هر روز یک کیسه بزرگ نامه برای دفتر می آوردند.
مردم درخواست ها و مطالباتشان را از طریق این نامه ها به آدرس امام در قم ارسال می کردند که ما آنها را تفکیک و تقسیم می کردیم . در میان این نامه ها کاریکاتورهایی بود که تصویر امام را به شکل های توهین آمیز کشیده بودند... از آقای یزدی سوال کردیم که با این کاریکاتورها چه کنیم؟ ایشان با تحکّم گفتند که همه را دور بریزید.
در یکی از ملاقات ها به امام گفتم که ما مجموعه ای از این کاریکاتورها داریم و میخواستیم از شما هم کسب تکلیف کنیم که با آنها چه کنیم؟ ایشان فرمودند: چیزی از آن ها خدمت شما هست؟ تصادفا یکی از آنها همراهم بود. یک کاریکاتور رنگی بود که امام را به شکل حیوانی کشیده بود. یعنی بدن یک حیوان بود و سر امام خمینی. کاریکاتور را از جیب ام بیرون آوردم و به ایشان دادم. ایشان نگاهی به آن کردند و داخل جیب شان گذاشتند. بعد از آن هر بار که برای دادن گزارش خدمت شان میرسیدیم می فرمودند: چیزی از آن مطهَّرات خدمتتان هست؟
مصاحبهی دفتر تاریخ شفاهی حوزه با حسین سلیمانی یکی از اعضاء دفتر امام خمینی در قم. مجموعهی این مصاحبه ها به زودی منتشر خواهد شد.
تصویر: حسین سلیمانی در کنار امام خمینی ره (نفر اول سمت چپ)
دفتر تاریخ شفاهی حوزه علمیه