کد خبر: ۳۲۶۸۱
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۳-11 January 2023
۱۹ دی‌ماه ۱۳۸۴، احمد کاظمی به آنچه سال‌ها آرزو داشت رسید و شهید شد.
زندگی و زمانه او بر مدار مجاهدت و مبارزه سامان یافت و احمد نه تنها در جنگ، که پیش و پس از آن، تن به روزمرگی نداد. نامش از درجه‌ها و ستاره‌های روی دوش‌اش عظمت بیشتری دارد، سال‌ها حسرت جاماندگی از هم‌رزمان شهیدش را با خود حمل کرد. هفده سال پیش در حالی که عهده‌دار فرماندهی نیروی زمینی سپاه بود، دچار سانحه هوایی شد و ایران یکی از زبده‌ترین فرماندهان نظامی خود و‌‌ شاید بهترین فرمانده زمان جنگ خود که زنده مانده بود را از دست داد.

بعد از پیروزی انقلاب مدت کوتاهی در سیستان و بلوچستان مقابل اشرار مبارزه کرد. با ناآرامی‌های کردستان به غرب رفت‌ و در کوه‌های بلاخیز کردستان با گروه‌های تجزیه‌طلب مسلح ‌جنگید تا از ناحیه پا مجروح و مجبور شد به نجف آباد برگردد. پاش در گچ بود و روحش در عذاب، برای رفقاش تعریف کرده بود که پای گچ شده را به زمین می‌کوفت و می‌گفت: «زمین‌گیرم کردی».

در همین دوران، عراق تهاجم سراسری به ایران را آغاز می‌کند. احمد کاظمی با جمعی از دوستانش به جبهه آبادان می‌رود و از فرمانده سپاه آبادان می‌خواهد محوری برای جنگیدن به آنها بدهد. ابتدا محلی در کنار رودخانه بهمنشیر به او دادند تا از نفوذ اطلاعاتی عراق جلوگیری کنند، اما احمد زیر بار نرفت. او به دنبال جبهه وسیع‌ و دشوار برای مقابله با ارتش عراق بود و بدین‌ترتیب در جبهه فیاضیه رخ‌ در رخ ارتش مجهز عراق ایستاد و جنگید. حضور احمد کاظمی و نیروهای او در جبهه فیاضیه آبادان در سال آغازین جنگ، دو ثمره سرنوشت‌ساز به همراه داشت: جلوگیری از سقوط آبادان و شکل‌گیری تیپ (و بعدها لشکر) ۸ نجف اشرف که به تعبیر قاسم سلیمانی: شاه کلید قفل‌های جنگ بود.

اما مهم‌ترین ردِ پای احمد در جنگ؛ عملیات بیت‌المقدس بود. در این عملیات با مانوری پیچیده و دشوار دشمن را دور می‌زند و از پهلو کمر ارتش عراق را شکست و دوشادوش حسین خرازی اولین فرماندهانی بودند که وارد خرمشهر شدند. 

صدای بی‌سیم احمد که خطاب به غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه قدس فریاد می‌زند: «به محسن بگو ما توی شهریم و پنج شش هزار نفر اومدن پناهنده شدن، ما تو شهریم، ما داریم اونا رو تخلیه میکنیم، خداوند خرمشهر رو آزادش کرد» از آواهای فراموش‌‎ناشدنی تاریخ این سرزمین است. تا وقتی که احمد کاظمی زنده بود، هیچ کس از او نشنید که سخنی از فتوحات لشکرش در آزادسازی خرمشهر به زبان بیاورد.

درخشش احمد کاظمی در جنگ منحصر در بیت‌المقدس و حماسه فتح المبین نبود. حتی در عملیات‌هایی که با عدم‌الفتح روبرو می‌شد همچون رمضان، احمدکاظمی تا آنجا که می‌توانست پیش می‌رفت و به تعبیر رحیم صفوی: «احمد هیچ‌گاه شکست نخورد».

احمد کاظمی عصاره توانمندی‌ها و نوآوری‌هایی است که حماسه دفاع در برابر عراق را رقم زد، نماد اراده نسلی که پای ایران ایستاد. احمد از ۱۷ سالگی که راهی فلسطین شد و تا ۴۷ سالگی که اطراف ارومیه با جمعی از همراهان‌اش دچار سانحه هوایی شد، مشتاقانه مبارزه کرد و در جستجوی شهادت بود تا به آن رسید:

مرگ اگر مرد است گو نزدِ من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ‌تنگ



کانال جنگ نوشته‌ها
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان