كشورهاي داراي تاريخ كهن، علاوه بر سنت هاي مذهبي داراي سنت هاي ملي، آداب و رسومي هستند که ریشه در فرهنگ دیرینهشان دارد. ملت
ایران صاحب يكي از اصیلترین سنتهاي ملي و با شكوه ترين آنهاست. اصالت و عمق اين فرهنگ به گونه اي بوده كه در دوران پسا اسلامي نيز شكوه خود را حفظ كرد. در برداشتن مفاهيم اخلاقي، انساني و برخورداري از بُعد نيايشي از علل پايداري اين سنتها بوده است. از جملۀ این سنتها، جشنهایي مانند مهرگان، سده، چهارشنبهسوری و نوروز است که ايرانيان به مناسبتهای گوناگون در طول سال برپا میکردهاند. جشن در اصل به معناي نيايش و همچنين مجلس شادي و نشاط بوده است.
نوروز يكي از جشن هاي شادي و ستايش الهي است كه به جمشید، پادشاه اسطورهای ایران، منسوب است که به تدریج به بزرگترین جشن ملی ایران بدل شده است. شايد اين جشن در ابتدا جشن شاهان بوده، اما از آنجا كه در بهار و زنده شدن دوباره طبيعت بوده و يادآور شور و طراوت زندگي است به مرور زمان به يك سنت همگاني تبديل شد.
وقتی دین وارد جوامعی می¬شود، آن جوامع اعتقادات ویژه و سنن و آداب و رسومی دارند. برخی از این اعتقادات و سنن مانند اعتقاد به تثلیث در مسیحیت و یا بت پرستی در تضاد آشکار با تعالیم دینی هستند و در نتیجه به زودی کنار گذارده می¬شوند. برخی اعتقادات در تعارض آشکار با تعالیم دینی نبوده و می توان با تفسیرهایی از دین سازگاری داد. برخی سنتهای ملی نیز به دلیل داشتن ابعاد انسانی، اخلاقی و نیایشی نه تنها از سوی دین رد نمی شود که مورد تاکید نیز قرار می گیرند.
نوروز در ایران دورۀ اسلامی نيز به عنوان جشنی ملی و سنتی تداوم يافته و توسط بزرگان ديني نيز تاييد و رنگ مذهبی نيز به خود گرفته، تا امروز كه باشکوه و جلال به ما رسیده است. فيروزآبادي در قاموس اللغه و سيوطي در تفسير مختصر خود نقل ميكند كه شیرینی نزد حضرت علی(ع) به مناسبت جشن نوروز بردند. حضرت فرمودند « نوروزا لنا كل يوم» و به تعبير فارسي هر روزمان نوروز باد. نوروز نماد شادي و ستايش خداوند براي شور زندگي و حيات دوباره طبيعت بود. در روايتي ديگر است كه امام صادق خطاب به معلي بن خنيس، ضمن بزرگداشت نوروز و مقدس شمردن آن، توصيههايي كرده است.
علامه مجلسی در کتاب «زادالمعاد» نقل مي كند كه روايت شده در وقت تحویل سال این دعا را بسیار بخوانید: «یا مقلبالقلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال». به دليل جايگاه علامه مجلسي، اين دعا به عنوان دعای تحویل سال در دوره صفویه مرسوم و معمول شد.
جشن سده هم همین وضع را دارد. جشن سده با ماجرای پيروزي فريدون بر ضحاک پیوند داشته و نماد مبارزه و دشمني با ظلم و ستم است. چنانچه در فرهنگ دهخدا آمده است، چهارشنبه سوري نيز نماد طلب آمرزش برای خود و مردگان بوده است كه ريشه در ايران باستان دارد. در ايران امروز، در آخرين چهارشنبۀ سال، آتشي برافروخته شده و شوري به پا مي شود و در آخرين پنج شنبه سال براي طلب آمرزش گذشتگان، بر سر مزار نزديكان مي روند و براي آنان خيرات مي كنند.
طبيعي است اين سنن كهن در طول زمان ممكن است دچار انحراف هايي شوند چنانچه اين وضعيت براي برخي از سنن اسلامي نيز رخ داده است و البته راه آن، تقابل با اصل اين سنتها نيست بلكه اصلاح و زدودن خرافه ها و انحرافات از آنان است تا كاركردهاي تاريخي خود را داشته و به هويت بخشي ايرانيان و تقويت عِرق ملي ادامه دهند.
در گذشتۀ دور، چهارشنبه سوری در فضاي باز و صحرا صورت مي گرفت و در چند دهه قبل به صورت مختصر در حيات خانه ها برپا مي شد. البته اكنون در مراسم چهارشنبه سوري اعمال خطرناکی صورت می گیرد كه در گذشته نبوده است و راه آن نيز مقابله با اصل اين مراسم كهن نيست. اين مراسم كاركردهاي مهم فرهنگي و اجتماعي دارند از اين رو نفي آن هيچ توجيهي نداشته و كاركردهاي مثبت مانند رشد هويت ملي، افزايش شور و هيجان و شادي را از بين مي برد. خوشبختانه چندي است كه تدبير عقلايي مي شود و سعي در فراهم كردن مكان مناسبي براي اين جشن، شده است.
مقابله با سنني كه ريشه در فرهنگ اصيل ايراني دارد و مورد تاييد بزرگان ديني هستند، موجب جايگزيني سنتهاي غير اصيل ايراني خواهد شد. از این رو با فرهنگ سازی مناسب و بازگویی فلسفه های انسانی این سنتها، غنا و محتوای واقعی بایستی به این سنن بازگردانده شود.
محمدرضا یوسفی