بزرگسالان مبتلا به نقصتوجه-بیشفعالی(ADHD) به دلایل متعددی به خصوص رفتارهای تکانهای در موقعیتهای اجتماعی، خود را در معرض سرزنش و انتقاد تجربه میکنند.
طرد شدن از روابط و محیطهای اجتماعی یک شکایت قابلتوجه در گفتههای بالغین مبتلا به نقصتوجه-بیشفعالی است که برای درمان مراجعه میکنند و نقاط اشتراکی در تلاش برای دوست داشته شدن و احساس جراحت پس از طرد شدن دارند. مطالعات نشان میدهند که تکانشگری (impulsivity) در کنار ویژگیهای دیگری مثل مشکل در شناسایی سرنخهای اجتماعی، عبور از هنجارهای گروهی و موقعیتی، و ناتوانی از برآورده کردن انتظارات، دلایل اصلی سرزنش و طرد شدن مبتلایان به ADHD در روابط هستند.
در کودکان مبتلا به ADHD تکانشگری خود را در قالب بازی نکردن بر اساس قوانین، مشکل در منتظر شدن و در نوبت ماندن، و بیقراری در چنین موقعیتهایی، نشان میدهد. مطالعات نشان میدهند که کودکان مبتلا به نقصتوجه-بیشفعالی به احتمال کمتری به فعالیتهای گروهی دعوت میشوند و کنار گذاشته شدن به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از طرف همسالان در مورد آنها شایع است. موضوعی که کودکان و بالغین مبتلا از آن سود میبرند، دریافت حمایت، پذیرفته شدن و ارزشمند دانسته شدن در روابط است، که در نتیجهی ارتباط با کسانی اتفاق میافتد که میل به شناختن ADHD و درک دشواریهای زندگی با آن دارند.
◽میل به احساس تعلق و پذیرفته شدن یک نیاز انسانی اساسی است. توقعاتی که در روابط انسانها به صورت ذاتی وجود دارد، یک نیروی محرک احتمالی در شکلگیری ظرفیت خود-تنظیمی(self-regulation) شامل توانایی کنترل و تنظیم هیجانات است. این توانایی باعث بالا رفتن قدرت کار و تعامل با دیگران و حفظ روابط سالم با آنها میشود. ظاهر فیزیکی، رفتارهای معطوف به دستاورد، تطابق با هنجارها، و داشتن چیزی برای ارائه به دیگران که ارزشمند و متناسب با نیازهای آنها باشد، از جمله ویژگیهای دیگری هستند که افراد مبتلا به ADHD در برخی از آنها بخصوص رفتارهای معطوف به دستاورد و پایبندی به هنجارها، با مشکلات جدی مواجه هستند.
اغلب بزرگسالان مبتلا به ADHD در زندگی اجتماعی خود ناکامیهایی فراتر از حد معمول را تجربه کردهاند؛ ناکامیهایی مثل سوءبرداشتها و برچسبهایی در ارتباط با علائم اختلالشان، که ویژگیهایی مثل تنبلی، بیانگیزگی، بیتفاوتی، و غیرقابلاتکا بودن را به صورت غیرمنصفانهای به آنها نسبت داده است. برچسبهایی که به دنبال فراموش کردن یا برآورده نکردن هنجارها، قولها و ضرورتهای روابط به آنها زده شده و باعث گسستگی در ازدواج یا دوستی هایشان شده است؛ شرایطی که میتواند منجر به طرد شدن و احساسات دردناک بعد از آن شود.
احساس کافی نبودن و خوب نبودن میتواند باعث تلاش افراطی برای جبران نقصها شود. به این ترتیب فرد مبتلا به نقصتوجه_بیشفعالی ممکن است برای سعی در جبران، نیازهای خودش را نادیده بگیرد، تلاشی افراطی برای راضی نگه داشتن دیگران داشته باشد و وعدههای زیادی بدهد که از انجام دادن آنها ناتوان است. بسیاری از افراد مبتلا به نقصتوجه-بیشفعالی، خود را "کمتر از آنچه که باید" توصیف میکنند و حتی خود را برای لحظهای که باعث ناامیدی دیگران میشوند، آماده میکنند.
احساس گناه، شرم و حسادت، میتوانند علامتی از این ادراک در فرد مبتلا به ADHD باشند که جایگاه او در یک موقعیت اجتماعی یا ارتباطی، در حال پایین آمدن است و شخص دیگری ممکن است جای او را بگیرد. اضطراب طرد شدن، افت اعتماد به نفس به دنبال آن و احساس ناکافی بودن، ممکن است به اشتباه به عنوان افسردگی تشخیص گذاشته و درمان شود. احساساتی که ممکن است منجر به فرار یا کناره گیری از روابط شود.
ابتلا به اختلال نقصتوجه-بیشفعالی، در صورت عدم درمان، باعث ایجاد سرخوردگیهایی در روابط میشود که در ترکیب با ناتوانی فرد مبتلا برای کنترل هیجاناتش به دنبال آنها، چرخهی معیوبی از طرد شدن، احساس ناکافی بودن، ناامنی، شرم و .. در نتیجه آسیب پذیری بیشتر به کنار گذاشته شدن از روابط را ایجاد میکند.
نویسنده: Russell Ramsay
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/us/blog/rethinking-adult-adhd/202303/adult-adhd-and-rejection-sensitivity