۵۰ سالی میشد که دیوان عالی آمریکا حکم به قانونی شدن سقطجنین داده بود.
با این حال، حتی نیم قرن گذشتِ زمان هم کافی نبود تا شهروندانِ یکی از دموکراتترین کشورهای جهان خیالشون از داشتن این حق راحت بشه، و خب دیدیم که در نهایت هم با تلاش متعصبان و فناتیکهای جریان ضد سقطجنین مدتی پیش این حکم ابطال شد.
الان هم فعالان حامی سقطجنین قانونی در حال تلاش دائمی برای احیای این حق هستند.
غرض از این مثال اینکه دموکراسی و حقوق بشر یه پروسه و فرایند دائمی است که باید در مسیرش قرار گرفت و تا همیشه از آن پاسداری کرد و بهبودش بخشید، و با این نگاه دیگر چیزی بهنام دموکراسی یکشبه و وارداتی معنا نداره، نمیشه رفت دموکراسی رو خرید و وارد کرد. یه نمونهی خیلی جالب که مجلهی نیویورکر از ریشههای این جدال کهنه یادآوری کرده، پیغام یکی از مخاطبانش در سال ۱۹۷۸ است. خواننده برای نیویوکر نوشته که یک روز بعد از اینکه سقط جنین کرده، یک تماس تلفنی ناشناس داشته با این مضمون: «ما خبردار شدیم که شما دیروز یه دختربچهی ۶هفتهای رو به قتل رسوندی و مایلیم راهنماییات کنیم.»
این مثال از این جهت قابل توجه است که نشون میده بهدست آوردن و پاسداری از حقوق مختلف چقدر نیاز به توجه و تعهد شهروندان داره و رسمی شدن یک حق در قالب قانون به تنهایی مشکلی رو حل نمیکنه و در واقع این فقط بخش کوچکی از ماجراست.
از این نظره که باید کفش آهنی پوشید و راه افتاد و فراموش نکرد که در این ماراتن ما حالاحالاها داستان داریم رفیق، لذا باید بیخیال میانبرها شد. یادمون نره دشمنان انسان و آزادی در همهجای جهان مشغول کارند و کسی دلش برای من و تو نسوخته...
[پینوشت
: ماجرای قانونی شدن سقطجنین در آمریکا به دادگاه
رو علیه وید (Roe versus Wade) برمیگرده.]
علی مسعودی