جُکهای مردم شوروی، از بهترین جکهایی هست که مردم یک کشور علیه حکومتهای دیکتاتوری خودشون میساختند.
اینها جک عادی نیست، تا جایی که حتی CIA، برنامهای برای جمعآوری و مکتوبکردن اونها در زمان جنگ سرد با شوروی داشت ؛ چند تا از اونا رو میگم براتون جالبه.
۱.هر روز صبح در مسکو، مردی به روزنامهفروشی میرفت و یک نسخه از پراودا میخرید. صفحه اول را نگاه میکرد و با عصبانیت آن را به سطل آشغال میانداخت. یک روز روزنامهفروش از او پرسید: واسه چی اینکار رو میکنی، چی میخوای تو اون روزنامه؟
مرد جواب داد: دنبال آگهی فوت میگردم.
روزنامهفروش گفت: ولی احمق، آگهیهای فوت رو که تو صفحه اول نمینویسن.
مرد جواب داد: نگران نباش، اون آگهی فوتی که من دنبالشم، فقط تو صفحۀ اول نوشته میشه.
۲.بازرسین به تیمارستانی در مسکو رفتند. گروهی از دیوانگان در مقابل تیمارستان به صف شده و ترانهای انقلابی را از ته دل میخواندند:
«آه، زندگی در کشور سوسیالیست چه زیباست.»
بازرس رو به یکی از آنها که نمیخواند: پس تو چرا نمیخونی؟
– من که دیوانه نیستم؛ پرستارم!
۳.یک یهودیِ اهل شوروی تقاضای ویزای آمریکا کرد. علت رو ازش پرسیدن. گفت برادرم اونجا بیماره، میخوام برم ملاقاتش. بهش گفتن چرا برادرتون نمیاد اینجا؟
جواب داد: گفتم بیماره، ولی بیمار روانی که نیست.
۴.یه فرانسوی، یه انگلیسی و یه روسی داشتن در مورد اینکه آدم و حوا اهل کجا بودن بحث میکردن؛
انگلیسی: بیشک آدم و حوا انگلیسی بودن. فقط یه جنتلمن انگلیسی ممکنه آخرین سیبش رو با یه خانم تقسیم کنه.
فرانسوی: نه فرانسوی بودن. فقط یه مرد فرانسوی میتونه به این راحتی یه زن رو گول بزنه.
۴.روسی: نه مطمئن باشید اونها اهل شوروی بودن. فقط یه شورویایی میتونه در حالی که هیچ لباسی برای پوشیدن نداره و فقط هم یه سیب برای خورد و خوراک خودش و زنش داره، متقاعد بشه که تو بهشته.
۵.برژنف فضانوردان شوروی رو احضار کرد و گفت: رفقا، آمریکاییها روی ماه فرود آمدند. ما تصمیم گرفتیم ازشون جلو بزنیم و شما رو روی خورشید فرود بیاریم.
فضانوردان: ولی رفیق برژنف، ما میسوزیم!
برژنف: اصلا نگران نباشید، حزب کمونیست فکر همه چیز رو کرده. شما رو شب میفرستیم اونجا.
۶.خروشچف از جوکهای شوروی که مردم علیه حکومت میساختن بسیار ناراحت شده بود. یه روز دستور میده یکی از افرادی که این جکها رو میسازن پیدا کنن و بیارنش. مامورها یه نفر رو پیدا میکنن و میارن خونه خروشچف.
خروشچف: بگو ببینم چرا این جُکها رو علیه ما میسازی؟
۷.طرف یه نگاه به خونۀ خروشچف میاندازه و میگه: خوب خونه و زندگی واسه خودت ساختی ها، خونه خوب، ماشین خوب، غذای خوب.
خروشچف عصبانی میشه و میگه: همۀ مردم شوروی الان دارن اینجور زندگی میکنن!
طرف میگه: بیا، اینم یه جک دیگه!