۱- قدرت دفاعی(یا جنگی) و تمایل به بهره برداری از آن؛
۲- مازاد تولیدی بیش از نیاز ملی و سرمایه گذاری آن در سایر کشورها؛
۳- نسبت نفوذ مدلینگ یا الگو بودن سیستم حکومت ها در دیگر کشورها؛
۴- میزان یکپارچگی و همبستگی حاکمیت و مردم؛
۵- نوع و درجه همبستگی با اتحادیه های بزرگ نظامی-تجاری منطقه ای و جهانی
این شاخص ها از سه منظر ملاک های مناسبی برای شناخت اندازه قدرت ملی کشورها هستند: نخست آن که تقریبا از سوی بیشتر استراتژی نویس ها پذیرفته شده اند؛ دوم آن که همگی کمیت بردارند. یعنی همه کشورها را می توان با عددی کردن شاخض ها به مقایسه دقیق کشاند و بالاخره به همین دلیل(برهان دوم) مفری برای سفسطه و مغلطه تبلیغاتی نمی ماند. با این دیباچه کوتاه، از همگی ۹ فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی( سرلشگران) درخواست دارم پرسش های زیر را پاسخگو بوده و در باره آن تامل کنند:
۱- جایگاه قدرت نظامی ایران در جهان متشکل از اتحادیه های امنیتی مانند ناتو در زمینه ادوات زمینی، هوایی، ناوگان های دریایی و تسلیحات غیر متعارف کجاست؟
۲-ظرفیت مازاد تولیدی- اقتصادی ایران در جهت سرمایهگذاری در منطقه و جهان چقدر است؟
۳- نقش و اعتبار مدلینگ جمهوری اسلامی برای الگوبرداری دیگر ملت ها در زمینه های آزادی بیان، مذهب، احترام به حقوق بشر، اقتصاد بازار آزاد، التزام به دموکراسی، میزان شفافیت ها و فساد در منطقه و جهان از او چقدر است؟ سیستم حکمرانی کنونی ایران از سوی چند ملت الگو برداری شده است؟
۴- میزان همبستگی ملت-دولت و نیز میزان وفاداری و باور مردم به رهبران، مدیران و سیستم حکومت در چه سطحی است؟
۵- جمهوری اسلامی با کدام اتحادیه های توانمند منطقه ای- جهانی نظامی و بازرگانی دارای پیوندهای استراتژیک است؟
به عنوان معلمی کمتر به روز شده، باورمندم جمهوری اسلامی تا کنون بیش از توانایی خود مایل به دخالت در امور منطقه ای و بلکه جهانی بوده است. به گمانم برخی متعصبین و مدیران بی سواد، در باره توانایی کنونی جمهوری اسلامی به صراحت مبالغه می کنند.