هر چه بیشتر گوش میکنم، سکوت عمیقتر میشود.
برطبق برآوردهای دقیق ذهن ما هر روز در طول مدت بیداری حدود شصت هزار فکر را فرآیند میکند. به بیانی دیگر روزی شصت هزار بار، چیزی به نام فکر جدید به هشیاری ما وارد شده و پس از خروج، فکر دیگر جای آن را میگیرد.
نکته قابل توجه تعداد غیر متعارف افکار نیست بلکه این حقیقت است که همان شصت هزار اندیشهای که دیروز و روزهای پیش از آن، در ذهن ما فرآیند می شد امروز نیز از ذهنمان میگذرد. در حقیقت دنیای درونی ما همانند کندویی که مملو از زنبور است، از اندیشههای یکسانی که مدام تکرار می شوند لبریز است.
من این قیل و قال درونی را، گفتگوی درونی تعبیر می کنم. در واقع زمزمه و همهمه ها به شکل افکار صامت و خاموش مدام در جریان است. غالب این گفتگوهای درونی شامل فهرستی از عقاید فردی است که آنها را توسط دیگران پذیرفته و آموخته ایم. هر عقیده ای که بتواند در قوه تصور ما بگنجد در مجموعه این افکار یافت می شود.
موضوع افکار ما حد و کرانه ندارد: خانواده، روابط، جنسیت، سیاست، تاریخ، محیط زیست، تبهکاران، خدا و هر چیز دیگر. افکار بی وقفه می آیند و می روند و مدام عقاید را به ما یادآور می شوند. اینک ضرورت دارد آنچه را که پیش از این در باره عقاید خواندید به خاطر آورید. پیش از این گفتیم که عقاید به طور معمول با شک و تردید در آمیخته و ممزوج است. زیرا شما عقایدتان را از دیگران دریافت می کنید.
بنابراین گفتگوهای درونی شما تجربه مکرر و دائمی تردیدی است که محکم و استوار شده است. تردید درباره خودتان، تردید در باره تواناییهایتان و در آفرینش معجزه و تبلور روابط معنوی، تردید در باره شفای خویشتن، تردید در باره تحقق سعادت و نیکبختی و نهایتا تردید در باره توانایی های خویش و شناخت خیر و برکت ناشی از آرامش و صفای باطن.
برای دستیابی به آرامش باطنی و در نتیجه ارتباط با هشیاری برتر ضرورت دارد که از شر این گپ زدن های فرسوده ذهنی خلاص شوید.
وین دایر
وجود متعالی انسان
ص ۲۳۷ و ۲۳۸
کانال عرفان و خودشناسی