نود و نه سال است که از مرگِ لنین میگذرد.

نود و نه سال است که بدنِ مومیاییشدهی او یکی از سیاسیترین بدنهاییست که در عینِ مُردهبودن قابلِ دیدناند. لنین موقع مرگ فقط پنجاهوسه سال داشت. او در پنجاه سالهگی سکتهی شدیدی داشت که عملن سه سالِ آخر زندهگیاش را بسیار محدود کرد و استالین در حصرِ پزشکی او بهترین فرصت را یافت تا جای نامهایی چون تروتسکی، بوخارین، کامنوف و... به رهبری برسد.
هرچند دلیل مرگِ لنین هنوز مشکوک است اما تنِ لنین «مومیایی» شد. تصمیمی که همان زمان نیز شوکهکننده بود. تنِ ابدیای که همیشه در گوشهای از میدان سرخ در «خوابگاه»اش میتوان دیدش. تنِ لنین نباید از بین میرفت چون جِرمی بود که مدام میشد از آن معنا ساخت حتا بعد فروپاشی شوروی و تمایل کلیسای ارتودوکس برای خاکسپاریاش یلتسین و صدالبته پوتین اجازه ندادند او «خاک» شود.
هزینهی نگهداری و «ترمیم» لنین بسیار بالاست و چند سالِ پیش گزارشی با عکسهایی دربارهی مرمتِ «مداوم» او منتشر شد. مرمتِ این بدن فارغ از تمام وجوهِ «توریستی»اش اشارتی آشکار بود به «نامیرایی» او از منظرِ بولشویکها. آنان که به «روح» باوری نداشتند «جسم» را بَر کشیدند و به قولِ آیزایا رمون آرون «تاریخ» را جای «خدا» قرار دادند.
لنین هم بدنی نمادین بود، هم خودِ تاریخ. پس باید حفظ میشد. دهنکجی روشن و واضح به مرگ که بعدتر استالین نیز قرار شد کنار او «دراز» بکشد و از سوسیالیسمی که آن بیرون بنا کردهبودند لذت ببرد. (مومیایی استالین مدت کوتاهی آنجا بود و بعد به دستور خروشچف در جایی نهچندان مشخص زیر دیوار کرملین دفن شد).
لنین از قضا باید «یگانهگی»اش را حفظ میکرد. او که زمانی نوشتههای داستایوفسکی را «یاوههای یک بیمار» خوانده و بهطورِ مشخص رمانِ «شیاطین» را «ضاله» نامیده بود میخواست جنسی از نامیراییِ استاوروگینوارِ «شیاطین» به دست آورد. جوری که هم بمیرد، هم بماند. مومیاییکردنِ او با همین تفکر رخ داد و ترمیمِ پرهزینهاش نیز قرار است این «نامیرایی» را برای آنان که شیفتهی«افسانه»ی او هستند یادآوری کند.
اینکه او مُرده اما نمُرده. داستایفسکی در جایی از «شیاطین» از قول کریلف میگوید که «سرپیچی من از ارادهی خداوند نشانِ استقلال من است». و انگار برای لنین نیز همان نسخه را تدارک دیدهاند. سرپیچی از خاکشدن ولی در این رفتار بدنِ او از مفهومِ انسانیاش خارج و تمامن تاریخی شد که قرار بود ستایش و روایت شود. که جای مُردهگان در گور است و تاریخ در موزه و کتابها. اما سرخها تصمیم گرفتند بدنِ لنین تاریخ باشد و در حالِ اکران مداوم...
کانال سرخ سیاه
@sorkhesiah