این عهدی است که محمد بن عبدالله، فرستاده خدا، برای تمام مسیحیان نوشته است.
برای مسیحیان است، آنچه برای من، نزدیکان من، ملت من و طرفداران من است.. ما هرگونه اذیت کردن آنان را منع میکنیم…
هیچ اسقفی لازم نیست اسقفیت خود را تغییر دهد. هیچ راهبی لازم نیست که از راهبیت خود دست کشد. هر کس در صومعه هست، بماند. هر کس در گردش است، بگردد.
هیچ بنایی از کلیساها و محل تجارت آنان نباید خراب شود. و هیچ چیز از مال کلیساها نباید در بنای مسجد و منازل مسلمانان وارد شود. هر کس این کار را بکند، عهد خدا را شکسته و با رسول او مخالفت ورزیده است.
بر راهبان و اسقفان، نه جزیه است، نه غرامت و من ذمّه آنان را در هر جا که باشند، حفظ میکنم. در خشکی یا بیابان، در شرق یا غرب، در جنوب یا شمال، آنان در ذمّه و میثاق من هستند و از هر بدی در اماناند.
همچنین هر کس که در کوهها یا مواضع مبارک، عبادت میکند، در امان است.
از محصول زراعتشان، خراج و زکات نگیرید...
کسی تا دنیا زنده است، نباید به این عهد مخالفت ورزد تا دنیا به آخر برسد .
(مکاتیب الرسول، ج۳، ص ۷۵۷)
پ.ن :
ای کاش "دین و اسلام" را با این متون حدیثی و تاریخی معرفی میکردیم تا از آن "رحمت و محبت" تولید می شد . واقعا چرا چنین نکردیم؟!
هادی سروش