میرزا ابوالحسنخان ایلچی مشهور به ایلچیِ کبیر، بیش از دو سدهی قبل، در عهدِ فتحعلیشاه قاجار سفیرِ ایران در لندن شد.
او سالها در هند و روسیه نیز اقامت داشت. دلیلالسفراء یا حیرتنامهی او از نخستین بابهای آشنایی ایرانیان با فرنگ است. روایت و گزارشِ ایلچی از مولفههای تمدن و فرهنگِ غرب، از شیفتگیِ او نسبتبه فرنگ حکایتدارد. حیرتنامه مملو است از شرحِ گشتوگذارها، مهمانیها، خوشگذرانیها و گاه نظربازیهای نویسنده با مهرویانِ لندنی. شایعاتی نیز دربارهی عشقبازیهای وی با زنانِ فرنگی برسرِ زبانها بودهاست.
در این اثر، نخستین رویاروییِ یک ایرانی با بسیاری از دستاوردهای تمدنِ غربی بازتابیافتهاست. همچنین است تفاوتهای اخلاقی و فرهنگی که از روحِ جستجوگر و چشمانِ تیزبینِ ایلچی پنهان نمیماند.
متونِ قاجاری و سفرنامههای آن روزگار را که مرورمیکردم گویا ایلچیِ کبیر نخستین کس یا از نخستین کسانی است که از "ولینتن" یادکردهاست. او زمانی که مهمانِ خانوادهی لُرد هارکوث (میرآخورباشیِ همسرِ شاه) بود، از این رسم و جشن سخنگفتهاست. آنجا که مینویسد، میس بری فوسس، دخترِ یکی از مهمانان لُرد، "بهشوخی و ظرافت گفت دیروز کسی از زبانِ شما به من نامهای عاشقانه نوشت". و درادامه که سرِ این دختر از باده گرممیشود، ایلچی از او چنین میپرسد: "من تحقیقِ ولینتن از آن دختر نمودم. گفت: شما میدانید اینجا رسم است که هر عاشقی به معشوقی نامه نویسد و احوالِ خود را به افسانه درآورده و بیانِ عشقِ خود را نماید"
(حیرتنامه: سفرنامهی ابوالحسنِ ایلچی به لندن، بهکوششِ حسنِ موسلوند، موسسهی خدمات فرهنگیِ رسا، ۱۳۶۴، صص ۳_۲۲۲).
احمدرضا بهرامپور عمران
@azgozashtevaaknoon