کد خبر: ۳۲۹۹۹
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۶-07 May 2023
یادداشت وارده/
او در مناظره با صادق زیباکلام رسما هرگونه ارجاع به تاریخ انبیاء را مسخره می کند و آن را اسطوره و افسانه می نامد و بارها نام برخی از انبیاء مثل اشعیاء را با صداهای تمسخرآمیز ادا میکند. او زیباکلام را دعوت می کند که به عالم مدرن پا بگذارد و دست از این خرافات بردارد.
سینا صولتی در یادداشت ارسالی به «عصر اسلام» نوشت:

از قدیم الایام جریان حزب اللهی دچار عارضه ای است که می شود نامش را «حسن دلبران در کلام دیگران» نامید، منتها وقتی خیلی خوش و خوشتر است که اینگونه القا شود که این دیگران خودشان کاملا خودجوشیده و آتش به کف برای دلبران گریبان دریده اند و طبل حسن ایشان در گوش زمین و زمان کوبیده اند.

بنابراین در طول این تاریخ می بینید که هر از چندی یک استاد دانشگاه ، یک بازیگر ، یک فیلسوف ، یا غیره  از نقاط مختلفی پیدا می شوند که درباره حسن دلبران سخن گفته اند. اینجا راست و دروغ هم فت و فراوان داخل هم می شود. مثلا چامسکی در دانشگاه ام آی تی و در مصاحبه با نیویورک تایمز درباره فضیلت های رهبری جمهوری اسلامی چندین ساعت سخن می گوید.

به تازگی با توسعه رسانه های جدید و همه گیری فضای مجازی ، فرصت جدیدی برای این دیگران دلبرستای فراهم شده است. دیگر کسی به دنبال فلاسفه و سیاستمداران برجسته غربی نیست که اعلام می کنند تمدن غرب رو به زوال است و آینده از آن ایران است. حالا دور، دور اینفلوئنسرهای سیاسی است. اهمیتی هم ندارد که این افراد چنان بدنام و سوخته شده اند که دیگر هیچ جریان سیاسی حاضر به سرمایه گذاری رویشان نیست. برعکس، انگار هرچه طرف مذکور عجیب و غریب تر و نامتعادل تر باشد وقتی دهن به ستایش می گشاید بیشتر نشان حقانیت حضرات است.

مثلا چند سال پیش امیر تتلو خواننده رپ که به دلیل رفتارهای نامعمول و اشعار نامتعارفش حتی تا مرز بازداشت رفته بود، ناگهان به سمت ارزشها چرخید ، برای انرژی هسته ای ترانه خواند و بعد در سال 96 به عنوان چهره برجسته ستاد سید ابراهیم رییسی با او دیدار کرد و در فیلمهای تبلیغاتی اش ظاهر شد تا بدین وسیله رای او را بالا ببرد که البته ثمری هم نداشت. دکتر رائفی پور خطاب به او نامه سرگشاده ای نوشت و او را معیار حق و باطل نامید. مدتی بعد تتلو قاطی کرد، به مقدسات اسلامی توهین کرد و سر به ناکجا آباد گذاشت.

یکی دیگر از این سلبریتی ها شخصی به نام امید دانا است که قبلا از هواداران رضا پهلوی بوده است و خودش را زرتشتی معرفی می کند و ظاهرا چند سالی است که پیاده نظام رسانه ای جریان ارزشی شده است. او هم کاملا خودجوش و در قلب منهتن نیویورک روزانه چندین ساعت به منتقدان داخلی یعنی اصلاحطلبان و مخالفان خارجی فحش ناموسی می داد. تمام کانال های سازمانی جریان ارزشی هر روز یکی دو قطعه از کلیپ های امید دانا را برای هم فوروارد می کردند که ببینید چقدر عالی توی دهن اصلاح طلبان و ضدانقلاب می زند و از حقانیت نظام دفاع می کند. آفرین بر این شیر پاک خورده. هزار هزار اصلاح طلب بیبصیرت به اندازه یک موی گندیده این آمریکانشین اهورامزدایی ارزش ندارد. جالب است که ظاهرا امید دانا هم اخیرا دهان به فحاشی به مقدسات اسلامی گشوده است و ظاهرا برخی به اتهام سب النبی خواستار قتل او شده اند.

حالا هم نوبت اصلیترین رقیب امید دانا یعنی علی علیزاده یا علیز است. علیز در بین این افراد تحصیل کرده است و قبلا برای بی بی سی فارسی گزارش تهیه می کرد و به تخریب سپاه پاسداران می پرداخت. در حال حاضر علیزاده با برنامه جدال به نوعی حسن دلبران را سر داده است که عده ای از داخل باید ترمز او را بکشند. جالب است که همین علیزاده بارها چرخش های متناوبی به سمت موافق و مخالف نظام داشته است، تا جایی که یک بار محسن مهدیان همه را به عبرت گیری از بصیرت او تشویق می کرد و نوبت دیگر مجبور میشد او را به خاطر انتقاد از سیاست های داخلی نظام تقبیح کند.

دو مناظره اخیر علیزاده با صادق زیباکلام و مهدی نصیری صحنه های جالبی از پیاده نظام رسانه ای به نمایش گذاشته است. ادبیات علیز ترکیب چندش ناکی از برچسب زنی و لجن پراکنی و هرزه گویی در قبال طرف مناظره است. او در قامت یک وراج حرفه ای ظاهر می شود و گمان می کند با گفتن اینکه «من در لندن نشسته‌ ام» «من هر روز روزنامه های انگلیسی می خوانم» می تواند زشتی گفتار و سستی استدلالهای خود را بپوشاند. ادبیات مشترک مهدی خانعلیزاده و علی علیزاده در هجمه کلامی به مهدی نصیری نشان از یک دستورالعمل گفتمانی برای این برخورد دارد.

او در مناظره با صادق زیباکلام رسما هرگونه ارجاع به تاریخ انبیاء را مسخره می کند و آن را اسطوره و افسانه می نامد و بارها نام برخی از انبیاء مثل اشعیاء را با صداهای تمسخرآمیز ادا میکند. او زیباکلام را دعوت می کند که به عالم مدرن پا بگذارد و دست از این خرافات بردارد.

او همین رویه ناسالم را در مناظره با مهدی نصیری هم در پیش گرفت. جالب است که او قرار است پیاده نظام و گریبان چاک جریانی باشد که دقیقا بر اساس سنت و دین مشروعیت خودش را توجیه می کند، اما علیز استدلال های دینی را به سخره می گیرد و آنها را به خاطر مدرن نبودن تمسخر می کند. سرتاسر حرف های او دوگانه سازی هایی است که هیچ تناسبی با چارچوب های کلی تفکر دینی و سیاسی حزب اللهی ندارد.

جا دارد بپرسیم: شما مدرن هستید؟ آقایان حوزه علمیه؟ شما ذهن مدرن دارید و به دنبال تحیکم سیاست ملت دولت مدرن هستید؟ منتقدان شما ذهن عقب مانده قاجاری و پیشامدرن هستند؟ مثلا به فرض که علی علیزاده با سوء استفاده شارلاتانی از این ادبیات خوش زرق و برق و مدرن نمایی ایران و رهبرانش توانست به مدت ۲ ساعت یکی از منتقدان شما را ( که متاسفانه در بحث چندان قهار نیست) سرکوب کند و شما را خوشحال کند، هیچ برایتان مهم نیست که تاثیرات بلندمدت این گفتمان برای شما و افکارتان چیست؟!  اصلا برایتان مهم نیست که این دفاع کاملا ملحدانه از آیت الله خامنه ای که او را در قامت یک سیاستمدار مدرن و خالی از آرمان های دینی به تصویر می کشد بدترین خیانت در حق او و شماست؟ حواستان به این جملاتی که علیزاده گفته است و با کلیپ سازی همه جا پخش کرده است که «آقای خامنه ای مجبور است از ارزشهای بدنه طرفدارانش که حجاب را میخواهند دفاع کند، شما هم بیایید از آقای خامنه ای طرفداری کنید تا آقای خامنه از ارزش های شما هم دفاع کند» رهبری را از قامت یک فقیه که طبعا باید پیرو اصول و آرمان ها باشد به یک سیاستمدار فرصت طلب و پیرو امیال طرفدارانش تبدیل می کند؟ چطور می توانید به این طرفداری های خاله خرسه گونه که «ما دست هر کسی که ایران را مقتدر کند می بوسیم میخواد آقای خامنه ای باشد یا هرکس دیگه ای» دل خوش کنید؟!! این دری وری ها که آقای خامنه ای و جامعه ایران به روشنگری ایمانوئل کانت رسیده اند و منتقدانشان عقده ای هایی هستند که به دنبال احیای جامعه سنتی و علوی هستند جز ارضا از طریق گوش چه خاصیتی می تواند داشته باشد؟ اصلا چطور توانستید به این حرفها گوش کنید؟ از اول به دنبال اینگونه دفاع از نظام بودید که به منتقدان بگویید خاک بر سرتان که نمی فهمید سیاست مدرن ساحت قدرت است نه ساحت اخلاق؟!

تناقض های مسخره علیزاده را نگاه کنید: می گوید آقای خامنه ای ایران را به قدرت اول منطقه تبدیل کرده است و برای اولین بار حکومت مقتدر درست کرده است، چند دقیقه بعد می گوید آقای خامنه ای هیچ کاره است، هیچ کس به حرف او گوش نمی کند، بارها گفته است خام فروشی نکنید ولی هیچ کس گوش نمی کند، حتی سپاه به حرف آقای خامنه ای گوش نمی کند.

نکنید آقایان. ارضاهای لحظه ای و تسکین‌ دهنده‌ های ساعتی را رها کنید. به دردتان که نخواهد خورد، در بلندمدت زخم جدیدی به نشیمنگاهتان خواهد انداخت. می دانیم و می دانید که این توصیه ها باد هواست ، ولی این ته مانده دین و دیانت را نگذارید برای بقای سیاست لجن مال شود.
 
جالب است که علیز حتی مجبور است دوران حکمرانی آیت الله خمینی را تخریب کند. جالب است که علیزاده برای تقدیس رهبری فعلی علنا و به صراحت دوران رهبری آیت الله خمینی را دیکتاتورانه و تمامیت خواهانه معرفی می کند و باز هم جماعت حوزوی و حزب اللهی هیچ ککش نمی گزد! همانطور که قبلا وقتی افرادی برای تطهیر وضعیت فعلی مشغول لجن مال سازی تاریخ اسلام شدند ککش نگزید! ما که می دانیم ، ته دلتان می گویید «بگذار این فعلا توی دهن آن بزند خفه اش کند، بعدا ما با جهاد تبیین نظریه ولایت فقیه را درست جا خواهیم انداخت!»!!

نه اصلا نیازی نیست کسی وقت تلف کند و بطلان و فساد این ادبیات شارلاتانی را جمله به جمله اثبات کند. همین که انچوچکی مثل علیزاده از لندن این حرفها را در بوق و کرنا می کند و جماعت آتش به اختیار بی اینکه لحظه ای به تبعات بلندمدت این گفتمان بیاندیشند برایش سوت و کف می زنند، نشان می دهد که فرش عقیده چقدر پوسیده شده است و الان فقط زمین سفت قدرت برجای مانده است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان