کد خبر: ۳۲۵۷۶
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۷-27 December 2022
در یک جمع دوستانه یا خانوادگی هستیم. یکی از افراد، یک بحث سیاسی را آغاز می‌‎کند. فضا دوقطبی می‌شود. مدتی می‌گذرد. بوم! همه از هم ناراحت و دلخور می‌شوند.» احتمالاً همه‌مان چنین تجربه‌ای داشتیم. به نظر می‌رسد بحث سیاسی آفت جمع‌های خانوادگی و دوستانه است. اما چه می‌شود کرد؟
دلیلی دارد که پدر و مادرهای‌مان می‌گفتند در جمع‌ها از بحث درباره سیاست (و همچنین مسائل جنسی و دین) پرهیز کنیم. چون به محض اینکه بحث سیاسی آغاز شود، احتمال خیلی زیادی وجود دارد که میزان ادب در آن جمع به‌طور چشمگیری کاهش یابد.

یکی از دلایلی که اختلاف نظرهای سیاسی را این‌قدر تفرقه‌انگیز می‌کند، این است که برخلاف دیگر بحث‌ها (مانند اینکه آیا آناناس را می‌شود در پیتزا ریخت یا نه)، سیاست با ارزش‌ها و عواطفِ اخلاقیِ عمیق ما در ارتباط است: سیاست مالیاتی صرفاً درباره درآمد خالص در بودجه نیست، بلکه اساساً درباره انصاف است؛ سیاست اقلیمی صرفاً درباره کربن‌زدایی نیست، بلکه درباره ضرری است که جامعه بر نسل‌های آینده وارد می‌کند.

سویه اخلاقی سیاست ممکن است مدارای ما را نسبت به اختلاف نظر کمتر کند. همچنین می‌تواند کاری کند که دیدگاه‌های دیگر را نه صرفاً متفاوت، بلکه اشتباه و شاید خطرناک بدانیم. نادیده گرفتن عقیده افراد درباره آخرین قسمت سریال بچلر،1 راحت‌تر از نادیده گرفتن نظرهای آنها درباره پناه‌جویانِ بدون مدارک قانونی است.

نکته مثبت این است که راه‌هایی وجود دارد تا درباره اختلاف نظرهای سیاسی، گفت‌وگوهای پرباری داشته باشیم (اگر رویکرد محتاطانه‌ای اتخاد کنیم).

پیش از اینکه شروع کنید
لزومی ندارد که اختلاف نظرها، فرساینده روابط یا بهروزی2 ما باشند. در واقع، اختلاف نظرهای واقعی، فرصتی برای یادگیری، رشد و به اشتراک گذاشتن چشم‌اندازهای‌مان با دیگران است. اما تحقق آن، به زمان و تلاش نیاز دارد.

بنابراین، پیش از اینکه عقیده‌ای در مخالفت با یک دوست یا عضو خانواده درباره یک مسئله سیاسی به زبان بیاورید، ابتدا به قوت دیدگاه‌های خودتان فکر کنید و ببینید تا چه اندازه پذیرای چشم‌اندازها و شواهد جدید هستید.

در این فضای سیاسی تند و پرحرارتِ امروزی، فشار بسیار زیادی بر ما وارد می‌شود تا پیش از اینکه تمام اطلاعات مربوط به مسئله را هضم کنیم، درباره آن ابراز عقیده کنیم و یک طرف را بگیریم. در ضمن، سیاست یک عنصر قبیله‌ای قدرتمند هم دارد که ما را وادار می‌کند تا دیدگاه‌های «طرف خودمان» را انتخاب کنیم و با هر چیزی که «طرف دیگر» می‌گوید، مخالفت کنیم. شاید بسیاری از ما بپذیریم که عقایدی داریم که اگر نیاز باشد، هر کاری می‌کنیم تا آنها را توجیه کنیم.

در حالت آرمانی، قوت اعتقادات ما باید متناسب باشد با قوت دلایل و شواهدی که می‌توانیم برای تقویت آنها فراهم کنیم. البته اشکالی ندارد درباره موضوعی که کارشناسی ارشد آن را نداریم، اظهار نظر کنیم، اما در این صورت باید پذیرای اطلاعات و چشم‌اندازهای جدیدی باشیم که می‌تواند نظرمان را عوض کند. اگر هیچ دلیل و شاهدی وجود ندارد که بتواند حتی به صورت فرضی نظرتان را عوض کند، آنگاه با یک حساب سرانگشتی می‌توان گفت شما جزم‌اندیش هستید و احتمالاً هیچ لذتی از بحث با دیگران (درباره نظرهای‌تان) نخواهید برد.

سیاست یک عنصر قبیله‌ای قدرتمند هم دارد که ما را وادار می‌کند تا دیدگاه‌های «طرف خودمان» را انتخاب کنیم و با هر چیزی که «طرف دیگر» می‌گوید، مخالفت کنیم. شاید بسیاری از ما بپذیریم که عقایدی داریم که اگر نیاز باشد، هر کاری می‌کنیم تا آنها را توجیه کنیم.

همچنین شایسته است پیش از اینکه تصمیم بگیرید در یک بحث سیاسی ابراز مخالفت کنید، لحظه‌ای درنگ کنید و ببینید آیا اصلاً ارزش دارد بحث کنید یا نه. طبیعی است که لازم بدانید دیدگاهی که باور دارید مضر یا اشتباه است را تصحیح کنید. اما اگر احتمال داشته باشد که ابراز مخالفت، فضا را تند یا عاطفی کند، یا بعید باشد که بتوانید بر آن شخص تأثیر بگذارید، آنگاه امکان دارد ورود به بحث، کاملاً بی‌حاصل باشد. همه آنچه به دست می‌آورید، خراب شدن رابطه‌تان است، گرچه حق هم با شما باشد.

گاهی اوقات رابطه‌ها از برحق بودن مهم‌ترند. اگر با یکی از نزدیکان‌تان بحث می‌کنید، با کسی که برای‌تان مهم است یا به او وابسته‌اید، شاید ارزشش را نداشته باشد که رابطه‌تان را به‌خاطر یک بحث سیاسی خراب کنید، مخصوصاً اگر شکی نیست که به جایی هم نمی‌رسد.

و اگر واقعاً می‌خواهید نظر کسی را عوض کنید، ابتدا باید پایه و اساسِ اعتماد و احترام را استوار کنید. اینکه برای تقویت یک رابطه از یک گفت‌وگوی پرحرارت صرف نظر کنید، به شما این امکان را می‌دهد که اعتماد و احترام کافی ایجاد کنید. سپس می‌توانید در آینده بحث و اختلاف نظر سازنده داشته باشید. وقتی مطمئن شدید که می‌خواهند به شما گوش کنند، آنگاه شاید حرف‌تان نظرشان را عوض کند.

از کجا شروع کنید

اگر می‌خواهید پرخاشگرانه وارد بحث شوید، اولین کاری که باید بکنید این است که دهن‌تان را ببندید! دست‌کم در شروع بحث و گفت‌وگو.

وقتی سخنی می‌شنویم که با آن مخالفیم، اغلب اولین واکنش‌مان این است که عقیده مخالف خود را بیان می‌کنیم. مشکل این است که چنین گفت‌وگویی فوراً به «جنگ اندیشه‌ها» بدل می‌شود که می‌تواند مصداق کامل این استعاره [جنگ اندیشه‌ها] باشد. در چنین حالتی، طرفِ گفت‌وگو را «حریف» خود می‌دانیم و بر «پیروزی»، «تضعیف» و «غافلگیری» موضع او متمرکز می‌شویم. و به‌نحو غیرعاقلانه‌ای، اگر واقعاً چیزی یاد بگیریم و نظرمان را عوض کنیم، «شکست» محسوب می‌شود.

بهتر این است که طرفین گفت‌وگو را به‌مثابه هم‌سفرانی بدانید که با هم به دنبال حل یک مسئله هستند. شاید چشم‌اندازهای متفاوتی داشته باشید، اما هدف نهایی‌تان یکی است: ارتقای فهم‌تان از جهان.

برای اینکه در دام بحث-به‌مثابه-جنگ3 نیفتیم، باید به‌جای ابراز عقیده از پرسیدن شروع کنیم. از طرف گفت‌وگوی‌تان درباره دلایل باورهایش بپرسید. از او بخواهید تا منظورش را از اصطلاحات مختلفی که به کار می‌برد، توضیح دهد. سپس با دقت گوش کنید، هم به محتوای آنچه می‌گوید توجه کنید و هم به عواطفی که حین سخن گفتن بر او حاکم است.

وقتی فرصتی پیدا کرد تا نظرش را بدون وقفه بیان کند، دیدگاهش را خلاصه، و احساسات او را درک کنید. گرچه با او مخالفید، می‌توانید بدون اینکه ضرورتاً محتوای باورهایش را تأیید کنید، این توصیه را عملی کنید. ممکن است مثلاً بگویید «می‌دانم که واقعاً درباره تأثیر اقتصادی سیاست اقلیمی نگران هستی». این حرف شما نشان می‌دهد که احساسات او را درک می‌کنید، اما معنایش این نیست که با او موافق یا مخالفید.

این نوع شنیدن تفاهمی ۴ دو دستاورد مهم دارد. اولاً، این امکان را فراهم می‌کند که به‌جای توهم فهم، واقعاً دیدگاه او را به صورت جزئی بفهمید. این نکته مهم است، زیرا افراد وقتی اصطلاحی مانند «آزادی» را در زمینه سیاسی استفاده می‌کنند، اغلب مرادها و منظورهای متفاوتی دارند. این مسئله می‌تواند به آشفتگی ذهنی و سوءتفاهم بینجامد، مگر اینکه برای فهم منظور و مراد افراد تلاش کنید.

ثانیاً، شنیدن تفاهمی در افراد حس شنیده شدن ایجاد می‌کند که نشان‌دهنده احترام شما به آنهاست و می‌تواند حرارت گفت‌وگو را کاهش دهد. در واقع، حالت دفاعی بسیاری از افراد می‌تواند ناشی از تمایل‌شان به شنیده شدن باشد. آنها احساس می‌کنند کسی به حرف‌شان گوش نمی‌کند.

اشتراک نظر

اگر می‌خواهید در گفت‌وگو پیشرفتی حاصل شود، قدم بعد این است که به دنبال اشتراک نظر بروید، مخصوصاً اشتراک در ارزش‌ها یا اهدافی که محل اتفاق نظرند. مثلاً امکان دارد که طرفین بحث به اتلاف منابع مالیاتی یا بهروزی نسل آینده اهمیت دهند. در این حالت، می‌توانید تفاوت در چشم‌اندازتان را به صورت تفاوت در راهبردها جهت دستیابی به اهداف مشترک بفهمید. این کار می‌تواند از شدت و حدت بحث بکاهد. طرفین بحث کمتر احساس می‌کنند که با هم مخالفند، بلکه تصور این خواهد شد که صرفاً درباره وسیله‌های دستیابی به غایاتی مشترک اختلاف نظر دارند.

از همه مهم‌تر، اگر احساس کردید گفت‌وگو آن‌قدر پرحرارت شده که بحث سازنده برای طرفین دشوار است، کار عاقلانه این است که پیش از اینکه خیلی دیر شود، عقب‌‎نشینی، و موضوع بحث را عوض کنید. وقتی فضا آرام شد، هر وقت خواستید می‌توانید به بحث برگردید.

نکته مهم دیگر این است که نگذارید بحث به درازا بکشد. بعید است که بتوانید در یک گفت‌وگو، کل دیدگاه یک نفر را بفهمید یا نظر او را تغییر دهید. اما یک گفت‌وگوی کوتاه، هم می‌تواند کمک کند تا دیدگاه‌های او را بهتر بفهمید و هم چشم‌انداز متفاوتی را به او ارائه دهید. اگر این کار را با صبر و احترام انجام دادید، دری به سوی یک گفت‌وگوی سازنده در آینده گشوده می‌شود. پس از اینکه چند بار این‌گونه گپ زدید، ممکن است نظر شما یا او عوض شود. اصلاً چیز بدی نیست.

اینکه گفت‌وگوهای سیاسی تا این اندازه اعصاب‌خردکن هستند، به‌خاطر همین بُعد اخلاقیِ بسیار احساسی و سوگیرانه‌ی سیاست است. اما اگر عاقلانه و محترمانه به چنین بحث‌هایی ورود کنیم، می‌توانیم گفت‌وگوی سیاسی ارزشمند، و روابط دوستانه و خانوادگی سالمی داشته باشیم.

پی نوشت
The Bachelor
wellbeing
argument-as-war
reflective listening

منبع: The Ethics Center

منبع: خانه اخلاق پژوهان جوان

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان