کد خبر: ۳۲۵۲۱
تاریخ انتشار: ۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۰-20 December 2022
بحث خیانت رفیق چینی به ایران، هنوز در فضای سیاسی و رسانه ای مطرح است.
تهران برای تامین امنیت ملی و مهار فشارهایی که از سوی آمریکا و کشورهای غربی به آن وارد می شود، بیش از گذشته به چین و روسیه تکیه کرده است.

بازخوانی تجارب تاریخی در این زمینه و بویژه تجربه خاص ایران در قرون گذشته که همیشه بخشی از "بازی بزرگان" بوده، خالی از لطف نیست. همانگونه که می دانیم در شهریور ۱۳۲۰ بر اثر مداخله خارجی، عملا ایران اشغال و استقلال آن تا مدتی از کف رفت.

معروف است که رضاشاه بر اثر سیاست آلمان خواهی، قربانی تهاجم متفقین شد.این داوری البته دقیق نیست. آلمان نیمه نخست قرن بیستم، بازیگری جدید در محیط بین الملل و یک قدرت تازه نفس اروپایی بود که می کوشید نظم بین المللی را بر اساس منافع خود، بازتعریف کند. وضعیتی مشابه چین امروز که در پی جبران گذشته و عقب ماندگی هایش در قرون نوزده و بیست است.

برخلاف باورهای رایج، رضاشاه که با وسواس مراقب حفظ استقلال کشور بود، همه تخم مرغ هایش را در سبد آلمان نگذاشته بود. پهلوی اول نظام حکومتی اقتدارگرای آلمان و پیشرفت های خیره کننده آن را می ستود، اما می دانست که روسیه و انگلیس و در مراتب بعدی آمریکا و فرانسه هم قدرت های درجه اولی هستند که نادیده گرفتنشان ممکن نیست.

نوسازی ارتش رکن اصلی سیاست تامین امنیت وی بود. او برای تجهیز نیروی زمینی متکی بر آلمان بود، در حالی که با بریتانیا قراردادی برای مونتاژ هواپیماهای جنگنده در ایران بسته بود و ایتالیا هم طرف خارجی وی برای تقویت نیروی دریایی نوپایش به شمار می رفت.

به عبارت دیگر در حالی که می کوشید از توان فنی آلمان برای صنعتی کردن اقتصاد استفاده کند، مجدانه در پی قانع کردن بریتانیا به منظور انعقاد پیمانی دفاعی بود، تا ایران را از حمله احتمالی همسایه بزرگ شمالی مصون دارد. این سیاست با آغاز جنگ جهانی دوم با چالش های بغرنجی مواجه شد. به موازات پیشروی آلمان نازی در  اروپا، این کشور با روسیه شوروی توافقی برای نوعی تقسیم اولیه شرق اروپا امضا کرد.

در حالی که هیتلر روابط نسبتا نزدیکی با تهران داشت، اما برای پر کردن طمع شوروی و مهار زیاده خواهی آن در اروپا می کوشید استالین را مجاب کند، مسیر توسعه طلبی اش را بجای غرب در جهت جنوب قرار دهد.

هیتلر می خواست با یک تیر دو نشان بزند: هم با سرگرم کردن شوروی در جنوب، حواس آن را از شرق اروپا پرت کند و هم آن را به جان امپراتوری انگلیس و منابع نفتی اش در خوزستان بیندازد.

شوروی هم که پس از مدتی فترت دوباره به جامه امپریالیسم بازگشته بود، بی میل نبود که بختش را در جنوب بیازماید. در پاییز ۱۳۱۸ کم مانده بود ایران وجه المصالحه توافق آلمان و شوروی شود. رادیو برلین که تاکنون رویه ای دوستانه درباره ایران داشت، به یکباره شخص رضاشاه را هدف حملات تبلیغاتی قرار داد. همزمان روس ها تهدید لفظی و عملی ایران را آغاز و بخش بزرگی از ارتش خود را در قفقاز و مرزهای جنوبی مستقر کردند.

تهدیدات شوروی نسبت به ایران و ترکیه تا جایی بالا گرفت که انگلیس و فرانسه در سطوح بالا  برای مقابله با آن چاره اندیشی کردند. سرانجام در حالی که ترکیه توانست با حفظ بی طرفی در قبال آلمان، یک پیمان دفاعی با انگلیس و فرانسه ببندد، کوشش های رضاشاه در این باره به جایی نرسید.

محاسبات فوق با تغییر برنامه هیتلر و حمله ناگهانی به شوروی به هم ریخت. این بار ایران که تا پیش از آن با تهدید حمله قریب الوقوع شوروی با حمایت ضمنی آلمان روبرو بود، با خطر حمله شوروی و متحد جدید آن یعنی انگلیس روبرو شد. بهانه هم حضور کارشناسان آلمانی بعنوان ستون پنجم بود.

متفقین با درخواست اخراج کارشناسان آلمانی که در بخش های حساس اقتصادی مشغول بودند، پهلوی را در تنگنا قرار دادند. آنها با نقض حاکمیت ایران، استدلال تهران را نمی پذیرفتند که می گفت اخراج آلمانی ها مستلزم نقض بی طرفی ایران در جنگ جاری است.

در واقع ایران بدنبال آن بود که با سیاست بیطرفی، استقلال کشور را حفظ کند، اما مانند جنگ جهانی اول در این زمینه ناموفق بود. سرانجام کشور از شمال و جنوب مورد تجاوز قرار گرفت و شاه وادار به ترک قدرت شد. همانگونه که اشاره شد، اگر آلمان به شوروی حمله نمی کرد، باز محتمل بود که استالین به ایران حمله کند و دستکم وارد نیمه شمالی کشور شود.

اما همزمان ترکیه  توانست از این مهلکه بگریزد. ارتش این کشور بهتر از ایران آماده مقابله با روس ها بود و انتخاب های بین المللی آن هم بیشتر از ایران بود. رضاشاه هم با دو عامل ارتش و پشتیبانی مردم می توانست، با چالش فوق روبرو شود. اما زمان کافی برای تقویت ارتش نوپا در اختیار نداشت و با رویه استبدادی، از حمایت مردم هم برخوردار نبود.

چهارچوب های فوق به نوعی پابرجاست. بجای آلمان، چین را قرار دهید، بقیه داستان تقریبا یکسان است!

صلاح‌الدین خدیو

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان