آقاي [محمد محمدی] ريشهري، [نماینده ولیفقیه و سرپرست حجاج ایرانی] آمد. خواست در سفر قم از دارالحديث بازديد كنم.
راهحل مشكلات فعلي را تعطيلي روزنامههاي تشنجآفرين و سكوت چند نفر ماجراجو معرفي كرد و از آمدن من به صحنه، ابراز خشنودي كرد و درخواست نمود كه به اميرعبدالله، [ولیعهد عربستان سعودی] گفته شود كه ده هزار نفر حاجي اضافي را كه در دو سال گذشته به خواست من پذيرفته بودند، امسال هم بپذيرند. گفتم، ابتدا مسئولان منجمله ریيسجمهور اقدام كنند، اگر نتيجه نداد، من هم اقدام ميكنم.
آقاي [عبدالمجید] معاديخواه، [رییس بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی] آمد. چون به تازگي در منزل ملاقات داشت، حرف جديدي نداشتيم و بيشتر به يادآوري حوادث و خاطرات سالهاي اول انقلاب گذشت و نكات مهمي را يادآوري كرد كه من فراموش كرده بودم، منجمله:
۱– وقتي كه مسئول اطلاعات نخستوزيري- آقاي خسرو تهراني- خروج ايرانيها را از كشور ممنوع كرده بود، به پيشنهاد ايشان كه وزير ارشاد بود، جلسهاي در دفتر من تشكيل شد و پس از مجادله فراوان، اين تصميم را لغو كرديم و من مصاحبه كردم و اعلام جواز خروج دادم. گفت، اين مطلب را ضمن مقالهاي به روزنامه عصر آزادگان داده است.
۲– تلاش حاج احمدآقا و نهضت آزادي در ابتداي انقلاب، براي نزديك كردن مجاهدين خلق به امام خميني كه آنها را در مديريت مدرسه رفاه كه اولين مقر امام بود، نفوذ داده بودند و به همين جهت آقاي [مرتضی] مطهري، مقر امام را به مدرسه علوي منتقل كردند و باعث رنجش و قهر آقاي [سیدمحمد] بهشتي شد. و نيز بعضي ميخواستند دو نفر از مجاهدين را در بهشتزهرا، هنگام سخنراني امام ببرند كه با مخالفت آقاي مطهري، موفق نشدند.
و گفت، لحظات قبل از حركت امام از پاريس، آقاي مطهري مطالب مهمي را تلفني به امام دربارة وضع ايران و شرايط منافقين و تلاشي كه براي نفوذ دادن آنها در اطراف امام در جريان است، پيغام دادند. گفت، آقاي مطهري حرفهاي خود را روي نواري ضبط كردند و آن را در تلفن گذاشتند و گفتند، آن طرف هم ضبط كنند و نوار را به امام بدهند و در همان مذاكره تلفني، آقاي [مهدی] كروبي به احمدآقا گفت كه اگر اين وضع ادامه يابد، وضع شما مثل آقاي جعفر خوانساري، [فرزند آیتالله سیداحمد خوانساری و داماد آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی]، خواهد شد و نشانههايي از همكاري احمدآقا و مهندس [میرحسین] موسوي، در مورد پرونده خود او و استعفايش از وزارت [ارشاد] گفت.
آقاي [غلامحسین] محسنياژهاي،[رییس دادگاه ویژه روحانیت] آمد. گزارشي از پرونده آقاي [محمدعلی] ابطحي، ریيس دفتر ریيسجمهور و نيز پرونده آقاي سعيد حجاريان، [عضو شورای اسلامی شهر تهران] و شكايت ديوان محاسبات در مورد تخلفي از آقاي [محسن] نوربخش، [رییسکل بانک مرکزی] و آقاي دكتر [محمدحسین] عادلي داد. خواست، اگر بناست آقاي كرباسچي، [دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی] عفو بشود، او هم در جريان باشد؛ مخالفتي ندارد. گفت، نيروهاي وفادار به انقلاب، با نامزدشدن تو قوت قلب گرفتهاند و براي نمونه، سلام همسرش را به عنوان تشكر آورده بود. براي دفاع از دادگاه ويژه روحانيت، اين روزها در چند اجتماع دانشجويي و حوزهاي و مردمي شركت كرده و جو را مساعد ديده و اهميتي به غوغاي چند روزنامه نميدهد.
عصر آقاي [علی] بنايي از قم آمد و خواست كه دكتر [حسن] روحاني در سمنان، رقيب آقاي [محمد] مؤمن نشود و نيز خواست [حزب] كارگزاران در قم، با نامزدهاي جناح چپ در مقابل نامزدهاي جامعه مدرسين [حوزه علمیه قم]، همكاري نكنند و از اينكه براي همكاري در اجلاس خبرگان دعوت نشده، گله داشت.
آقاي [مرتضی] الويري، [شهردار تهران] آمد. گزارشي از وضع شهرداري داد و گفت، با فعال شدن ساخت ساز در تهران، شهرداري از ركود درآمده و از سلب دو فوريت از لايحه الحاق راهنمايي و رانندگي تهران به شهرداري ناراحت است. آن را براي اقدامات جهت رفع آلودگي هواي تهران، ضروري ميداند.
افطار میهمان رهبري بودم. يك ساعت به غروب رفتم. دربارة انتخابات، مطبوعات و وزارت اطلاعات و مسایل جاري ديگر كشور مذاكره كرديم. در مورد عفو آقاي كرباسچي، بحث جديتري شد. ايشان با عفو در عيد فطر موافق نيستند. من با جديت خواستار شدم و با سماجت من، قرار شد فكري بكنند و جواب دهند.
اعلان شد كه مذاكرات اسرایيل و سوريه در واشنگتن به بنبست رسيده و حمله متقابل چريكهاي چچن عليه نظاميان روسيه تشديد شده و چند روستا را پس گرفتهاند. [ولادیمیر] پوتين، [کفیل ریاستجمهوری روسیه]، عزل و نصبها را در روسيه آغاز كرده، منجمله [تاتیانا یوماشوا]، دختر يلتسين را از سمت مشاورت عزل كرده است. گزارشهایی از اخلالهاي جزيي در رايانههاي بعضي از كشورهاي عربي ميرسد.