کد خبر: ۳۲۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۸ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۴-28 January 2023
«سَکینه» از ریشۀ «سکن» گرفته شده و در فرهنگ‌های لغت عربی این معانی برایش ذکر شده: «طمأنینه، وقار، متانت، آرامش، اطمینان خاطر».
این واژه شش بار و در سه سورۀ قرآن آمده و مترجمان و مفسران قرآن معنای آن را «آرامش» در نظر گرفته‌اند.

وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ

و پيامبرشان بديشان گفت در حقيقت نشانۀ پادشاهى او اين است كه آن صندوق [عهد] كه در آن آرامش خاطرى از جانب پروردگارتان و بازمانده‏‌اى از آنچه خاندان موسى و خاندان هارون [در آن] برجاى نهاده‌‌اند درحالى‌كه فرشتگان آن را حمل مى‌كنند به‌سوى شما خواهد آمد. مسلماً اگر مؤمن باشيد براى شما در اين [رويداد] نشانه‌اى است (بقره: ۲۴۸)

ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ

آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستادۀ خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهيانى فرو فرستاد كه آن‌ها را نمى‏‌ديديد و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد و سزاى كافران همين بود (توبه: ۲۶)

إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

اگر او [پيامبر] را يارى نكنيد، قطعا خدا او را يارى كرد هنگامى‌كه كسانى كه كفر ورزيدند او را [از مكه] بيرون كردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه كه در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مى‌گفت اندوه مدار كه خدا با ماست. پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهيانى كه آن‌ها را نمى‌ديديد تأييد كرد و كلمۀ كسانى را كه كفر ورزيدند پست‏تر گردانيد و كلمۀ خداست كه برتر است و خدا شكست‏‌ناپذير حكيم است (توبه: ۴۰)

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً

اوست آن كس كه در دل‌هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند و سپاهيان آسمان‌ها و زمين از آن خداست و خدا همواره داناى سنجيده‏كار است (فتح: ۴)

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً

به‌راستى خدا هنگامى كه مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت می‌کردند از آنان خشنود شد و آنچه در دل‌هايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آن‌ها پاداش داد (فتح: ۱۸)

إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيماً

آنگاه كه كافران در دل‌هاى خود تعصب [آن هم] تعصب جاهليت ورزيدند پس خدا آرامش خود را بر فرستادۀ خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت و [در واقع] آنان به [رعايت] آن [آرمان] سزاوارتر و شايستۀ [اتصاف به] آن بودند و خدا همواره بر هر چيزى داناست (فتح: ۲۶)

در زبان عبری واژۀ שכינה (شخینا) نیز به معنای آرامش است. شخینا از ریشۀ שכן (شخن) به معنای «ساکن شدن و قرار یافتن» است. واژۀ شخینا در تلمود بسیار به کار رفته و مفسران و فیلسوفان و عارفان یهودی معنای شخینا را هر یک به طریقی شرح داده‌اند، که البته اقوال آنان متعدد و متکثر است. جلال الهی، بهاء الهی، حضور متجلی و باشکوه خداوند، تعین الهی بر روی زمین، عقل فعال (ابن‌میمون)، صادر اول، عقل اول، نیرویی برخاسته از روح مطلق (هگل)، وجه خدا، وجه زنانۀ پروردگار (عرفان یهودی) بخشی از معانی‌ای هستند که برای شخینا ذکر شده.

از میان معانی شخینا، یکی توجهم را بیشتر جلب کرد: «ابن‌میمون وجود شخینا را با نبوت پیوند می‌داد و معتقد بود نبوت سیری است که از طریق آن فیضان الهی به وساطت عقل فعال، یعنی همان شخینا، به قوۀ خیال می‌رسد. در فرایند نبوت سه چیز ضرورت دارد: کمال عقل نظری، توسعۀ خیال، پیشرفت اخلاق. 

این هر سه در وجود انبیا محقق است و از این‌رو پیامبران بیشترین تأثیر را از عقل فعال می‌پذیرند. شخینا به ارادۀ الهی در مکان یا زمانی ویژه و در افراد یا اجتماعی خاص فرود می‌آید و به طریقی اعجاب‌آور بدان حرمت می‌بخشد» (شاهنگیان، نوری سادات. «حضور الهی (شخینا) در سنت یهود». مطالعات عرفانی. ش ۱۱، ۱۳۸۹). عقل فعال در سنت اسلامی همان جبرئیل یا روح‌القدس است که از آن به واهب‌الصور، عنقا، سیمرغ، طایر قدسی، کدخدا و کدخدای زمین نیز یاد شده است.

آنچه به بحث ما بیشتر مربوط می‌شود این است که بافت و سیاقی که قرآن از کلمۀ «سکینه» استفاده کرده با سیاق فرازهای تلمود مشابهت دارد. برای نمونه، «بیا و ببین اسرائیل محبوب در برابر خدا چگونه است، چون وقتی که آن‌ها به تبعید می‌رفتند، شخینا با آن‌ها می‌رفت. در بابل شخینا با آن‌ها بود و در آینده نیز وقتی اسرائیل نجات یابد، شخینا با آن‌ها خواهد بود» (مگیلا، ۲۹ الف). 

به نظر می‌رسد شخینا در تلمود با سکینه در قرآن هم‌ریشه و هم‌معنا هستند. پیشنهاد من برای ترجمۀ «سکینه» در شش آیۀ قرآن این است که عیناً از کلمۀ «شخینا» استفاده شود. شخینا اصطلاحی خاص با معنا و تاریخچه‌ای خاص است و حتی اگر «سکینه» ترجمه شود، گمان خواهد شد که معنای لغوی آن، یعنی آرامش، مدنظر است. اگر هم هر کدام از معانی شخینا را برای ترجمهٔ آن در نظر بگیریم، معنای آن را محدود به تفسیری خاص کرده‌ایم. لذا شخینا یعنی شخینا.

سجاد سرگلی



@elahiatik
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان