چندماه پیش بود که فهمیدیم یکی از دوستان بعداز ابتلا به کرونا وحضور اورژانس درمنزل واستعمال برخی داروها همان شب به کما رفته ودریکی از بیمارستان های تهران بستری شده است.
بعد از چند روز نیز به دلیل پایین بودن سطح هوشیاری، بیمارستان اعلام میکند که دیگر امکان احیاء این بیمار نیست و می توانند دستگاه ها را از فرد باز کنند و تمام!
با یکی از آشنایان که جراح آن بیمارستان بود تماس گرفتیم و درخواست کردیم که اجازه بدهند تا برخی از نسخههای اساتید طب سنتی نیز روی این بیمار آزمایش شود، که جواب این بود که؛ این کار بیفایده است و از لحاظ منطق علمی!!! در هیچ جای جهان، این بیمار قابل بازگشت نیست!
باز هم اصرار کردیم و گفتیم نگران نباشید چون این بیمار را بیشتر از این نخواهیم کُشت و گفتیم لااقل بخاطر فرزندانِ آن بیمار بپذیرند!
بالاخره با اصرار زیاد با چند نسخه سادهی اساتید طب سنتی، به بخش مراقبتهای ویژه آن بیمارستان راه یافتیم!
پرستاران و مسئول آن بخش هم جمع شده بودند تا نتیجهی این اقدامِ بیفایده ما را ببینند!
نسخه بسیار ساده بود! روغن مالی ملاج سر با روغن بابونه، مالیدن اسانس نعنا به پیشانی و آغشته کردن پشت لب به عطر گل محمدی!(البته ممکن است این نسخه در بیماران مختلف، مقداری متفاوت باشد)
در کمال ناباوری در همان لحظه هم کادر درمان با تغییر در علائم حیاتی مواجه شدند!
مسئول بخش، با چسباندن لیبل روی این داروها، زمان استفادهی هر یک را یادداشت میکند و قول میدهد این موارد را انجام دهد...
و در نهایت بعد از چند روز این بیمار با انجام همین نسخهها از کما خارج شده و به منزل خود مراجعت میکند و همچنان فرزندانش از نعمت وجود او برخوردارند...
پ.ن: اگر کسی علم جدیدِ پزشکی را به کل رد کند، حتماً باید به عقل او شک کرد. اما آیا جان یک انسان ارزش این را ندارد که حتی در موارد اینچنینی، طب سنتی به آزمایش گذاشته شود؟!
دکتر کمیل یوسف شعیبی - پژوهشگر سبک زندگی و طب ایرانی اسلامی
@www_irismed_ir