به گزارش ندای اصفهان، متن زیر که برای اولین بار در فضای مجازی منتشر می شود، گفتار شماره 13 حزب جمهوری اسلامی با عنوان «عملکرد یکساله حزب جمهوری اسلامی» است که در آن شهید بهشتی از فعالیت های یک ساله حزب جمهوری اسلامی و از نقاط ضعف و نقاط قوت حزب سخن می گوید.
عملکرد یکساله حزب جمهوری اسلامی
مولف: آیتالله دکتر بهشتی
گفتار شماره 13 حزب جمهوری اسلامی
تیراژ: 30000
چاپ اول: 15/2/59
بسماللهالرحمنالرحیم
سلامعلیکم و رحمه الله و برکاته، حضور در جمع شما و سخن گفتن از نزدیک با شما عزیزان همیشه ارزندهترین کارها و مفیدترین و نزدیک کننده ترین برنامه هایی بوده که داشتهایم و در این یکسال اول پیروزی انقلاب تراکم مسئولیتها کمتر توفیق این حضور را نصیب من و برخی از دوستان میکرد.
در آستانه دومین سالمان پس از پیروزی در برنامهریزی کارها تصمیممان بر این شد که مقداری از وقت را اختصاص بدهیم به این حضور چون تجربه دیرینه نشان داده که حتی صحبت کردن با مردم از طریق تلویزیون هم جای این صحبتها را نمیگیرد. آنجا آدم یکطرفه است و دیگران ما را میبینند ولی ما مردم را نمیبینیم، این است که در این یک ماه و نیم اخیر این توفیق را داشتهام که در مجامع مختلف، مساجد دانشگاهها و مراکز دیگر در تهران و خارج از تهران هرچند روز یکبار در جمع دوستان حاضر باشم موضوع گفتگو معمولاً به انتخاب و گزینش دوستان تعیین شده و در این دیدارها موضوع را عملکرد یکساله حزب جمهوری اسلامی معین کرده اند.
دیروز در دانشکده الهیات بحثی داشتم پیرامون رسالت دانشجو و دانشگاه پس از پایان بحث به مقداری از سوالات رسیده جواب دادم یکی از سوالات این بود که با توجه به موقعیت روحانیت در جامعه ما و پیوندی که میان مردم و روحانیت اصیل و مورد اعتماد وجود دارد آیا فکر نمیکنید که شما و امثال شما از همان طریق روحانیت و رابطهای که از این طریق دارید نقش اجتماعیتان را بدون پرداختن به حزب ایفا کنید؟
بنابراین اولین مسئلهای که باید برای برادرها و خواهرها روشن بشود این است که ما چرا به فکر ایجاد حزب افتادیم؛ درست همان مطلبی را که سوالکننده بهعنوان مبنا و پایه سؤالش مطرح کرده بود مورد توجه قرار بدهید جواب این سوال به دست میآید.
یک وقتی بعضیها به فکر ایجاد حزب و تاسیس حزب میافتند برای اینکه یک دار و دستهای در جامعه پیدا کنند یک مشت هوادار پیدا کنند جایی توی جامعه داشته باشند احزابی که در خیلی از جامعهها از جمله ایران به وجود آمده خیلی های خط را دنبال کردهاند سوال این سوال کننده نشان میدهد که مؤسسین حزب جمهوری اسلامی نمیتوانستند چنین انگیزهای را داشته باشند چون کسانی که اعلام تاسیس حزب را کردند پنج چهره روحانی بودند که آنقدرها هم توی جامعه بیجا و بی پایگاه نبودند که حالا بخواهند از طریق ایجاد حزب پایگاه پیدا کنند. اینقدر هم سرشان میشده اینقدر هم توی روحانیت و توی جامعه استخوان خرد کرده بودند و سالها را گذرانده بودند که بدانند پایگاه و جایگاه یک روحانی فعال و مورد علاقه آنقدر هست که دیگر نیازی به ایجاد حزب نداشته باشند آن هم یکباره پنج چهره روحانی متفق دست به اینکار بزنند خب پس ما پی چه چیز میگشتیم؟ پایگاه و جایگاه که بود نمیخواستیم. پس پی چه میگشتیم؟
یا حتی یادم می آید محقق عالیقدر و متفکر و گوینده و نویسنده پرارج و برادر شهیدمان مرحوم استاد مطهری رحمة الله علیه ایشان در همان آغاز این مطلب را به عدهای از دوستان میفرمود که این برادرهای ما دست به کاری زدند که اگر نیتشان خدا نباشد خسارت کرده اند؛ همین طور است. انگیزه ما نمیتواند از این انگیزههای معمولی طبیعی حزب باشد. به علت اینکه ما اقدام کردیم به تاسیس حزب جمهوری اسلامی به خاطر اینکه تجربه تاریخی نشان داده است که در تاریخ ملت ما هر بار ملت قیام کرد و در این قیام بهخصوص هنگامیکه روحانیت و نقش علمای اسلامی متعهد و آگاه به صورت عامل برجسته پیروزی قیام مورد قبول خودی و بیگانه قرار گرفت و ملت با تحسین عظیمی به اعتبار و اعتماد و حضور روحانیت متعهد و مسئول مورد قبولشان صحنه گسترده مبارزه را پر کردند.
پس از پیروزی یک گروه متشکل 200 نفری 300 نفری گاهی 50 نفری یا 5000 نفری به دلیل تشکلشان آمدند و صاحب همه دستاوردهای این مبارزه و نبرد و خلق و ملت شدند و مبارزه را پس از پیروزی به هر سمتی دلشان خواست بردند یک وقتی به سمت شرق، یک وقتی به سمت غرب و همه فریادهای ملت که از عمق وجدانشان برمیخاست که نه شرقی و نه غربی را خنثی و بیاثر کردند.
ما از همان اوایل حضور در مبارزهها به ضرورت این تشکل پی بردیم. خوب یادم میآید در سنین نوجوانی در مبارزه ملی و نهضت ملی مردم ایران در سالهای 1329 تا 32 مردم ما با ایمان و اعتقادی که به این دو نوع رهبری دینی و سیاسی داشتند آن وقت اگر نخواهیم حق مطلب را بگوییم اگر بخواهیم هیچ حقی را زیر پا نگذاریم باید بگوییم در آن موقع ملت ما هم اعتقاد و اعتماد به رهبری روحانیت مبارز که در آن زمان چهرهای برجسته و پیشگامش مرحوم آیتالله کاشانی بود وارد معرکه شدند و هم به اعتبار و اعتقاد و اعتمادی که به یک چهره سیاسی و پرسابقه یعنی مرحوم دکتر مصدق داشتند، واقعیت این است که آن موقع رهبری مشترک بود میان این دو و در همان موقع پس از کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332 در گروههای مختلف به جمعبندی و تجزیه و تحلیل حوادث پرداختیم و این جمعبندیها در چند مورد به این نتیجه رسید که حتی مرحوم مصدق از همکاری یک مجموعه متشکل سازمانیافته خط دار محروم بود، حتی او، نهتنها مرحوم آیتالله کاشانی و روحانیت و مردمی که به اعتماد و اعتقاد به روحانیت وارد معرکه شده بودند دارای تشکل کافی مؤثر نبودند مرحوم دکتر مصدق هم فاقد یک چنین یاران و همکاران متشکل بود به همین جهت پیروزیهای به دست آمده از مبارزات دلیرانه و فداکارانه مردم از طرف گروههای متشکل دیگری که خط داشتند مورد تهدید قرار گرفت با آن شرح که خواندهاید و شنیدهاید و احیاناً میبینیم چهرههای کمی را که میتوانم به شما بگویم که دیدهاید و دیدید ما از همان موقع این تجربه را اندوختیم که یک نهضت و انقلاب با حضور همگانی، ناس، عامه، خلق، توده، به سمت درهم شکستن نیروهای نیروی دشمن جلو می رود و احیاناً وقتی از رهبری واحد، آگاه، شجاع، قاطع برخوردار باشد به پیروزیهای ارزندهای هم دست مییابد اما نگهداری این پیروزی در خط اصیل مبارزه به خصوص پس از پیروز شدن و مسئولیتها را برعهده گرفتند شرطش این است که نیروی سازمانیافته و متشکل دارای مواضع مشخص و روشن و قطعی آیندهنگر و برنامههای متناسب با نیازها مسئولیت را بهعهده بگیرد و این نیروی متشکل نیرویی باشد که متکی به همان مردم باشد، همان ها که مبارزه کردند.
بنابراین داشتن تشکیلات سیاسی اجتماعی دارای فرهنگ اصیل انقلاب و مورد اعتقاد و اعتماد مردم و برخوردار از پایگاه مردمی و ناسی و عمومی شرط موفقیت در تداوم یک مبارزه و انقلاب است. این تجربهای بود که ما در بررسی حوادث همین آب و خاک و همین شما مردم به دست آورده بودیم. به همین دلیل ما مدتها و سالها بود با یاران و دوستانمان در پی این بودیم که به ایجاد نوعی تشکیلات اسلامی- سیاسی فعال مردمی دست بزنیم. مکرر حتی شرح دادیم یکی از اقدامات ارزنده جالب تشکیل هیئت مؤتلفه بود که اتفاقاً یکی از بخشهای مؤثر آن در ایران همین بخش از تهران بود، مبارزاتی که از همین نقطه تهران برمیخاستند و درست در همان موقع هم بود که این دوستان در رابطه با امام خواسته بودند که چند تن روحانی مورد اعتماد امام و اینها مسئولیت های فقاهتی این گروه متشکل را بهعهده بگیرند و امام، چهار نفر از ماها را برای ایفای این نقش تعیین کرده بودند که در رابطه با این دوستان به فعالیت شکل یافته مبارزاتیمان ادامه بدهیم.
براساس اعتمادی که همه ما به تشکل داشتیم تقریباً قسمت معظم تلاشهایمان را در داخل این تشکیلات قرار دادیم، البته تشکیلات هیئتهای مؤتلفه آسیبپذیر شد و به دنبالش تشکیلات و سازمانهای دیگر و دیگر و دیگر به وجود آمد سازمانهایی که احیاناً در آن روحانیت وجود داشت یا نداشت تا حدود دو سال یا دو سال و نیم قبل که بار دیگر دوستان همفکر این نیت را دنبال کردیم به خصوص حوادث سال 1354 و آن اعلام مواضع خاصی که پیش آمد همه را نگران کرد، برای ما هشیار باش بود که حرکت متشکل باید برخوردار باشد از یک نوع هدایت و رهبری متعهد واجد شرایط فقاهت پویا و ارزنده اسلامی. کارهای گوناگونی انجام دادیم تا اینکه مرامنامه و اساسنامه ای که به خدمت دوستان داده شده آماده کردیم، حدود 7 یا 8 ماه به پیروزی مانده بود که درصدد اعلام موجودیت این تشکیلات بودیم.
مطلب را با امام لازم بود که در میان بگذاریم پس از چندی با ایشان درمیان گذاشتیم خواستیم نظر رهبر را درباره این کار بدانیم ایشان اصلش را تایید کردند، منتها فرمودند طوری باشد که از مسئولیتهای روزانه انقلاب کسی باز نماند و از قضا شتاب انقلاب در آن ماهها ما را چنان مشغول کارها کرده بود که فرصتی برای این کار به دستمان نیامد. پس از پیروزی 22 بهمن مجدداً مسئله و مطلب با امام درمیان گذاشته شد نظر ایشان را جویا شدیم ایشان همان موقعی که ما در تلاش بودیم برای تشکیل شورای انقلاب و دولت موقت انقلاب رایالعین دیدند که چطور اگر یک انقلاب و مبارزه تشکیلات از خودش داشته باشد، روزگاری میرسد که باید آدم از اینجا و آنجا قرض کند این را به رأی العین ایشان دیدند و لذا فرمودند بله خوب است اقدام بشود.
یکی دو روز گذشته بود ما هنوز اعلام نکرده بودیم یکی از برادران عزیزمان خدمت امام بودند برگشتند و گفتند امام میفرمودند پس چه شد؟ یعنی اینقدر به رأی العین این ضرورت را احساس میکردند میخواستند این کار هرچه زودتر انجام بگیرد.
انگیزه ما برای این اقدام این بود که نیروی خلقی و مردمی مبارز دارای این خصوصیات باشد. این خصوصیت هایش توجه کنید. اول اینکه رهبری را در جامعه اسلامی مربوط میدادند به فقیه واجد شرایط جامعالشرایط مبارز آگاه متعهد و مسئول و شجاع یعنی همانی که بعداً موفق شدید شما مردم بهعنوان یک اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی بیاورید، تشکیلات سیاسی و اجتماعی که وقتی میگوید من تشکیلات اسلامی هستم مشخص میکند کدام اسلام، اسلام به تشخیص چه کسی؟
این مهم است اسلام یک سلسله آگاهیها و مسائل همه کس فهم دارد همه میفهمند قرآن یک سلسله آیات دارد که میتوان خوب فهمید یک سلسله روایات و احادیث داریم که هم از نظر حدود و اینکه کلام پیغمبر و امام است وضعش روشن است هم از نظر دلالت و معنی و هم از نظر جهت صدور و اینکه تحت چه شرایط و ناظر به چه شرایطی امام یا پیغمبر مطلبی را فرموده یا عملی را انجام داده و یا چنین تعریفی را از کاری که دیگران انجام دادهاند کرده قول و فکر و تقریب هست اما بسیاری از مسائل و مطالب هست که اینها را همه کس به آسانی از کتاب و سنت نمیتواند بفهمد چون احتیاج دارد به کارشناس متخصص ورزیده تربیت شده با تقوای با فضیلت زمان آگاه عالم به زمان بیهوای بیغرض قابلاعتماد.
یک جامعه اسلامی نمیتواند بدون یک چنین رهبری و پیوند با یک چنین رهبری به زندگی اسلامیش ادامه دهد ما هم در صدد ایجاد تشکیلات سیاسی و اجتماعی و اسلامی بودیم که این اصل را بهعنوان یکی از اصول اجتماعی زندگی اسلامی خودمان معتقد باشد پذیرفته باشد این یکی از ویژگیهای تشکیلاتی.
دوم اینکه تشکیلاتی باشد متعلق به همه مردم: جوان، پیر، زن، مرد، شهری، روستایی، کارگر، پیشه ور، مهندس، پزشک، معلم، دانشآموز، دانشجو، روحانی همه. یک تشکیلاتی که همان همگانی بودن توده با به پا خاسته مبارز را نشان بدهد به همه قشرهای اجتماعی متصل و مرتبط باشد این هم خصوصیت دومش.
خصوصیت سوم اینکه درعینحال که میکوشد هرچه میتواند وسیعتر و گستردهتر و فراگیرتر باشد، انحصارطلب نباشد، یکی از اصول تشکیلاتی در حزب جمهوری اسلامی که در جزوههای آموزشی منتشرشده این چند ماه که در دو تای آن آمده و اخیراً هم یک جزوه خاصی تکاملیافتهتر از آن برای انتشار در دست تنظیم است یکی از اصول تشکیلات اینست که حزب جمهوری اسلامی مجموعهای است از عناصر معتقد به اسلام و معتقد به مبارزه که دقت کنید که پاسدار ارزشهای عالی اسلامی باشند متعلق به ارزشها باشند به طوری که برای هر کار برای هر سمت برای هر مسئولیت بگردند ببینند کی صالحترین است، این صالحتر میخواهد عضو این تشکیلات باشد رسماً میخواهد نباشد و در این دو دوره انتخابات چه در انتخابات مجلس خبرگان چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی عملکرد این تشکیلات و این حزب حتی در همان دوره آمد از دوستانی که به نظرش واجد شرایط می آمدند و نهتنها عضو این حزب نبودند، عضو یک حزب دیگر بودند اینها را اسمش را در لیست انتخابات گذاشت بیآنکه با آن ائتلافی کرده باشد. حالا اگر ائتلاف کرده بود که یک کاری عادی است، ولی بیآنکه با آن حزب ائتلاف کرده باشد یعنی آنها با حزب جمهوری اسلامی ائتلاف کرده باشند آمد از اعضای سرشناس آن حزب در لیست خودش گذاشت.
بعد هم این عضو سرشناس در یک سخنرانی با مسئله ولایت فقیه مخالفت کرد و دوستان ما آمدند به ما اعتراض کردند که شما چرا اینکار را کردید ما به اعتماد شما به او رای دادیم یعنی این تشکیلات در عمل این را ثابت کرد و خوشمزه اینجاست که با اینکه حزب جمهوری اسلامی از اصول تشکیلاتیش که در عمل هم این را نشان داده این است که انحصارطلب نباشد، انحصارطلبها چماق برداشتند که این حزب و سران آن انحصارطلبند، درست مثل آن دزد که راه افتاد توی خیابان آی دزد را بگیرید.
بنابراین این هم اصل سوم بود. اصل اول تشکیلات سیاسی بر محور اسلام خالص، اسلام کتاب و سنت، اسلام اجتهاد که نشانهاش اعتقاد به ضرورت رهبری مرجعیت دینی متعهد و آگاه است، ولایت فقیه واجد شرایط.
اصل دوم متعلق به همه بودن و به گروه اجتماعی خاص تعلق نداشتن، اصل سوم انحصارطلب نبودن، پاسدار ارزشها بودن و به صاحبان ارزشها ارج نهادن و مسئولیت دادن خواه عضو تشکیلات باشند خواه نباشند، بله اگر دو نفر از نظر ارزشها از هر جهت مساوی باشند خوب اولی که عضو این تشکیلات است به دلیل اینکه هماهنگتر میتواند کار بکند یک اولویت یک امتیاز فقط دارد همین فقط یک امتیاز معمولی والا اگر یک کسی از بیرون عضو تشکیلات نیست اما از نظر معیارها و ارزشها برتر باشد او مقدم بر این خواهد بود.
در این یکسال گذشته ما در یک بعد موفقیت خوبی داشتیم و در یک بعد موفقیتمان خوب نبود یعنی حزب جمهوری اسلامی در یک بعد عملکرد مثبت خوب و جالب و ارزندهای داشته و در یک بعد نه. بُعدی که عملکرد حزب در آن دلخواه نبود سازماندهی و آموزش منظم ایدئولوژیک و سیاسی بود. در این بعد کار بسیار ضعیف بوده ما هیچ راضی نیستیم. چرا؟ چرا موفقیت حزب در این بعد دلخواه نبود، دو تا دلیل و دو تا سبب اساسی داشت. یکی این بود که ما آن موقعی که موجودیت حزب را اعلام کردیم گفتیم بسیار خوب یک عدهای از دوستان شناختهشده دارای تربیت دینی و اجتماعی و سیاسی معینی که مدتها در میدان مبارزه با آنها بودهایم اینها می آیند عضو این حزب و تشکیلات میشوند و سریعاً اینها را سازماندهی میکنیم و بعد با کمک اینها به گسترش تشکیلات میپردازیم و با حضور اینها هم به تغذیه آموزشی و فکری و سیاسی موفق میشویم و هم به سازماندهی بقیه علاقمندان. لذا در اساسنامه حزب نوشته شدهاست که به محض اینکه عده اعضاء به سیصد نفر رسید کنگره حزب تشکیل می شود ولی تشنگی جامعه از یک سو، نام و عنوان حزب که حزب جمهوری اسلامی بود و مردم مدتها بود شعارشان جمهوری اسلامی بود. از سوی دیگر سابقه اجتماعی اعلام کنندگان این حزب که برای بسیاری از مردم در بسیاری از شهرها چهرههای کم و بیش شناختهشده بودند ولی بیش از هر چیز آن تحلیل اول بود و تشنگی مردم سبب شد که همان روز اول ما تنها در شعبه اول ثبتنام با چند هزار مراجعهکننده روبرو بشویم.
دوستانی که آن موقع آمدند به یاد دارند که حتی مسئولیت مصاحبه و ثبتنام را در آن روز اول خود ما پنج نفر به عهده گرفته بودیم، آنجا نشسته بودیم و با دوستانی که مراجعه میکردند مصاحبه میکردیم خوب فردا چی؟ فردا هم همین، پسفردا چی؟ بازهم همین، مراجعاتی که ای آقا اینجا تهاجم زیاد است یک دفتر فلانجا باز می شود یک دفتر فلانجا باز بشود، در این مسجد در آن مسجد، در این حسینیه در آن تکیه، در این مدرسه در آن اداره، در این شهر در آن شهر کشانده شدیم ما به ایجاد دفاتر حزب به جای آنکه فارغ بمانیم برای ایجاد واحدهای تشکیلاتی حزب و خیلی سریع و زود حزب جمهوری اسلامی تبدیل شد به مجموعهای از دفاتر بهم پیوسته با یک عده زیاد، میلیونها متقاضی، ماها هم وقت و قدرتمان فقط صرف این بشود که این دفاتر چه میخواهند این دفتر دفتر میخواهد ورقه میخواهد فرم می خواهد چه می خواهد چه میخواهد، تلفن میکند نامه مینویسد، استقبال بینظیر مردم گسترش بیش از حد حزب ایجاد دفاتر، در خیلی از دفاتر هم فرصت نبود که این مراجعهکنندگان را آنطور که میخواستیم شناسایی کنیم از دونفر میپرسیدیم که این آقا که مراجعه کرده توی خط است میگفتند بله.
از شما چه پنهان یکی از آقایان آمده بود دفتری میخواست برای یکی از همین مناطق تهران ایشان سابقاً که در حوزه قم بود طلبه خوبی بود و توی راه بود بنده هم مدتها بود از او خبر بدی نشنیده بودم توی این تهران بزرگ واقعاً دشوار است مخصوصاً شناختن چون گاهی انسان از همان دوستان قدیمیش هم مدتها دور میماند. ایشان آمده بود که تقاضای یک دفتر بکند آنجا در شعبه ثبتنام بعضی از دوستان او را میشناختند بعضیها نمیشناختند ازجمله آمدند از من پرسیدند فلانی را میشناسی گفتم این نام، نام چند نفر است کدامشان منظور است؟ آن آقا آمدند دیدم بله از طلبههای قدیم بود در همان موقع در قم طلبه بدی نبود حتی اول مدتها سرش توی مبارزات و فعالیت ها هم بود گفتم من از ایشان سابقهای که میدانم سابقه خوب است چیز بدی از ایشان نمیدانم بنده هم معمولاً خیلی با احتیاط حرف میزنم گفتم من از ایشان چیز بدی نمیدانم، خوب با یکی دو تا پرسوجوی قبلی و این توضیح ناقص بنده موافقت کردند که ایشان برود حوزه ثبتنام دائر کنند. سه روز بعد دیدیم سه چهار تا از آنها گفتند چکار کردید؟ چه شده؟ گفتند این آقا اخیراً آخوند اوقافی شده بود البته فوراً فرستادیم آنجا را بستند.
از این اشتباهات هم در تهران میکردیم چه رسد به شهرستانها، این یک جنبه منفی ناموفق بود و سببش هم این بود که عرض شد.
عامل دوم اینکه حزب نتوانست در بعد تغذیه آموزشی و فکری و سیاسی و تشکیلاتی در حدی که از او انتظار میرفت جلو برود این بود که ماها که بهاصطلاح اعلام موجودیت حزب را کردیم باید خیلی بیشتر وقت صرف می کردیم از همان اوایل بار مسئولیتهای این انقلاب یکی پس از دیگری به دوشمان افتاد عضویت در شورای انقلاب که از همان اول بود هر پنج نفر عضو بودیم بعد کارهای جدید پیش آمد مسئولیتهای تازه به عهدهمان گذاشته شد مجلس خبرگان پیش آمد مسئولیت آنجا بهعهده بعضی از ماها بود هنوز مجلس تمام نشده دولت موقت هوس کرد کنار برود باز همه مسئولیتها افتاد روی دوش ما. اصلاً تا حالا که درخدمت شما هستیم ضرورت قبول مسئولیتهای جاری انقلاب برای ما فرصتی چندان باقی نمیگذاشت که به کار تغذیه و آموزش ایدئولوژیک و سیاسی و سازماندهی برسیم آن وقت ماها نمیرسیدیم در اول کار طبیعی بود که موفقیت در حد دلخواه نباشد اول کار باید آنها که اعلام موجودیت میکنند یک مدتی فارغالبال به کارها برسند تا دیگران بیایند توی میدانها و مسئولیتها را بهعهده بگیرند بهطوریکه در مورد این مسئولیت اخیری که امام به عهده بنده گذاشتند صریحاً خدمتشان عرض کردم که آقا ما قرار است که به این کارها بپردازیم. ولی باز ایشان فرمودند که باید قبول کنید ناچار قبول کردیم وظیفه است.
ما داریم تشکیلات به وجود میآوریم برای چی؟ برای قبول وظیفهها. قرار نیست که تشکیلات را به وجود بیاوریم و خودمان از زیر بار وظیفه شانه خالی کنیم آنوقت می شویم عالم بیعمل و یک پول نمیارزیم. البته این را به شما بگویم همان موقع هم به دوستان اعلام شد بنده عرض کردم من صبح پایم را منحصراً میگذارم در اختیار قوه قضائیه بعدازظهرهایم باید منحصراً در اختیار خدمات اجتماعی و فرهنگی و تشکیلاتی باشد و همینطور هم هست. انشاءالله ما با تشکیل مجلس شورای اسلامی و سرکار آمدن دولت منتخب مجلس که کار شورای انقلاب تمام می شود بنده حساب کردم که میتوانم در هفته حدود 27 ساعت از وقت فعال را در این فعالیت فرهنگی و تشکیلاتی اسلامی حضور داشته باشم انشاءالله.
این جنبه منفی عملکرد حزب در این یکسال در اثر اینکه ما از چه نظر آموزش دادن و چه از نظر سازماندهی حضور کافی نداشتیم هواداران حزب گاهی در مبارزات انتخاباتی و در فعالیت های دیگران موضع و رفتار و برخوردی را که اصول تشکیلاتی حزبی ایجاد میکرده و میکند به اندازه کافی نداشته ما انکار نمیکنیم ما این را کراراً هم گفتیم در مصاحبههایمان هم گفتیم ما نواقص کارهایمان را همیشه میخواهیم پوست کنده با مردم درمیان بگذاریم ما مکرر گفتیم که ممکن است برخی از دوستان هوادار حزب جمهوری اسلامی در مبارزات انتخاباتی آن توصیهها و رهنمودها و سفارشهایی را هم که در روزنامه حزب و در جاهای دیگر مکرر کردهایم دقیقاً رعایت نکرده باشند چون ما فرصت لازم را برای توجیه عمل و مکرر آنها نداشتهایم چه انتظار و توقعی میتوانیم داشته باشیم این را هم بگویم که تا امروز که در خدمت شما صحبت میکنم گفتهایم مطالعه آماری کنند روی این جنبه روی همان صفا و سلامت روحی و پاکی نیت که در این مجموعه در یک حد خوب نمیگویم در حد ایدهآل در یک حد خوبی وجود داشته است.
در این مجموعه تخلف نسبت به حجم و عظمت مجموعه در مقایسه با سازمانها و مجموعههای دیگر بسیار کمتر بوده میگویید نه در همین انتخابات اخیر بروید از وزارت کشور آمار تخلفات را بگیرید مقایسه کنید. سند رسمی را ما میپذیریم و این واقعیت را میشناسیم و در برابر آن احساس تعهد و مسئولیت میکنیم که در بعد توجیه دوستان هوادار اعضا که به معنای عضویت رسمی هنوز به صورت گسترده حزب نتوانسته اقدام کند شروع کرد انشاءالله گسترش پیدا میکند ولی هواداران و علاقمندان احیاناً از آن معیارهای اصیل عالی اخلاقی رفتاری در فعالیتهای انتخاباتی و اجتماعی گاهی هم تخلف کرده اند. اصولاً مگر این حزب حزب معصومین قرار بوده باشد؟ چند چندین میلیون آدم معصوم یک حزب به وجود آوردهاند؟ خطا و لغزش هم بود، نه بنیانگذارش معصوم است نه اعضای شورای مرکزیاش معصوم اند نه کارکنان دفاترش و نه علاقمندان و اعضا و هوادارانش.
به یاری خدا و با حضور و همت همه مردم مصمم، مصمم برای اینکه دستاورد انقلاب اسلامی به دست گروهها و تشکیلات و سازمانهای انحرافی نیفتد به یاری خدا وبا همکاری این مردم این سازندگی و توجیه و تغذیه و آموزش و تربیت اسلامی و سیاسی اجتماعی در آیندهای نزدیک شکل گرفته و سازمان یافته به جلو خواهد رفت و این برادران شما این برادر شما که با شما سخن میگوید و برادران دیگرتان واقعاً دائماً احساس تعهد و مسئولیت در این بعد کرده و میکنند. این جنبههای عملکرد حزب مطابق توقع ما و شما و مردم دیگر نبوده.
و اما عملکردهای مثبت حزب:
1- شکستن این طلسم بود که مسلمانها قادر به داشتن تشکیلات حزبی اجتماعی و سیاسی اسلامی برخاسته از توده مردم آن هم با شرکت فعال روحانیت نیستند چون نمونههای قبلی معدود بود از خود من مکرر سوال میکردند که فکر میکنید واقعاً یک چنین تشکیلاتی می شود حتی بعضی از دوستان پس از انتخابات ریاست جمهوری و در مصاحبههایشان این جمله غیردوستانه را گفته بودند که بله پس از انتخابات ریاست جمهوری دیگر حزب جمهوری اسلامی مرده ولی انتخابات نمایندگان مجلس شورای اسلامی نشان داد که این مرده از خیلی زندهها زندهتر است (تکبیر) و با حضور متعهدانه شما مردم تا این لحظه بیش از پنجاه درصد کسانی که با اکثریت مطلق نمایندگی ملت را در مجلس شورای اسلامیمان دارند از لیست نامزدهای این حزب هستند و بسیاری از کسانی که به مرحله دوم انتخابات راه یافتند از حزب هستند.
پس اولین مسئله شکستن این طلسم است. پیوند دادن مردم در سرتاسر کشور فعلاً از طریق حتی آن دفاتر و چهرهها و راهپیماییهای باشکوه و روز کارگر است که با اولین بار در زیر پرچم اسلام مراسمش برگزار شد روز بزرگداشت زن در قالب تکریم است از بانوان عزیز راهپیماییهای وحدت، همبستگی امت با امام و فعالیت های گسترده دیگر، راهپیمایی هایی بر ضد شیطان بزرگ در جهت حمایت از دانشجویان عزیز و متعهدی که لانه جاسوسی را گرفتند و به انقلاب اسلامیمان شتابی تازه بخشیدند.
[2-] جهت دادن به قانون اساسی. اگر این حزب هیچ خدمتی نکرده باشد در این یکسال غیر از همین یکی که قانون اساسی با محتوای جدید به ملت عرضه کرده همین خودش کافی است چون حزب و نمایندگان معرفیشده از سوی حزب و منتخب شما مردم در این جهت دیگر خیلی روشن است. شنیدید از افشاگری دانشجوها که چه کسانی برای مجلس خبرگان خط و نشان کشیده بودند حتی به خود ما هم آمدند گفتند، به امام هم خبرش رسید که آقا این مجلس خبرگان و این پیشنویس جدید قانون اساسی را بیندازید دور همان پیشنویس قبلی را به رفراندوم بگذارید علت اینهمه مخالفت چه بود؟ خوب دست آمریکا تو این کار چه میکرد؟ باز هم خوشمزه است که آتش بیار معرکه آمریکا در ایران با کمال گستاخی قبل از این افشاگری ها که گاهی بدشان نمیآمد که بگویند حزب جمهوری اسلامی در خط امام قدم برمیدارد!
در رابطه با بنده و دوستانم که با آن مرد که اسمش چی بود، هایزر ملاقات کردی و با کی چیکار کردی و با سولیوان چه گفتی و از این لاطائل ها ما سرگرم کار و فعالیت، دیگران هم سرگرم دروغزنی، نفاقافکنی، دلسردی آفرینی، ما هم که توسلمان بر خدا و بعد وجدان بیدار و آگاه خلق خدا که اگر چند صباحی هم به علت کمی حضور رویاروی ما در میان مردم توفیق ولنگاری پیدا کرد کنند تا با مردم روبهرو میشویم میفهمند که همان چهره آشنایی مخلص دیرینه است. همین اخیر برای سخنرانی به بندرعباس رفته بودم. چون اول بار هم بود که من به آنجا میرفتم و عده زیادی از مردم بعد از سخنرانی آمدند گفتند ما از تو میخواهیم حلالیت بطلبیم، گفتم چه شده گفتند آن چیزی که درباره تو گفته بودند این بود که اصلاً فکر نمیکردیم تو مثل یک آدمی مثل ماها بیایی توی جمع بایستی با ما حرف بزنی صحبت کنی، گفتم مگر یک روحانی یک مسلمان غیر از این هم میتواند باشد؟ (تکبیر)
بارها من این نکته را در جمع دوستان و در مجامع عمومی عرض کردهام که آقا، مقام و ریاست و مسئولیت برای یک آدمی که چیزی سرش بشود برای هوا نیست، هوس نیست، همان تکلیف یعنی کار پر کلفت پرزحمت اگر قرار باشد که ما اینقدر آدمهای کم جنبه ای باشیم که با این حرفها اخلاق و رفتار و برخورد و مناسباتمان با مردم تغییر کند که دیگر واویلا کدام تربیت اسلامی کدام اخلاق اسلامی اکنون ما گرفتار این شیطانهای مزور هستیم الان واقعاً هم خجلیم، توی روی قوم و خویشها و دوستان خجلیم که فرصت پیدا نمیکنیم که به خانه آنها برویم فرصت پیدا نمیکنیم زیارتشان کنیم توی خانه بنشینیم که آنها بیایند خانه ما، صبح تا شب باید دنبال مسئولیت هایی که ملت و انقلاب برعهده ما گذاشته باشیم تلفن میکنند نیستیم پای تلفن که بتوانیم به آنها جواب بدهیم؛ آن وقت حالا بیا و شروع کن حرف زدن دروغ بافتن بله دیگر اینها به مردم کاری ندارند به مشروطشون رسیدند اصلاً فلانی در خانهاش نیست رفته خانه نمیدانم علم کی آنجا نشسته چون تلفنش که جواب نمیدهد! هر وقت میگوئی میگویند نیستش.
چون چند روز قبل برادران عزیز پاسدار میگفتند ما یک بار دیدیم یکی از این اتوبوسهای خط واحد آمد جلوی خانه ایستاد رفتیم جلو ببینیم چه خبر است اینجا اتوبوس نمیآید توی این کوچه، معلوم شد که توی ماشین باز یکی از همین دروغزن ها گفته است بله فلانی در خانه علم خونه کی خونه کی نشسته از همین حرفها. یک عدهای هم گفتند دروغ نگو این حرفها چیه اینها با هم بحثشان داغ شد و درگیر شدند. راننده گفت نمیشود باید الآن برویم در خانه اش، همه را برداشته آورده آنجا و گفت ببینید این خانه اوست. این همان خانهای است که هفت هشت سال پیش در آن زندگی میکرده حالا هم همانجا زندگی میکند نه کاخ است و نه قصر، نه طاغوت است و نه یاقوت، نه خانه هر است و نه بر، نه علم نه پرچم و نه هیچی.
چرا ایادی آمریکا با کار مجلس خبرگان مخالفت میکردند چرا؟ آمریکا دلش به حال ملت ما سوخته بود میگفت حیف است این ملت مبارز اسیر این قانون اساسی ارتجاعی بشود یا نه میدید با این قانون اساسی راه راست و صراط مستقیم الهی اسلام نه شرقی نه غربی در شکل یک نهاد ارزنده پر اعتبار پیش پای جامعه انقلابی اسلامی ما باز شده و دیگر اعمال آشکار و نهان آمریکا و امپریالیسم غرب نمیتوانند این جامعه را از راه قرآن منحرف کنند.
این را عرض کنم من نمیخواهم بگویم این قانون فقط رهین خدمات حزب جمهوری اسلامی است نه میگویم نمایندگان و تلاشهای حزب در این کار سهم مؤثری داشتند. برادرهای دیگر هم که نامزدهای حزب نبودند در مورد همین اصل پنجم یعنی ولایت فقیه سهم مؤثری داشتند که بعد در اصل ۱۱۰ تفضیلش آمده است. آنقدر ما بحث و گفتگو داشتیم یادتان میآید که دو سه روز اصلاً مجلس علنی خبرگان تعطیل شد، صبح تا عصر بحث میکردیم تازه بعد هم آوردیم توی مجلس علنی یادتان میآید که سر همین چند ساعت بحث شد. اصول اقتصادی همینطور است، اصول قضائی همینطور، اصولی که امروز در قانون اساسی برای قوه قضاییه است، قوه قضاییه ما را به یاری خدا به سمت یک قوه قضاییه سالم و خلاق اسلامی جلو خواهد برد انشاءالله. راه باز است چقدر ما عرضه رفتن را داشته باشیم حالا راه را باز کنید فعلاً قدم اول راه را مشخص و باز کنید. بقیهاش دیگر بستگی به عرضه همه ما دارد.
[3-] حزب تلاشها و فعالیتهای فراوانی در رفراندوم جمهوری اسلامی و رفراندوم قانون اساسی کرد. در انتخابات مجلس شورای اسلامی برای تهیه این لیست انتخاباتی که حزب برای تهران و شهرستانها داد نزدیک به دو ماه جلسات متعدد شورای مرکزی حزب تشکیل شد و گروه شهرستانها شب و روز کار کردند و خبر گرفتند و به مردم شهر مراجعه کردند و دوستانی را از اینجا اعزام کردند، از مسئولان آنجا خبر گرفتند، نظرخواهی کردند به خصوص که ما در انتخابات مجلس خبرگان در دو سه مورد اشتباهاتی کرده بودیم دقت کافی نکرده بودیم، خوب انسان تشکیلات و جامعه همیشه تجربه برایش سودمند است، از هر تجربه چیزی میآموزد و خوشبختانه لیست انتخاباتی حزب در این نوبت اخیر بر حسب گزارشاتی که تا این لحظه به دستمان رسید همه جا با آبرو و اعتماد برخورد کرده اعم از آنجاهایی که نامزد در مرحله اول موفق شده یا به مرحله دوم راه پیدا کرده یا به دلایل سمپاشیها نیامده به مرحله دوم اما وقتی می روند تحقیق میکنند میبینند حزب آدم خوبی را معرفی کرده آدم شایستهای را معرفی کرده است.
[4-] اما روزنامه جمهوری اسلامی. تاسیس یک روزنامه سیاسی که دربست در اختیار اندیشه اسلامی باشد از آرزوهای ما بود. البته که این روزنامه هم تا بخواهید نواقص داشته ببینیم کی تا حالا جوان 20 ساله از شکم مادر به دنیا می آید! یک جوان رعنای کامل درسخوانده آگاه، توانا ستبر بازو از شکم مادر متولد بشود. چنین چیزی مگر داشتیم؟
تشکیلات و روزنامه و اینها همه فرزندان این انقلابند، نوزادند چون با روح و محتوای همین انقلاب متولد شدند. من مکرر به روزنامه گفتم گاهی خبرهای شما که از خبرنگار گرفتید خبرنگار تحقیق نکرده است روزنامه باید خبرهایش قابل اعتماد باشد. من به آنها انتقاد کردهام که گاهی درگیریها به جای اینکه درگیری با خط فکری باشد شما اشخاص را مطرح میکنید این خوب نیست و بدآموزی است. گاهی درگیریهایتان حتی با گروهها در جامعه بازتابش خداینکرده درگیری خصمانه خودخواهانه دو گروه تلقی میشود، این خوب نیست بدآموزی نکنید.
انصافاً هم این برادرها و خواهرهای با ایمان فعالی که در روزنامه کار میکنند گاهی بعضیهاشان 17 یا 18 ساعت کار میکنند. اذن واعیه هستند گوش شنوا دارند انتقاد را خوب گوش میکنند خوب هم میپذیرند رمز پیشرفت و تکاملشان هم همین است. دوستان ما یادشان می آید این آقایان هم اینجا تشریف دارند یادشان می آید یک وقتی داشتن یک روزنامه سیاسی روزانه در اختیار اندیشه اسلامی برای ماها جزو آرزوها بود که چنین چیزی می شود. چون خیلی کار میبرد آن وقتیکه روزنامه 8 صفحه بود این برادرهای عزیز مسئول به ما میگفتند میدانید 8 صفحه یعنی چه؟ 8 صفحه مطلب روزنامه یعنی نزدیک به سیصد صفحه کتاب. یک کتابی 300 صفحهای با چاپ معمولی این هشت صفحه است اما با آن حروف ریز با آن سطرهای چکیده و به هم چسبیده اگر تو کتاب با همین چاپ معمولی چاپ کنی هر یک نسخه اش یک روز یک کتاب 300 صفحهای است و تازه برای این 300 صفحه معمولاً پانصد، ششصد، هفتصد صفحه مطلب باید تهیه کرد تا این 300 صفحه را بیرون بدهیم، کار آسانی نیست. میگفتند نه همین جا ده سطرش را بنویسید ده سطر نمیگویم بیعیب و نقص، کم عیب و نقص، کار دشواری است و این را هم بگویم که روزنامه جمهوری اسلامی درعین حالی که ارگان حزب است نیمهمستقل است. سرمقالهای هم داشت که ما و حزب نمیدانم دوستانی که خواندند باید یادشان بیاید ما خواستیم یک بخش از نهادهای حزب میدانش یک کمی باز باشد استعدادها در آنجا بهتر شکوفا شود البته گاهی ناراحتی هم دارد گاهی روزنامه یک چیزهایی هم مینویسد که با خط فکری حزب نمیخواند هماهنگ نیست بعد هم همه مطالب روزنامه جمهوری اسلامی را به حساب حزب آن هم به حساب مؤسسین حزب میگذارند. و ما عادت کردیم که از این خطرها بکنیم تا جامعه ما برای رشد و تکامل با شتاب و سرعت بیشتری به جلو برود.
[5-] در این یکسال گذشته حزب جمهوری اسلامی با آمار خیلی زیاد من آمارش را نیاوردم همراهم چون میدانستم وقت باید برای بیان همین اصول بیشتر مصرف شود؛ با آمار خیلی زیاد کتابخانه تاسیس کرده به کتابخانهها کتابهای خوب معرفی کرده، واحد بخش کتاب حزب یک واحد خیلی فعال است. نوارهایی پخش کرده و تکثیر کرده، سخنرانیهای فراوان چندین هزار جلسه سخنرانی در سرتاسر ایران داشته و سخنرانهایی اعزام کرده، واحد کارگری خوب عملکردی داشت چه در تهران و چه در بعضی از شهرستانها، واحد دانش آموزان نسبتاً خوب است خیلی جاها حضور دارد هرچند کافی نیست، واحد دانشجویی بتازگی فعال شده و انشاءالله طبق آنچه که دوستان میگفتند اولین کلاس آموزشی ایدئولوژیک را در طی فروردین جاری برای دانشجویان به وجود خواهد آورد. واحد بانوان حزب فعالیتهایی داشته هرچند در حد دلخواه نه ولی فعالیتهای خوب و سودمندی داشته، انجمن پزشکان، انجمن مهندسین حزب، انجمنهای قوی خوبی هستند که آنها موفقیتهای خوبی در خدماتشان داشتهاند.
واحد اصناف حزب توانسته است در یک سطح نسبتاً خوبی حضور داشته باشد اما نمیدانم چقدر توانسته باشد که این اصناف علاقه مند به حزب را قانع کرده باشد که گران نفروشند نمیدانم. باید از خودشان پرسید گران نفروشند نه کافی نیست قانع کرده باشد که ارزان بفروشند. کافی نیست که گران نفروشند. یکبار در بازار گفتم که در حد سود عادلانه این است که مخارج آقا و خانواده و مغازه در بیاید روزانه دیگر بیشتر نه، اندوختهها هی بالا برود این دیگر با انصاف و عدالت میسازد؟ نه چرا آهسته میگویید نه؟ نخیر گفتم نکند شما هوادار این هستید که میسازد! خوب انتظار ما اینست که این دیدارها و این گفتگوها اثر بگذارد و با هم نشان بدهید که انصاف در کسب و کار برای ما مسلمانها معنی عملی دارد (تکبیر).
این خلاصهای بود از عملکرد حزب در گذشته اما برای آینده اجمالاً در عرایض قبلی اشاره کردم ما مصمم هستیم که به یاری خداوند با آن توان و قوه ای که او به ما عنایت کرد حزب جمهوری اسلامی براساس همان سه اصل اول که عرض شد حضور خلاق و فعال و سازنده خودش را در صحنه سیاست- اقتصاد- تعلیم- تربیت- تحصیل و بالا بردن اخلاق و معنویت اسلامی در جامعهمان روزبهروز از نظر کیفیت کمیت و کیفیت بالا برود انشاءالله.
در این راه برنامهریزیهایی از اسفند آغاز کردیم. مقداری هم موفقیت به دست آمده اما موفقیت مال ماست، ما یعنی چه؟ یعنی ما مردم، یعنی همه ما، من صادقانه و برادرانه از همه برادرها و خواهرهای متعهدمان از همه نوجوانها، دانش آموزها، دانشجوها، فرهنگیها، معلمها، دبیرها، استادها، روحانیت، کارگرها، دهقانها، پیشهورها، دعوت می کنم تحصیلکردهها، آهنگ و عزیمت و اراده شان را استوار کنند برای داشتن تشکیلات آگاه و فعال و منسجم و نیرومند اسلامی سیاسی در این سال 59 گامهای مؤثرتر و بلندتری بردارند انشاءالله…
و هر قدر که حزب تواناتر، بزرگتر و گستردهتر شود باید نقشش در وحدت بخشیدن به جامعه مردمی که در خط راستین انقلاب اسلامی هستند بیشتر بشود نه اینکه حزب هرقدر بزرگتر می شود آنوقت مغرورتر بشود، خودخواه تر بشود، انحصارطلب بشود این انحراف از آن اصلی است که بهعنوان یک اصل اسلامی اخلاقی اجتماعی در آغاز سخن در رابطه با تشریح حزب جمهوری اسلامی بیان شد.
بنابراین درعین اینکه ما تلاش میکنیم که حزب جمهوری اسلامی پیشتر رود و کاملتر بشود این تلاش را عیناً تلاشی در خدمت ایجاد جبهه متعهد اسلامی نیز تلقی میکنیم و خواستار آن هستیم که همه گروه های مؤمن و خط اسلام در خط امام بتوانند نیروهای اسلامی پیروزمند ملت ما را روزبهروز متحدتر و سامانیافتهتر و خودساخته تر در جهت پیروزیهای فراوانی که در انتظار امت بپا خواسته ماست بسیج و هماهنگ و متحد کنند (تکبیر).
این بود عرایض من حالا سوالاتی را که دوستان اینجا نوشته اند در حد ظرفیت وقت پاسخ میدهم؛ البته معمول این است که در پایان سخنرانی چند دقیقه صبر میکنیم که اگر برادرها و خواهرها قراری دارند و وعدهای دارند باید بروند و آنها فرصت داشته باشند بروند و من با فاصله دو سه دقیقه سوالات را هم نگاه می کنم و بنده هم وقتم کم است حدود یک ربع ساعت میتوانم در خدمتتان باشم.
چه به جا یادآوری و چه نابجا یاد نبودن من. یادم رفت که در آغاز سخن از دوست و برادر فهمیده عزیزمان مرحوم آیت الله سعیدی یاد کنم. مرحوم آقای سعیدی دوست پر انسی بود که با او در سالهایی که در قم بودیم انس فراوان داشتیم و بعد هم مردی پرحماسه و پرشور باایمان و پرتلاش، مبارز و مجاهد که روزی به اینجا این گوشه تهران آمد با این عزم آمد که در اینجا یک سنگر انقلابی بوجود بیاورد. او موفق شد یادش گرامی باد و رحمت واسعه خداوند و اجر و پاداش بزرگش نصیب او باد. خوب حالا که از او یاد کردیم در این فاصله برای شادی روح او سوره حمد را تلاوت میکنیم.
اینجا یک سوال شده است که چرا مناظره شما با سازمان مجاهدین خلق انجام نشد، لطفاً دلیل آن را بیان فرمایید.
به دو تا دلیل روشن است یکی اینکه اصلاً اعلام مناظره و پیشنهاد این مناظره با تصریح به اینکه نماینده این سازمان در این مناظره از نامزدهای انتخاباتی همین سازمان است برای من تعجبآور بود اینها نمیدانستند که نامزدهای انتخابات نمیتوانستند آن موقع در رادیو و تلویزیون ظاهر شوند خبر نداشتند؟ اگر خبر برنداشتند ناآگاهی سیاسی نامناسبی از آنها به چشم میخورد.
آنها میدانستند که طبق ضوابط کسانی که داوطلب نمایندگی مجلس بودند حق صحبت و حضور در رادیو و تلویزیون نداشتند آنهایی که در مرحله دوم قرار شد در انتخابات شرکت کنند هنوز هم ندارند مگر اینکه اعلام میکردند که ایشان نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند، عجیب است که دیشب هم باز در روزنامه کیهان دیدیم یک مطلبی در همین باره گفته شده بود. خوب اگر قرار بود مناظره بیرون از رادیو و تلویزیون باشد یک چیزی ولی وقتی تصریح شده بود که مناظره باید در رادیو و تلویزیون باشد حاضرین هم باید فقط کی و کی باشند اولاً فقط چرا؟ مگر قرار انحصارطلبی است؟ خوب چند تا دیگر هم باشند حالا خیلی خوب فقط کی و کی باشند خوب توجه نبود به اینکه نماینده اول آن سازمان داوطلب نمایندگی در مجلس شورای اسلامی است اگر ناآگاه بودند ناآگاهی بدی بود اگر آگاه بودند که دیگر پناه بر خدا مگر قرار است سر خلق را شیره بمالید؟ خود این یک آگهی انتخاباتی بود یا پیشنهاد مناظره کدام یکی؟
البته ما معمولاً حمل به صحت میکنیم بنایمان این است که میگوییم انشاءالله آگاه نبودند انشاءالله به قصد فریب این بچههای عزیز ما این شعارهایی را که دارند که بهصورت پیشنهاد و مناظره ای اختصاصی مطرح نکرده باشند.
ثانیاً اگر قرار باشد مناظرهای باشد آن مسئلهای که امروز در رابطه با این سازمان در جامعه ما مطرح و جنجالآفرین است کارنامه شورای انقلاب یا التقاطی فکر کردن و تخلف از اخلاق اسلامی و اینهاست کدام یکی؟ اگر قرار است یک مناظره سازندهای میان ما و یک سازمان اجتماعی و سیاسی باشد که با نام اسلام فعالیت میکنند و با آیات قرآن و کلمات مولا علی سخنش را بیان میکند ولی در عینحال متهم است، بنده نمیگویم که اصلاً اینطور میگویند، متهم است اینکه تفکرش، تفکر خالص اسلامی نیست و التقاطی میاندیشد و به موازین صدق انقلابی و اسلامی آن پایبندی مطلوب را ندارد کارهایی میکند، دروغ میگوید شایعه سازی می کند، دروغپراکنی میکند، متهم به این حرفهاست، روزنامهاش معمولاً فحش نامهای است به چهرههایی که جامعه به آنها علاقه دارد، به قانون اساسی هم چون قبول نداشته رای نداده خوب این مسائل در رابطه با این سازمان بس است پس میگوییم بهعنوان اتهام اگر قرار باشد مناظرهای باشد که برای مردم سودمند باشد مفید باشد پایه آینده باشد پایه وحدت باشد به راستی این آقایان بیایند درباره مواضع ایدئولوژیک و سیاسیشان مناظره کنند.
ببینیم اینجا که اینها میگویند این سازمان آمریکا را میگوید اما روسیه را هیچ نمیگوید این درست است یا نه (تکبیر).
ببینید اینکه میگویند اینها تفکرشان تفکر صحیح اسلام است هر نوع تفکر دیگر نه، شناخت خالص و اصیل و پاک اسلامی، این درست است یا نه؟ خوب اینها را اقلاً موضوع مناظره قرار بدهند در هر مجمعی و در هر جایی وظیفه دارم این وظیفه است منتی بر کسی ندارم وظیفه دارم که با افراد و اعضای این سازمان چه با رهبرانشان چه با گروهها و صاحب اندیشههای دیگر در حد فرصت و وقتم آماده باشم به گفتوگو بنشینم، یک گفتگوی سالم نه چماق کشیدن، گفتگوی روشنگر، خوب شما از آن مناظره تلویزیونی که در مورد انتخابات دومرحلهای شرکت کردید چه بدست آوردید؟ کی بود در آن مناظرهای که میکوشید از جاده انصاف و برخورد آزادیش سازنده روشنگر منحرف نشود مگر مردم ما روز اول است که ما را میشناسند؟
حرفی نیست در یک جو سالم گفتگو که بداند مطلب میخواهد روشن بشود در دانشکده در دانشگاه علم و صنعت یا قبل از آن مناظره رادیو تلویزیونی بود یا بعدش درست یادم نیست قبلش بود آن هم نوارش هنوز پخش نشده روزنامه نوشته بود. خیلی خوب مگر من آنجا حاضر نشدم با دو تن از دانشجویان شما حتی به گفتگو نشستم، در همانجا دو مرتبه بحث از دو مرحلهای به میان آمد یکی از آقایان هواداران یا اعضای این سازمان در حضور جمع گفت میدانید چرا شما مسئله دومرحلهای را مطرح کردید؟ چون دیگر میدانید پایگاه مردمی ندارید. خوب به او میدانید چه جواب گفتم؛ گفتم بسیار خوب حالا ما چون پایگاه مردمی نداریم میگوییم نمایندگان که باید به مجلس بیایند باید با اکثریت مطلق آراء بیایند اینکه به سود شماست که پایگاه مردمی دارید. نکنید اینجور نگویید. این خود دور از شأن یک جامعه در راه اسلام و قرآن است.
شنیدم به اینکه این سازمان یا هوادارانش بنده چون نمیدانم که این کارها را اعضای این سازمان می کند یا هوادارانش نمیدانم در شهرهای شمال پلاکارد زدند فلانی را به محاکمه در دادگاه خلق دعوت کردند، خوب به مناظره دعوت کرده بودید یا به محاکمه کدام یک؟ شما که یکبار مزه دادگاه خلق را در مناظره دومرحلهای چشیدید حرفی نیست بار دیگر هم میچشید و همه اینها با کمال تاسف در جهت اغفال نوجوانان ما بهعنوان یک وسیله ویرانگری است. خوب این دلیل دومش.
دلیل سوم اینکه اگر قرار است موضوع بحث دلیل اول عرض کردم که اصولاً این برادر نمیتوانسته در رادیو و تلویزیون باشد آن موقع هنوز هم اگر داوطلب نمایندگی است نمیتواند باشد، دلیل دوم اینکه اگر حسن نیتی در کار است موضوعی که مردم تشنه هستند این است که ببینند که واقعاً از دید ماها و از دید خودشان و از دید برداشتی که از این مناظره می کنند این سازمان از نظر تفکر اسلامی التقاطی هست یا نه؟ از نظر موضوع سیاسی مستقل و نه شرقی و نه غربی است یا نه، ثالثاً دلیل سوم خوب اگر قرار باشد درباره کارنامه شورای انقلاب بحث بشود چه خصوصیتی برای من هست؟ این کار را شورا باید تشخیص بدهد کارنامهاش را باید تنظیم کنیم یکی از اعضا را معین کنند بیاید این کار را بکند. شورای انقلاب اگر کار خوب داشته منحصراً به حساب بنده نیست اگر کار بد داشت باز هم منحصراً به حساب بنده نیست.
اگر واقعاً قرار است شورای انقلاب مناظره کند لااقل خوب است چند نفر از اعضایش بیایند مناظره کنند بعد هم توضیح دادیم که به پایان کار شورای انقلاب چیزی نمانده شورا موظف است در پایان دوره مسئولیتش گزارش و عملکرد این مدت 14،15 ماهش را بلکه به یک حساب 17 ، 18 ماهش را (با دو سه ماه قبل از پیروزی) به اطلاع ملت شریف و عزیز برساند هر کسی هم از این افراد میخواهد بیاید آنجا سوالاتی را مطرح کند جواب داده میشود.
از خداوند متعال این توفیق را طلب میکنم که همه ما را در راه ادای وظایفی که برعهده مان هست همواره مشمول هدایت و عنایت و توفیق خودش قرار بدهد و از خداوند متعال مسئلت دارم که نعمت پربرکت امام امت را برای این ملت انقلابی به پا خاسته پابرجا نگه دارد.
***
در اینجا متن بیانیه حزب جمهوری اسلامی را که در تاریخ 4/12/58 تحت عنوان «نگاهی کوتاه به فعالیت و عملکردهای حزب جمهوری اسلامی در یکسال گذشته» انتشار یافت و در تاریخ 5/12/58 در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید ملاحظه میفرمایید:
***
ضمناً توضیح این نکته لازم است که آنچه در اینجا بهعنوان عملکرد و فعالیتهای حزب ملاحظه میفرمایید همانطورکه در عنوان این بخش آمده است نمونهای است از فعالیتهای حزب در یکسال گذشته و جزوه تفصیلی آن در دست تهیه است که بعداً چاپ و منتشر خواهد شد.
***
نگاهی کوتاه به:
فعالیتها و عملکرد حزب جمهوری اسلامی در یکسال گذشته
قسمتهایی از فعالیتها و اقدامات حزب جمهوری اسلامی در زمینههای تدوین قانون اساسی، همهپرسی و انتخابها، برگزاری راهپیماییهای بزرگ، خدمات حزب در زمینههای فرهنگی و سیاسی و عمرانی و انتشارات.
تلاش حزب همواره بر نفی هرگونه وابستگی به شرق و غرب به خصوص آمریکا بوده و چه تهمت ها و فحشها که از ناحیه جریانهای متمایل به لیبرالیسم غرب یا سوسیالیسم شرق نثار این حزب نشدهاست.
به مناسبت سالگرد تاسیس حزب جمهوری اسلامی لازم است خلاصهای از انگیزه و علل تشکیل، تصویری کلی از عملکرد یکساله و بالاخره طرح و برنامه آینده این حزب در اختیار اعضا و علاقمندان و عموم ملت مسلمان ایران قرار گیرد.
***
مهمترین وظیفهای که پس از پیروزی انقلاب و پاره شدن زنجیرهای گران استبداد و استعمار و استثمار و فروریختن نظام منحط 2500 ساله شاهنشاهی بر عهده هر مسلمان متعهد آمد، پاسداری از این دستاورد عظیم بود که حاصل خون صدها هزار کشته و زخمی در طول یکسال انقلاب و میراث 14 قرن مبارزه آشتیناپذیر مکتب حیاتبخش اسلام با تمامی مظاهر بیداد و ستم بوده است. نگاهی کوتاه به شکست نهضتهای یکصد ساله اخیر ایران که محصول کوششها و فداکاریها، خونها و قهر انقلابی ملتی را به هدر داده است این مسئله را روشن میکند که بزرگترین عامل این شکستها و ناکامیها فقدان یک سازماندهی و تشکیلات نیرومند و فراگیر بوده است که بتواند با تکیه بر ایدئولوژی اسلام راستین و دور از هرگونه گرایش شرقی و غربی تودههای عظیم مردم را برای بازسازی و تداوم نهضت به پیش برد. تشکیل حزب جمهوری اسلامی همزمان با پیروزی انقلاب بهمنظور پر کردن همین خلأ بود که تجربه تاریخ ضرورت قاطع پر کردن آن را به ما آموخت تا اینبار انقلاب ما که یکی از بزرگترین انقلابهای تاریخ بوده و فصل جدیدی را در تاریخ انقلابهای معاصر باز کرده است، بتواند در پرتو سازماندهی و تشکیلات قوی دوام بیابد و با متشکل کردن ملت مسلمان ایران راه را برای تمامی توطئههای داخلی و خارجی و هجوم تمامی نیروهای ضدانقلاب و فرصتطلبان ببندد.
حزب جمهوری اسلامی در مقابل ملت به پا خاسته ای که نظام کهنه و فرسوده گذشته را در هم فرو ریخت و خواستار ایجاد یک نظام جدید در اسلام براساس اسلام پویا بودند ایفای دو نوع وظیفه عمده را رسالت تاریخی خود دانست، اول وظیفهای که در رابطه با ضرورتهای روزانه انقلاب به عهدهاش گذاشته شده بود دوم، وظیفهای که در رابطه با تکامل حزب و ایجاد همان سازمان قوی نیرومند متکی به حمایت تودههای مردم پذیرفته بود.
سنگینی بار کارهایی اجرایی و مسئولیتهایی که انقلاب برعهده حزب گذارد و درگیری بیش از حد اعضا و گردانندگان حزب در امور روزمره انقلاب و لزوم برآورده کردن نیازهای فوری جامعه انقلابی که بر اصل احساس تعهد و مسئولیت پذیرفته بودند سبب شد که بخشهای بخش عمده نیروی حزب در قسمت اول متمرکز گردد و نتیجه طبیعی آن نارساییهایی در بخش دوم شد که در این تحلیل به آن خواهیم پرداخت.
در رابطه با وظیفه اول در نخستین سال پیروزی انقلاب نقش های زیر بر عهده این حزب قرار گرفته است:
1- نقش های سیاسی
الف- مسئولیتهای سیاسی: در رابطه با مسئولیتهای سیاسی 6 نفر از اعضای شورای مرکزی حزب قبل از تشکیل حزب از طرف امام به عضویت شورای انقلاب منصوب شده بودند که هنوز هم این وظیفه را برعهده دارند. در زمان حکومت آقای مهندس بازرگان شورای انقلاب نقش مجلس قانونگذاری را برعهده داشت ولی به خاطر مسائل بسیار زیادی که در شروع مجدد کار در سطح کشور و ساماندهی به وزارتخانهها وجود داشت افراد مذکور به تدریج مجبور به همکاری و کمک در کارهای اجرایی نیز شدند. پس از استعفای دولت آقای بازرگان مسئولیت افراد فوق و سایر افراد حزبی در کارهای اجرایی و دولت بیشتر شد و بعضی از اعضای فعال دیگر نیز ناچار شدند در دولت مسئولیت اجرائی بپذیرند. در نهادهای انقلاب نیز نظیر سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، دادگاه های انقلاب و کمیته امداد نیز افراد حزب عهده دار خدماتی بوده اند که در تداوم انقلاب و ضرورت های اجتماعی ناشی از انقلاب نقش موثری داشته است.
در برخورد با تمام این مسئولیت ها تلاش حزب بر آن بوده است که مسئولیت ها را به افراد دیگر که معتقد به خط اصیل انقلاب بوده و برای قبول مسئولیت ها پیش قدم می شدند واگذارد تا ضمن رعایت اصل عدم رقابت بر سر قدرت روحیه وحدت نیز تقویت گردد و نیروهای حزب بیشتر در جهت وظیفه دوم به کار افتند، هر چند این تلاش در موارد بسیار کمی به نتیجه رسیده است.
ب- کمک مؤثر به تعیین مواضع و خطوط کلی انقلاب در یکسال گذشته
تلاش حزب همواره بر آن بوده و هست که هرگونه وابستگی به شرق و غرب به خصوص آمریکا و گرایشهای ناشی از آن را نفی کند و شعار نه شرقی، نه غربی را که از ویژگیهای خاص انقلاب ماست، نه در حرف که درعمل، به ثبوت برساند و در این راه چه تهمتها و فحش ها که از ناحیه جریانهای متمایل به لیبرالیسم غربی یا سوسیالیسم شرق نثار این حزب و معتقدین آن نشده است.
در رابطه با گروهها، سیاست حزب براساس همکاری و همفکری برادران با گروهها و سازمانهای برادر و مقابله منطقی با گروههای التقاطی و انحرافی بوده و این روش از طریق اعلامیهها و روزنامه حزب اعلام و تبلیغشده است.
در تهیه و تدوین قانون اساسی که به گفته امام نتیجه خون شهیدان انقلاب و وسیله تضمین تداوم انقلاب در چهارچوب معیارهای اسلامی است و خطوط اصلی حرکت آینده را مشخص میکند نیز عده قابلملاحظهای از حزب جمهوری اسلامی فعالانه شرکت داشته و از این راه صادقانه به انقلاب خدمت کرده اند.
ج- اجتماعات و راهپیماییها
چه کسی میتواند اهمیت راهپیماییها و تظاهراتی را که در طول یکسال اخیر صورت گرفته است نادیده بگیرد. یکی از حربههای مؤثر مردم مسلمان و ستمدیده ایران در مقابل کسانی که به دروغ دم از خلق میزدند و با کمک پسماندگان رژیم سابق قصد داشتند انقلاب را از مسیر اصلی خود منحرف کنند همین تظاهرات و راهپیماییهای میلیونی مردم بود که بسیاری از آنها توسط حزب جمهوری اسلامی و سازمانهای برادر سازماندهی و تدارک دیده شده است و از نمونههای بارز آن راهپیمایی روز زن، روز کارگر وحدت، قدس و همبستگی امام و امت است.
در این رابطه حزب همواره کوشیده است تا در تشکیل ستادی که در اداره این تظاهرات و تهیه قطع نامه های مربوط به آن را برعهده داشته با همکاری و سایر گروهها و سازمانهایی که هر خط اصیل انقلاب هستند عمل کند. و بدین ترتیب ستاد تظاهرات و راهپیماییها عملاً کانون اتحاد گروههای همفکر بوده است.
تلاش در برگزاری این تظاهرات و راهپیماییها و قطع نامههای مصوبه آن شورا انقلابی مردم را ما را همواره افزایش داده و حرکت انقلابی ملتی را که در مقابل ابرقدرتها قد علم کرده سرعت بخشیده و زحماتی که اعضای حزب در مناطق مختلف تهران و در شهرستانها در این زمینه کشیدهاند از نظر ملت ایران پنهان نمانده و در پیشگاه خدای بزرگ همواره محفوظ است.
د- انتخابات و همهپرسیها
در یک سالی که از پیروزی انقلاب میگذرد ملت ایران دو همهپرسی سرنوشتساز مربوط به جمهوری اسلامی و تأیید قانون اساسی و دو انتخابات عمومی مربوط به مجلس خبرگان و ریاست جمهوری را پشت سر گذاشته است. حزب جمهوری اسلامی در این انتخابات و همهپرسیها نقش مهمی داشته و با همه توان خویش در راه بسیج تودههای مردم برای شرکت هرچه فعالتر در این رأیگیری و برگزاری هرچه باشکوهتر آن کوشیده است و همین تلاش پیگیر بوده است که توانسته مخالفین و معاندین را در همه موارد با شکست مواجه سازد درست به خاطر همین تلاشهای پیگیر است که این مخالفان همهگونه برچسب حزب میزنند، برچسب ارتجاع و انحصارطلبی و نظایر اینها که شایسته خود متهم کنندگان است.
براستی اگر کوشش منافقین و عناصر ضدانقلاب بر ضد این همهپرسیها به نتیجه میرسید و اکنون انقلاب ما چه سرنوشتی داشت؟ و اکنون که این انتخابات و همهپرسیها و موفقیت انجام شده است کیست که نقش فعال و مثبت حزب جمهوری اسلامی را در این مراحل مختلف انقلاب انکار کند؟ به امید آن که با شرکت فعالانه در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز آخرین مرحله این کوشش را به نتیجه برسانیم.
2- نقشهای فرهنگی
تداوم انقلاب بدون یک انقلاب فرهنگی امکانپذیر نیست و این انقلاب که از فرهنگ پویا و اصیل اسلام سرچشمه می گیرد باید آنچنان فراگیر شود که تمامی معیارهای غلط و ارزشهای کاذب شاهنشاهی را که ریشههای 2500 ساله دارد محو و نابود سازد و جای آن را به ارزشهای والای انسانی که متکی به مکتب اسلام است بدهد.
حزب جمهوری اسلامی با درک اهمیت نقش فرهنگ در تداوم انقلاب اسلامی ایران در این زمینه تلاشی را آغاز کرد تا قبل از هرچیز ویژگیهای فرهنگ فرهنگ فرهنگ اسلام را برای مردم روشن کند و جامعه اسلامی ما را هرچه بیشتر به فرهنگ غنی و پویای اسلام پرمحتوا سازد. بدین منظور در یک سالی که گذشت با سخنرانیها، نمایش فیلم و عکس، توزیع کتاب و نوار، انتشار مقالات و مجله و روزنامه توانسته قسمتی از سهم خود را به انقلاب و ملت ایران ادا کند و اینک فهرستی از این کارها:
1- سخنرانی در تهران و شهرستانها و روستاهای ایران 17120
2- تشکیل کلاسهای آموزش ایدئولوژی و نظامی 10000
3- نوارهای توزیعشده در سطح کشور، حدود 33000
4- نمایش فیلم و اسلاید در تهران 216 (9 فیلم و 8 نوع)
5- نمایش فیلم و اسلاید در شهرستانها 3170
6- جزوه و نشریه منتشرشده در سطح کشور حدود 1000000 جلد (21 نوع جزوه)
7- پوستر و تراکت در سطح کشور 3000000 برگ (29 نوع)
8- عکسبرداری از مراسم، 38 مورد
9- عکسهایی از سیر انقلاب، 20 سری (هر سری 360 عکس)
10- فیلم انتخابات ریاست جمهوری 10 حلقه
11- عکس شهدای انقلاب 4 سری (هر سری 60 عدد)
12- دانشآموزانی که کلاسهای تقویتی دیدهاند 5000 نفر
13- اعلامیههای توزیع شده مقدار زیاد (58 نوع)
14- ارسال اعلامیه و پوستر و پیام امام به خارج از کشور 78000 عدد
15- ارسال کتاب و جزوه و مجله برای خارج از کشور 1870 عدد
16- ارسال روزنامه جمهوری اسلامی و سایر روزنامهها به خارج از کشور 1000 عدد (هر روز)
3- نقش های خدمات اجتماعی
تودههای ستمدیده ای که 50 سال زیر یوغ استبداد پهلوی و استثمار همهجانبه اجانب به سر برده بودند پس از پیروزی انقلاب با بیصبری تمام منتظر ستم زدایی و التیام دردهای درازمدت خود شدند. درواقع نسل انقلابی ایران که با احساسی پاک و ایمانی قوی خیلی سریع توانست نظام فرسوده شاهنشاهی را فرو ریزد و همان سرعت به بازسازی کشور و ریشهکن ساختن انواع مختلف ظلم و ستم رو آورد. حزب جمهوری اسلامی با درک این خواست به حق مردم و انبوه مشکلاتی که برآورد این خواستهها را به درازا میکشاند در این میدانها نیز با نیرویی که در اختیار داشت وارد شد و توانست سهم مؤثری را در نهاد های آبادانی و سازندگی مانند جهاد سازندگی، کمیته امداد امام و نهضت سوادآموزی بهعهده بگیرد.
خلاصه فعالیتهای حزب در این مورد به شرح زیر است:
1- ایجاد کتابخانه در کارخانجات به طور رایگان 202 مورد
2- کمک به تاسیسات تکمیل کتابخانه در شهر و روستا بیش از 1500 مورد
3- جمعآوری محصول با کمک واحد دانشجویی حزب در سطح کشور 700 هکتار
4- تشکیل کلاسهای دوماهه در کانون توحید 60 مورد
5- راهاندازی کارخانهها توسط واحد مهندسین حزب
6- شناسایی تعدادی از مهندسین مؤمن و معرفی آنها به ارگانهای اجرایی کشور
7- شنریزی جاده 5/32 کیلومتر
8- لولهکشی آب در تهران و شهرستانها 151 مورد
9- تشکیل شورا در کارخانجات 20 مورد
10- تشکیل انجمن اسلامی کارگران 40 مورد
11- معرفی رابط برای کارخانجات 172 نفر
12- حل مشکلات و شکایات کارگران 130 مورد
13- اعزام گروههای تحقیق در کارخانجات 64 مورد
14- تعمیر و ساخت قنوات 50 مورد
15- تعمیر حمام و مسجد 200 مورد
16- تاسیس درمانگاه 50 مورد
17- خانهسازی برای مستضعفان 50 مورد
18- تعمیر خانه 40 مورد
19- کمکهای نقدی جهت خدمات 200000 تومان
فعالیتهای حزب در رابطه با وظیفه دوم
همانگونه که قبلاً ذکر شد حزب جمهوری اسلامی به خاطر درگیری شدید که در رابطه با وظیفه اول خود یعنی ضرورت های روزانه انقلاب داشت از انجام کامل و قابل انتظار وظیفه دوم یعنی معتقد به انقلاب را بسیج کند و خواستههای آنها را در زمینههای مختلف اسلامی ارضا نماید بازماند اما دراین راه نیز تا به حال کوششهای زیادی شده که مراحل آن بهطور خلاصه ذکر می شود:
1- اعلام موجودیت حزب توسط پنج نفر هیئت مؤسس و چاپ و نشر مرامنامه اساسنامه و تشکیل شورای موقت حزب با شرکت سی نفر از برادران و خواهران بنا به دعوت هیئت مؤسس.
2- تاسیس دفتر مرکزی حزب در تهران با واحدهای: تشکیلات و هماهنگی، آموزش، تبلیغات، شهرستانها، اردو و امداد، شناسایی، اداری و مالی، مهندسین، پزشکان، دانشجویان، کارخانجات، دانشآموزان، خواهران، اصناف و روحانیون.
بعضی از این واحدها که در طرح جدید سامانی سازمانی تحت عنوان سازمانهای وابسته درآمدند در یکسال گذشته بسیار فعال بودهاند، نظیر واحدهای کارگر، دانشآموزان اصناف و مهندسین.
3- پس از تشکیل دفتر مرکزی در تهران دفاتر حزب در شهرهای دیگر ایران نیز تشکیل شد. حزب جمهوری اسلامی اکنون بیش از 140 شهر و بخش دارای دفتر، شورا و فعالیتهای حزبی می باشد. متأسفانه به علت تمرکز بیشتر نیروهای حزب در بخش اول و عدم رسیدگی کافی، بعضی از این دفاتر بهصورت غیرفعال باقی مانده است.
4- انتشار روزنامه جمهوری که ارگان حزب است و بیش از 10 ماه از انتشار آن میگذرد. این روزنامه با طرح مسائل ایدئولوژیک و تجزیه و تحلیلهای سیاسی تابهحال نقش مؤثری در گسترش فرهنگ اسلامی و طرد مطبوعات استعماری و وابسته که بعد از انقلاب نیز نقش مسموم کردن و انحراف افکار را بهعهده گرفته بودند داشته و اکنون نیز با تیراژی بیشتر از 50000 در روز در جهت بارور کردن فرهنگ اصیل اسلام تلاش میکند.
5- مجله عروةالوثقی حدود 10 ماه است که برای دانشآموزان تهیه و در سطح کشور توزیع می گردد این مجله دارای محتوایی غنی و متناسب با ظرفیت دانشآموزان منتشر می شود.
6- ظرف چند ماه گذشته طرح سازمانی حزب که دربرگیرنده کلیه سطوح حزب از حوزهها تا کنگره می باشد همواره همراه با شرح وظایف آنها تهیه و در اختیار دفاتر حزب گذارده شده تا پس از بررسی همهجانبه و رفع نارساییهای آن برای اجرا در اختیار همه دفاتر گذارده شود.
7- پس از تهیه طرح سازمانی و شرح و وظایف حزب قسمت طرح و بررسی های حزب کار خود را شروع کرد و هماکنون کمیسیونهای ایدئولوژی، اقتصادی و مالی، انرژی، کشاورزی، حقوقی، صنعتی و سیاسی تشکیل شده و مشغول کار است. سه کمیسیون اقتصاد، ایدئولوژیک و کشاورزی نشریات زیر را تهیه کردهاند که برخی به چاپ رسیده است و برخی دیگر برای چاپ آماده شده است:
گروه بررسیهای اقتصادی: 1- تورم
گروه بررسیهای اقتصادی: 2-اشتغال
گروه بررسیهای اقتصادی: 3- مسکن
گروه بررسیهای ایدئولوژی: تحلیلی پیرامون مالکیت
گروه بررسیهای ایدئولوژی: دیدگاههای کلی در نظام اقتصادی اسلام
گروه بررسیهای ایدئولوژی: توضیحی پیرامون مبانی اقتصادی اسلام
گروه بررسیهای ایدئولوژی: آیات اقتصادی قرآن
گروه بررسیهای کشاورزی: علل انحطاط و عقب افتادگی کشاورزی ایران
گروه بررسیهای کشاورزی: علل انحطاط و عقب افتادگی کشاورزی ایران
گروه بررسیهای کشاورزی: خطوط سیاست کشاورزی ایران
گروه بررسیهای کشاورزی: سوال و جواب درباره کشاورزان ایران
گروه بررسیهای کشاورزان: سیاستهای کلی کشاورزی
8- چندین سمینار از نمایندگان حزب تا به حال تشکیل شدهاست و آخرین آن سمینار نمایندگان حزب در سرتاسر کشور بود که ماه گذشته در محل دفتر مرکزی با شرکت 339 نفر، از 139 دفتر به مدت 2 روز تشکیل شد و ضمن تجزیه و تحلیل مسائل و نارسائی های حزب و استماع نظرات نمایندگان شهرستانها در زمینههای مختلف با یک جمعبندی مشترک و تهیه یک قطع نامه پایان یافت.
***
با توجه به خلاصهای که از فعالیتهای حزب در یکسال گذشته ارائه شد مسئولین و کارکنان حزب جمهوری اسلامی اذعان دارند که نتایج به دست آمده در حد دلخواه و در حد یک حزب بزرگ و گسترده نبود ولی این بههیچوجه نباید ما را از توجه به خدماتی که با کمک و همکاری همه مردم انجام گرفته باز دارد. البته گروههایی بودهاند که با فراغت از مسئولیتهای ناشی از وظیفه اول حزب و پرداختن کامل به کار تشکیلاتی و فرهنگی، موفقیت های بیشتری در قسمت دوم داشتهاند ولی برای حزب جمهوری اسلامی پرداختن به سازماندهی و تشکیلات بدون توجه به بار سنگین کارهای روزانه انقلاب پیروزمندمان نمیتوانست مفهوم داشته باشد.
ضمناً با کمال صداقت اعتراف میکنیم که به خاطر گسترش سریع حزب بر شناسایی و انتخاب همکاران دفاتر شهرستانها دقت کافی به عمل نیامده و به شور و شوق همه کسانی که تقاضای عضویت کردهاند پاسخ مطلوب را ندادهایم و ضمن سپاس از اعتماد و شور و شوق برادران و خواهران امیدواریم در سالی که درپیش درپیش داریم این نارسایی اضطراری را جبران کنیم.
حزب مصمم است با استفاده از تجارب به دست آمده به زودی با شرکت داوطلبان عضویت که شناسایی در مورد آنها انجام شده و صلاحیت آنها محرز گشت کنگره عمومی خود را تشکیل دهد و سازمان کنونی حزب را به سازمانی اصلی که در آن انتخاب از پایین به بالا انجام گیرد مبدل سازد.
در آستانه سال دوم با تشکل هرچه بیشتر و تلاشی هرچه گستردهتر خود را برای به خدمت بیشتر به انقلاب اسلامی آماده میسازیم و با امید به یاری خداوند و همکاری خلق خدا به سوی آیندهای درخشان به پیش میرویم.
با بهترین درود برای همه خواهران و برادران شورای مرکزی
حزب جمهوری اسلامی