اگر امروز بخواهیم سیناپسها و نورونهای یک مغز معمولی که از صد میلیارد نورون و تریلیونها سیناپس ساخته شده را شبیه سازی کنیم نیاز به یک شهر پر از ابَرکامپیوتر داریم و برای برق این شهر به نیروگاه اتمی هزار مگاواتی نیاز داریم درحالی که مغز ما با انرژی یک همبرگر یک روز میتواند کار کند.
مغز ما چه شباهتی به کامپیوتر دارد؟
تقریبا هیچ شباهتی!
هیچوقت اسکن آن استاد دانشگاه را فراموش نمیکنم.
مغزش دریاچه ای از آب بود با کمی کورتکس و او با همین مغز نصف و نیمه استاد دانشگاه شده بود.
در یک ابَرکامپیوتر فقط کافیست یک ترانزیستور خراب شود تا کل سیستم از کار بیفتد ولی مغز ما گاهی با نیمی ازظرفیتش میتواند استاد شود.
مغز ما برخلاف کامپیوتر نه سیستم عامل دارد نه ویندوز یا پردازشگر مرکزی!
روش کار آن هم بر اساس ورودی - خروجی - پردازش هم نیست بلکه از شبکه ای از میلیاردها نورون ساخته شده که گروهی و موازی با هم کار میکنند و آنها همه باهم برای یک کار جرقه میزنند: یادگیری!
گرچه مغز ما وقتی به دنیا می آییم لوح سپید نیست و ژنها ،سختافزار مناسب برای یادگیری را در سیمکشی مغز ما قرار داده اند ولی مغز همه ی کارهایی که نیاز به هوش دارد را باید یاد بگیرد.
مغز ما برای احساس درد یا قورت دادن یا نفس کشیدن و خیلی کارهای دیگر نیاز به یادگیری ندارد و آن را با مغز قدیم و باستانی اش انجام میدهد با همان مغزی که تمساح ها غذا را قورت میدهند و درد میکشند.
وقتی دستمان میسوزد بدون نیاز به نئوکورتکس یا همان هوش،دستمان را عقب میکشیم ولی برای همه کارهایی که نیاز به هوش دارد از قاشق دست گرفتن و دوچرخه سواری تا زبان باز کردن و فهم فرمول نسبیت اینشتین نیاز به سیستم یادگیری نئوکورتکس داریم.
ولی یک ربات برای اینکه بتواند قاشق دست بگیرد باید برای این کار از ابتدا ساخته و برنامه ریزی شده باشد.
یادم می آید آنوقت ها که کمودور ۶۴ و سیستم عامل داس تازه آمده بود پدرم چند صفحه برنامه که پر از if و when و هزار الگوریتم دیگر بود نوشت و بعد از هفته ها سعی و خطا موفق شد چیزی طراحی کند کمی شبیه یک هواپیما که مثلاً از سمت چپ صفحه به سمت راست پرواز میکرد،آن دو خط عمود که ما سعی میکردیم آن را یک هواپیما ببینیم، با کلی الگوریتم فقط در مونیتور پرواز میکرد درحالی که یک مگس با پانصد نورون طوری پرواز میکند که هنوز هیچ پهباد فوق مدرنی نمیتواند به این خوبی پرواز کند و هنوز هیچ رباتی نمیتواند به خوبی یک بچه پنج ساله بدود.
این بافت یک و نیم کیلویی لزج چگونه به این خوبی میتواند همه کاری را به راحتی یاد بگیرد؟
کامپیوترها پر از قاعده و قانون و الگوریتمند هر ورودی پردازش میشود و به یک خروجی منتهی میشود ولی در مغز ورودی ها اغلب هیچ خروجی ندارند.
مغزما در طول روز میلیونها ورودی حسی دریافت میکند مثلا الان که من در تاکسی هستم تابلوی جگرکی برادران از جلوی چشمم رد میشود راننده تاکسی به نشانه اعتراض بوق ممتدی به موتوری که جلویش پیچیده میزند و میگوید موتوری شتری! بعد چند درخت تند تند از کنار پنجره و جلوی دیدم رد میشوند سپس دستم دستگیره پنجره ماشین را لمس میکند بدون اینکه بخواهم آن را پایین بکشم، صدای راننده را میشنوم که درد دل میکند و فحشی نثار بعضی ها میکند و از اوضاع بد اقتصادی میگوید که مرا به یاد اجاره مطبم که قرارست امسال سر به فلک بکشد می اندازد بعد بوی گند کود به مشامم میخورد.
مغز من همه این ورودی های بینایی،شنوایی، بویایی، لمسی و عاطفی را در تاکسی دریافت کرد بدون اینکه انها خروجی یی داشته باشند پس آنها کجا میروند؟
جواب این است تک تک این ورودیهای حسی سخت افزار مغز من را تغییر میدهند و هر تغییری در مغز یعنی یادگیری!
آن هواپیمایی که پدرم برنامه ریزی کرده بود حتی اگر یک میلیون بار هم از سمت چپ صفحه به سمت راست مونیتور میرفت نمیتوانست سخت افزار کامپیوتر کمودور ۶۴ را تغییر دهد.
ابر کامپیوتر های پیشرفته امروز حتی اگر به هوش مصنوعی با قدرت learning مجهز باشند هم هرگز سخت افزارشان را نمیتوانند تغییر دهند آنها از همان ابتدا تا وقتی اوراق شوند با همان ترانزیستورها و سیمهایی کار میکنند که از روز اول تولید در کارخانه داشته اند ولی مغز من یعنی سخت افزار مغز من با تابلوی جگرکی برادران و بوی کود و صدای بوق راننده و لمس دستگیره در ماشین لحظه به لحظه درحال تغییر و یادگیری ست.
یک ربات با سنسورهای دقیقش خیلی بهتر از ما میتواند ببیند و بشنود و لمس کند و بو کند، میتواند در شب ببیند مثل میکروسکوپ یا تلسکوپ تیزبین باشد یا صداهایی را بشنود که فقط خفاشها میشنوند میتواند مثل یک سگ بو بکشد و تازه میتواند تمام این ورودی های حسی را با سرعتی چند میلیون برابر عصبهای مغز ما که با غلاف میلین وصله پینه شده اند منتقل کند ولی چرا هنوز نمیتواند یک هزارم کارهای بچه پنجساله را یاد بگیرد؟
نئوکورتکس چه راه جادویی ای پیدا کرده که با آن میتواند اینهمه چیز را خودبخود یاد بگیرد؟چطور با همان سیستم نورونی که با آن جهان را میبیند میتواند حرف زدن و ریاضی را هم یاد بگیرد؟
جف هاکینز میگوید اگر میخواهیم هوش مصنوعی واقعا باهوش شود باید پیش از هر چیز راز یادگیری در نئوکورتکس مغز را کشف کنیم.
کانال تلگرامی مخنویس
https://t.me/draboutorab