِ سیاسی" ندارند.

@Mohammad_Nasser_Taghavi
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان