انگیزه نوشتن این یادداشت سوال مکرری است که بارها شنیدهام؛ در مورد اقتصاد چه بخوانیم؟
پاسخ من به این سوال عمدتا پاسخهایی پراکنده به فراخور نیاز سوال کننده بوده است اما مدتی پیش تصمیم به گردآوری پاسخی جامع تر برای این سوال گرفتم اما شرایط حاکم بر کشور مانع از تکمیل این پاسخ شد، سوال چه بخوانیم احتمالا آخرین سوالی است که میتواند در این شرایط به ذهن کسی متبادر گردد اما زندگی کماکان ادامه دارد.
اما قبل از پرداختن به این پاسخ لازم است به چند موضوع مهم پرداخت؛ انتظارات از خواندن اقتصاد چه میزان با واقعیت بیرونی مطابقت دارد؟ آیا پاسخ یکتایی به سوال چه بخوانیم وجود دارد؟ و سوال مهمتر آن که نگارنده این سطور اصولا صلاحیت پاسخ به این پرسش را دارد یا خیر؟
برای پاسخ به سوال اول ابتدا بایستی به این موضوع فکر کرد که با چه هدفی قصد مطالعه اقتصاد را داریم. ابتدا میتوان دو دسته کلی را شناسایی کرد. دسته اول افرادی هستند که در این رشته تحصیل میکنند یا به عبارتی اقتصاد خواندهاند و مسیر شغلی و تحصیلی این افراد در این حوزه است و دسته دوم افرادی هستند که اقتصاد نخواندهاند و صرفا بر اساس علاقه شخصی خود در پی یادگیری اقتصادند.
دسته اول دیر یا زود به این نکته پی خواهند برد که تحصیل در رشته اقتصاد به چه میزان با تصورات آنها از این رشته تطابق داشته است اما دسته دوم احتمالا این امکان را نخواهند داشت. لذا ممکن است با چند توضیح کوتاه این افراد از صرف وقت برای مطالعه اقتصاد منصرف شوند.
خواندن اقتصاد برای چه کسانی مناسب نیست؟ خواندن اقتصاد برای کسانی که تصور میکنند از این طریق میتوانند درآمد بیشتر یا ثروت بیشتری کسب کنند مناسب نیست بین مطالعه اقتصاد و راههای ثروت اندوزی ارتباط ناچیزی وجود دارد. از مطالعه اقتصاد کمتر کسی ثروتمند شده و اگر هم شده باشد احتمالا بدون خواندن اقتصاد هم میتوانست ثروتمند شود.
اما اگر از خواندن اقتصاد انتظار دارید که بتوانید برخی مکانیسمهای حاکم بر دنیای واقعی را درک کنید و یا اینکه با نظریه پردازی اندیشمندان این حوزه در خصوص مفاهیمی چون توسعه کشورها، پول، فرمالیسمها و مدلهای مرتبط با رفتارهای اقتصادی، تجارت و مالیه و... آشنا شوید و یا اینکه درک کنید تصمیمهایی که مثلا در فدرال رزور گرفته میشود چه اثری بر بازارهای جهانی خواهد داشت یا مخاصمه بین چین و ایالات متحده ممکن است چه اثری بر اقتصاد سایر کشورها داشته باشد، احتمالا اقتصاد میتواند پاسخ به این سوالات را فراهم کند اگرچه لازم است مطالعات بسیار وسیعتری نسبت به کتب دانشگاهی داشت.
همچنین اگر کار شما معامله در بازارهای مالی است اگرچه به جز گذراندن دورههای مالی به تجربه، بسیاری از مکانیسمها را فراخواهید گرفت اما مطالعه اقتصاد میتواند مبانی تئوریک تجربیات شما را فراهم ساخته و یا نظم بهتری به آموختههای شما بدهد.
اما آیا پاسخ یکتایی برای این سوال وجود دارد واضح است که خیر افراد متعدد بنا به تجربیات، سطح دانش و بسیاری از فاکتورهای دیگر پاسخهای متعددی برای این سوال خواهند داشت و این به عهده خواننده است که کدام پاسخ را بر اساس اهداف، علایق و محدودیتهای خود انتخاب نماید.
از سویی پاسخ به این سوال بیش از آنکه در حیطه صلاحیت نگارنده باشد در صلاحیت اساتید باتجربه و اقتصاددانان به نام است اما نکتهای که به آن بایستی توجه کرد این است که برخی مسائل برای اساتید به قدری بدیهی است که از پرداختن به آن غافل هستند در حالی که گاهی این موارد برای دانشجویان و جوانان مسائل دشواری است.
از این رو یادداشت حاضر از دید فردی است که خود با بسیاری از مشکلات این مسیر درگیر است. همچنین بسیاری از موارد وجود دارند که نگارنده هنوز با آن مواجه نشده است و در آینده به این موارد پی خواهد برد لذا آنچه در پی خواهد آمد تجربهنگاری از مسیری است که پیموده شده و قاعدتا چراغ راه نیست.
نکته مهم دیگر، توجه به محدودیتهاست، اقتصاد را میتوان دانش مدیریت محدودیتها تفسیر کرد و مهمترین محدودیت، زمان است. فرقی نمیکند هدف ما چه باشد باید بدانیم اقتصاد اقیانوسی بی انتهاست که هر کدام از ما میتوانیم به قدر ظرفیت خود از آن بهرهمند شویم اما احاطه به آن ممکن نیست.
لذا ابتدا بایستی به کشف علایق خود بپردازیم.بنابراین آنچه در پی میآید بیارتباط با علایق نگارنده نیست یعنی حوزههای بسیاری نیز وجود دارد که میتواند محل بحث باشد اما در این یادداشت جای آن خالی است اگرچه تا حد امکان سعی خواهم کرد عمومیت و کلیت در پاسخ به سوال "چه بخوانیم" رعایت شود.
اشاره شد که مخاطبین اقتصاد را میتوان به دو دسته دانشآموختگان و علاقهمندان به اقتصاد تقسیم بندی کرد، اما گروه اول خود نیز به دو دسته قابل تقسیمند گروهی که هدف آنان فعالیت آکادمیک است و گروه دوم، اشتغال در بازار کار اقتصاد، اگر چه این دو هدف میتواند همزمان نیز دنبال شود. در ادامه به هر کدام از این مخاطبین به ترتیب خواهم پرداخت.
متأسفانه یکی از آسیبهای وارده به اقتصاد مانند سایر علوم انسانی انقطاع این حوزه با دانش روز دنیاست که این آسیب بیش از دانشجویان گریبانگیر اکثر اساتید این حوزه نیز است. چارت درسی ارائه شده نه تنها با دروس بیربط (و البته مربوط با اسلامی سازی علوم انسانی) اشغال شده بلکه آنچه مربوط به اقتصاد است نیز با دانش روز دنیا فاصله گرفته لذا اگر کسی علاقهمند به فعالیت آکادمیک است بایستی خود آستین بالا زده و به دنبال دانش روز دنیا باشد لذا در گام اول آنچه بیش از هر چیز اهمیت خواهد داشت زبان انگلیسی است لذا آنچه برای دانشجوی اقتصاد از نان شب نیز واجبتر است مداومت در یادگیری زبان است.
در یک دستهبندی از چارت درسی اقتصاد میتوان آن را به دو حوزه تقسیم کرد، حوزه کلامی اقتصاد و حوزه فنی و تکنیکال اقتصاد. چون در بخش مرتبط با علاقهمندان به اقتصاد به حوزه کلامی خواهم پرداخت لذا ابتدا بخش تکنیکال سوال این یادداشت در ادامه ارائه خواهد شد.
یکی از مهمترین نقاط ضعف دانشجویان اقتصاد مربوط به حوزه تکنیکال این رشته است. مجهز بودن به ابزار ریاضی برای کار اکادمیک ضروری است. در بررسی مقالاتی که به زبان فارسی منتشر میشود نیز این آسیب به وضوح قابل مشاهده است عمده مقالات این حوزه مربوط به مقالات کاربردی با فنون اقتصادسنجی است که عمدتا پیاده سازی یک مقاله خارجی با آمار داخلی است. به ندرت میتوان مقالهای مشاهده کرد که در حوزه تئوریک یا مبتنی بر روشهای غیرآماری باشد.
استفاده از سایر روشهای ریاضی به صورت محدود مربوط است به برنامهریزی خطی در موضوعاتی چون گیم تئوری، تحلیل پوششی دادهها و یا بهینه سازیهای محدود و در برخی موارد نیز با چاشنی روشهای متاهیوریستیک. لذا یکی از مهمترین مشکلاتی که دانشجویان با آن مواجهند نوآوری در کار پژوهشی است. این در حالی است زمینههای پژوهشی بسیار گستردهای پیش روی دانشجویان اقتصاد قرار دارد که به دلیل ضعف ریاضیاتی از آن غافلند.
اما در حوزه اقتصادسنجی به عنوان پرکاربردترین ابزار تکنیکال در اقتصاد یکی از نقاط ضعف جدی دانشجویان عدم تسلط به مبانی ریاضی و آماری مدلهایی است که بکار میگیرند به نحوی که پیچیدهترین مدلها به مدد نرمافزارهای مربوطه بکار گرفته میشود بدون آنکه منطق مربوطه درک شده باشد. این آسیب در سایر دروس نیز قابل مشاهده است به عنوان مثال دانشجو میداند تابع مطلوبیت اکیدا شبه مقعر است اما نمیداند این مفهوم به چه معناست. شرایط KKT را بکار میگیرد اما نمیداند چرا، و تمامی این موارد به دلیل ضعف در پایههای ریاضی است.
به عنوان مبنای آموزش ریاضی برای اقتصاد، جبر خطی حوزهای است که هر دانشجوی اقتصادی از دوره کارشناسی بایستی به آن بپردازد، تسلط به جبر خطی میتواند مشکلات بسیاری را در تمام دروس تکنیکال اقتصاد از اقتصادسنجی گرفته تا خرد و کلان را حل نماید. یکی از بهترین دورهها که به زبان فارسی نیز وجود دارد آموزش جبر خطی از سایت "مکتب خونه" است.
برای کسانی که زبان انگلیسی به نسبت خوبی دارند نیز کتاب Linear Algebra for Economists از انتشارات springer با حجم کمی که دارد کتاب مطلوبی است. همچنین سایت Mathematical methods for economic theory یکی دیگر از منابعی است که به زبان بسیار ساده مبانی ریاضیاتی اقتصاد را آموزش داده است و شخصا از این سایت بسیار آموختهام.
اما در خصوص اقتصادسنجی توصیه اکید مطالعه کتابهای زبان اصلی است. در این خصوص کتاب بسیار ارزنده Principles of Econometrics از R. Carter Hill, William Griffiths, Guay C. Lim توصیه میشود اما این کتاب چه مزیتی دارد؟ مزیت این کتاب آن است که موضوعات با زبانی ساده طرح شده و در کتابی تحت عنوان Using Excel For Principles of Econometrics نیز با اکسل آموزش داده شده لذا دانشجو میتواند با استفاده از اکسل اصول و مبانی تئوریک را که به خوبی درک نماید همچنین این کتاب برای STATA، EViews و R نیز منتشر شده است که به ویژه در صورت فراگیری با استفاده از R دانشجویان به منطق و تئوری مدلهای اقتصادسنجی تسلط خواهند یافت.
در بخشهای گذشته به این موضوع اشاره شد که یکی از مهمترین نقاط ضعف دانشجویان اقتصاد عدم درک تئوریها است. دانشجویان علوم اجتماعی این امکان را ندارند که از طریق آزمایش ماهیت تئوریها را درک کنند و لذا عمده مباحث از طریق حفظ کردن فراگرفته میشود.
این مشکل گریبانگیر اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان اقتصاد است اما Humberto Barreto استاد اقتصاد دانشگاه DePauw یکی از افرادی است که به این نقطه ضعف به خوبی پی برده است. در دوره تحصیلات فوق لیسانس به صورت اتفاقی با یکی از کتابهای این استاد آمریکایی آشنا شدم که عنوان جالب توجهی داشت Intermediate Microeconomics with Excel.
در این کتاب بارتو روش تدریس خود را که تلفیقی از شبیه سازی کامپیوتری و تئوری ریاضی است ارائه میدهد که در فهم مطالب به ویژه برای دانشجویان دوره لیسانس کمک شایان توجهی خواهد کرد از این استاد اقتصاد دو کتاب دیگر نیز منتشر شده است، Introductory Econometrics: Using Monte Carlo Simulation with Microsoft Excel و کتاب Teaching Macroeconomics with Excel.
این سه مجموعه علاوه بر دانشجویان اقتصاد برای اساتید ایرانی در تغییر شیوههای تدریس خود بسیار مفید خواهد بود. به ویژه کتاب اقتصادسنجی بارتو برای شروع مسیری که منتهی به تئوری پردازی در حوزه اقتصادسنجی در دورههای تکمیلی شود برای علاقه مندان به این حوزه بسیار مفید است.
در ادامه معرفی منابع در حوزه اقتصادسنجی به مهمترین موضوع یعنی درک تئوری پرداخته شد یکی دیگر از مواردی که به دلیل علاقه شخصی به نرم افزار STATA معرفی آن خالی از لطف نیست کتاب An Introduction to Stata Programming از Christopher F. Baum چاپ 2016 است که با توجه به زبان ساده برنامهنویسی در STATA میتواند جایگزین مناسبی برای R باشد و همچنین این فراگیری آموزشهای این کتاب با توجه به پکیجهای متعددی که با استفاده از این نرم افزار موجود است میتواند امکان شخصی سازی مدلهای ارائه شده را برای دانشجویان فراهم نماید.
اما موضوع مهم دیگری که بایستی به آن پرداخته شود درک محدودیتهای اقتصادسنجی است یکی از بهترین کتابهایی که در این زمینه میتوان معرفی کرد کتاب Econometrics As a Con Art: Exposing the Limitations and Abuses of Econometrics از Imad Moosa است.
تکیه بیش از حد در بین دانشجویان اقتصاد به مدلهای اقتصادسنجی یکی از مهمترین نقاط ضعفی است که این کتاب میتواند دانشجویان را در استفاده از این ابزار محتاطتر نماید. در این کتاب انتقادات مهمی به تئوریهای اقتصادسنجی وارد شده است که به ویژه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی جالب توجه خواهد بود.
اما فراگیری ریاضیات برای دانشجویان اقتصاد محدود به آنچه تاکنون گفته شد نیست. عمدتا در بین دانشجویان اقتصاد، مفهوم زمان با مبحث سریهای زمانی گره خورده است. در سریهای زمانی، زمان، مفهومی Discrete است در حالی که زمان به مفهوم Continuous کمتر مورد توجه دانشجویان قرار دارد یا دانشجویان زمان را در مفهوم Continuous بکار میگیرند بدون آنکه متوجه تفاوت ماهیت آن با آنچه در سریهای زمانی طرح میشود باشند. اینجاست که دیگر ابزار مهم ریاضیاتی پس از جبر خطی بایستی مورد توجه دانشجویان اقتصاد قرار گیرد یعنی معادلات دیفرانسیل.
بسیاری از پژوهشهای اقتصادی مبتنی بر مدلهای ریاضیاتی هستند که مبنای آن معادلات دیفرانسیل است. دانشجویان اقتصاد در مباحث تئوریک اقتصاد خرد با استفاده از معادلات دیفرانسیل در نظریه رفتار مصرف کننده و تولید کننده نقاط تعادل را مییابند اما در مدلهای داینامیک که زمان در مسائل دخیل میشود معادلات دیفرانسیل نقشی فراتر و چشمگیر ایفا مینماید. به طور کلی در حوزه مدل سازی، کنترل بهینه، تحلیل سیستمهای داینامیک و حوزههای متعدد دیگر پژوهشی معادلات دیفرانسیل کاربرد وسیعی دارد.
از منابع موجود فارسی دوره معادلات دیفرانسیل دکتر بهناز عمومی پیشنهاد میشود. همچنین دوره ریاضیات مالی کسری علیشاهی برای آشنایی با برخی کاربردهای اقتصادی معادلات دیفرانسیل مفید خواهد بود که هر دو دوره از سایت مکتب خونه قابل دسترس است. اما برای افرادی که به دنبال آشنایی با کاربردهای دیگر این حوزه در اقتصاد هستند کتاب Differential Equations,Biforcations,and chaos in Economics از Wei Bin Zhang میتواند مورد استفاده قرار گیرد در این کتاب کاربردهای معادلات دیفرانسیل، تئوری آشوب و تئوری انشعاب در اقتصاد مورد بررسی قرار گرفته است.
در یادداشتهای گذشته به این موضوع اشاره شد که تکیه بیش از حد دانشجویان اقتصاد در ایران به اقتصادسنجی دو آسیب را به همراه داشته است آسیب اول استفاده از مدلهای مختلف بدون درک تئوری و آسیب دوم فقدان نوآوری در پژوهشها. اما حوزههای متعدد و ژرف اقتصاد که از عمق و ارزش بالاتری نسبت به اقتصادسنجی برخوردار هستند توسط دانشجویان سایر رشتهها مورد استفاده قرار میگیرد دانشجویان علوم کامپیوتر، ریاضیات و مهندسی صنایع و... با تسلط بر ابزارهایی به مراتب کارآمدتر از اقتصادسنجی گوی سبقت را از دانشجویان اقتصاد ربودهاند.
حوزههایی مانند طراحی شبکههای اقتصادی اجتماعی، تحلیل و شبیه سازی سیستمهای داینامیک، Multi Agent Optimization ، مدل سازی چند هدفه خطی و غیرخطی، طراحی بازار، Social choice modelling، و بسیاری از حوزههای دیگر که به مدد تسلط بیشتر بر ریاضیات و زبانهای برنامه نویسی حاصل شده است. به عنوان مثال طراحی و شبیهسازی انواع سیستمهای اقتصادی با استفاده از نرمافزارهای شبیه ساز مانند vensim یا Stella میتواند برای پژوهشهای سطوح کارشناسی ارشد اقتصاد مورد استفاده قرار گیرد که کمتر در بین دانشجویان اقتصاد رایج است.
اما برای آشنایی با این حوزهها که اغلب برای دانشجویان اقتصاد در ایران ناآشنا و یا آنکه مطلوب نیست کتاب Lecture Notes in Economics and Mathematical Systems از انتشارات Springer میتواند کمک شایان توجهی به دانشجویان علاقهمند ارائه نماید این کتاب مجموعهای از موضوعاتی در علوم اجتماعی است که با ابزارهای ریاضیاتی متنوع برای مدلسازی آن استفاده شده است که اگرچه درک مطالب هر کدام از این پژوهشها دشوار است اما حتی مطالعه Abstract این مقالات میتواند به ایده پردازی بر اساس علایق پژوهشی کمک نماید.
کتاب دیگری که میتواند برای پژوهشهای بین رشتهای به ویژه هوش مصنوعی و علوم کامپیوتر مورد استفاده قرار گرفته و همچنین ایدههای متنوعی را در این حوزه به دانشجویان اقتصاد ارائه دهد کتاب Economic Modelling Using Artificial Intelligence Methods از انتشارات Springer است که میتواند در خصوص روشهای مدلسازی و همچنین بکارگیری الگوریتمهای فراابتکاری و همچنین حوزههای کاربرد آن به دانشجویان کمک نماید.
اگرچه در خصوص حوزههای آکادمیک در اقتصاد میتوان مطالب بیشتری طرح کرد اما برای طولانی نشدن یادداشت به همین میزان بسنده میشود اما بد نیست به عنوان آخرین پیشنهاد برای علاقهمندان به حوزه آکادمیک اقتصاد کتاب ارزنده The Future of Economic Design از انتشارات Springer نیز معرفی شود. این کتاب مطالبی از برجستهترین اساتید اقتصاد در حوزههای مختلف است که ضمن تشریح تحولات حوزه تخصصی خود پیشنهاداتی را نیز برای پژوهشهای آینده طرح کردهاند که میتواند برای طرحهای پژوهشی، پایاننامهها و مقالات مورد استفاده دانشجویان قرار گیرد.
در مجموع پیشنهادات مطرح شده بیشتر با هدف خارج کردن دانشجویان دانشکدههای اقتصاد از چارچوب سنتی اقتصادسنجی طرح گردید و همچنین تأکید بر اهمیت این موضوع که بدون تسلط بر تئوری، اینگونه پژوهشها از ارزش چندانی برخوردار نخواهد بود و دانشجویان صرف مشاهده برخی مدلسازیهای ریاضی پیچیده در مقالات از پژوهش در آن حوزه صرف نظر نکرده و با مراجعه به منابع مربوطه مبانی کار را فراگیرند. در یادداشت بعدی پیشنهاداتی برای علاقهمندان به فعالیت در بازار کار اقتصاد طرح خواهد شد.
فعالیت در حیطه اقتصاد را نمیتوان به چند فیلد مشخص محدود دانست اما برای موفقیت در بازار کار حوزه اقتصاد میتوان چند اصل کلی را طرح نمود.
یکی از مهارتهایی که شاید کمتر به آن اشاره میشود و از سویی مختص تنها حوزه اقتصاد نیست بلکه در دنیای امروز میتوان ادعا کرد که برای اکثریت، کسب این مهارت ضروری است مهارت نوشتن است مهارت نوشتن یک اصل مهم برای موفقیت در حوزه آکادمیک نیز به شمار میرود لذا ممارست در کسب این مهارت بسیار حیاتی است. نمیتوان منبع مشخصی برای کسب این مهارت معرفی نمود اما به طور کلی با تمرین و تکرار و خواندن قابل کسب است.
نکته دیگری که برای موفقیت در بازار کار اشاره به آن ضروری است این موضوع است که مهارتهای میان رشتهای اثر مهمی بر موفقیت در بازار کار دارد و اصولا افرادی که تحصیلات خود را در رشتههای مختلف ادامه دادهاند یا در حوزههای میان رشتهای کسب مهارت کردهاند در بازار کار اقتصاد موفقتتر هستند از این رو کسب مهارتهای مکمل یا آشنایی با حوزههای دیگر، اهمیت دارد.
از دیگر نکات قابل ذکر اهمیت مهارتهای عمومی است. ممکن است فردی به ابزارهای بسیار تخصصی مجهز باشد اما این مهارتها در فیلدهای بسیار خاص میتواند کارگشا باشد به عنوان مثال تسلط به مهارتی عمومی مانند اکسل بسیار مهمتر از تسلط بسیار بالا فرضا در کدنویسی با R است، چرا که مهارت اول در حوزههای گستردهتری نسبت به مهارت دوم مورد نیاز خواهد بود.
نکته دیگری که کارشناسان فارغ التحصیل اقتصاد برای موفقیت در بازار کار بایستی به آن توجه داشته باشند تسلط نسبی به شرایط اقتصادی است. قدرت تحلیل و همچنین اطلاع از وضعیت اقتصادی در هر رسته کاری از حوزه بانکی، مالی، فعالیت در حوزه کارشناسی دولت یا بخش خصوصی برای یک کارشناس اقتصادی ضروری است به عنوان مثال بین سه کارشناس با تحصیلات ریاضیات، کامپیوتر و اقتصاد در رسته فعالیتی مانند دیتاساینس علی رغم توانمندی ریاضیاتی کارشناس ریاضی و برنامه نویسی کارشناس کامپیوتر قدرت تحلیل و استنتاج کارشناس اقتصادی نقطه قوت اوست. لذا مطالعه مستمر گزارشات و رصد رویدادهای اقتصادی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
از دیگر نکات مهم که برای برخی از حوزههای کاری اقتصاد میتواند مفید باشد تسلط به یک زبان برنامه نویسی است. تسلط به این حوزه میتواند در ترکیب با آموختههای اقتصادی فرصتهای اشتغال فراوانی در اختیار فارغ التحصیلان اقتصاد قرار دهد همانگونه که گفته شد اگر چه یک دانش آموخته کامپیوتر شاید در حوزه کد نویسی تسلط بیشتری داشته باشد اما نقطه قوت یک کارشناس به نسبه خوب اقتصاد توانایی تحلیل و استنتاج اوست که به نسبت زمان صرف شده برای یادگیری یک زبان برنامهنویسی نیازمند صرف زمان و انرژی به مراتب بیشتری است.
از دیگر فرصتهای اشتغال برای فارغالتحصیلان اقتصاد تأسیس مراکز مشاوره و خدمات کارآفرینی که مجوز تأسیس این مراکز از طریق وزرات تعاون، کار و رفاه اجتماعی صادر میشود. اگرچه تأسیس چنین شرکتهایی نیازمند کاری تیمی است اما مطالعه در خصوص قوانین و مقررات و آشنایی با کسب و کارهای مختلف از دیگر مهارتهای مؤثر در حوزه اقتصاد است که میتواند راهبری و موفقیت این مراکز را تضمین کند.
به طور کل برای ورود به بازار کار برخلاف این تصور که حوزه اقتصاد گستره فعالیت اندکی دارد اما رسته فعالیتهای متعددی برای فعالیت چه در قالب خود اشتغالی و چه استخدام در مراکز مختلف وجود دارد که دانشجویان برای موفقیت در بازار کار ضروری است برخی مهارتها که اشارات کلی به آن شد را کسب نمایند. مهارتهای عمومی مانند توانایی نوشتن، مهارت در نرم افزارهای عمومی، مهارت در یک زبان برنامه نویسی، رصد اخبار و اطلاعات اقتصادی و مطالعه گزارشات مختلف داخلی و خارجی برای بالا بردن توان تحلیل، آشنایی با قوانین مقررات حاکم بر صدور مجوزات کسب و کار، تسلط در نوشتن طرحهای توجیهی، اخذ مدارک برای فعالیت در حوزههای مالی و... از اهمیت برخوردار است. در ادامه دو منبع بسیار کاربردی برای یادگیری اکسل و پایتون نیز معرفی میگردد که نقطه شروع بسیار خوبی برای علاقهمندان به فعالیت در حوزههای دیتاساینس خواهد بود.