پیرمرد قاتل مفلوک که در یک سوراخ موش زندگی می‌کرد

حتما همه این عکس معروف از دستگیری صدام فراری رو دیدین. این کسی که صدام رو از دخمه‌ای که توش قایم شده بود بیرون کشید، نه آمریکاییه نه سرباز.

یه مترجم شیعه عراقیه به اسم سمیر که در ۲۱ سالگی، در اعتراضات شیعیان عراق علیه صدام شرکت کرده بود و وقتی نیروهای بعثی به شهرش اومدن، مجبور به فرار شد. سمیر میگه که صدام عمو و عمو زاده هاش رو کشته، پدرش رو زندانی کرده و بعد از اومدن نیروهای بعثی به شهرشون، بیشتر دوستانش ناپدید شدن و ازشون هیچ خبری نیست.

سمیر بعد از فرار یک سال اواره کمپهای پناهندگی در عربستان میشه تا نهایتا به آمریکا میره. اونجا زبان یاد میگیره و در یک مکانیکی مشغول به کار میشه. وقتی در سال ۲۰۰۳ آمریکا میخواد به عراق حمله کنه، سمیر اونقدر پر از نفرت از صدام بوده که سریع خودش رو به عنوان مترجم معرفی میکنه.

ارتش امریکا ماهها دنبال صدام میگرده و بارها از پیدا کردنش ناامید شده. تا اینکه روزی با اطلاعاتی که بهشون میرسه محافظ شخصی صدام رو دستگیر میکنن. سمیر به عنوان مترجم در بازجویی از این محافظ حضور داشته و سرانجام محافظ میگه که صدام در مزرعه ای پنهان شده. خیلی از افسران اطلاعاتی حرفش رو باور نمیکنن اما سمیر و چند سرباز امریکایی با محافظ به اون مزرعه میرن و بعد محافظ بهشون میگه که زمین رو بکَنن و

با کندن زمین، پیرمرد ژولیده مفلوکی رو پیدا‌ میکنن که قاتل هزاران نفره. سمیر میگه صدام التماس میکرد که شلیک نکنین، من بیرون کشیدمش و به عربی بدترین فحشها رو بهش دادم. بهش گفتم که من شیعه هستم و اون خانواده من رو کشته و پدرم رو زندانی کرده. گفتم تو اگر شهامت داشتی خودت رو میکشتی.

چرا مثل موش تو یه سوراخ کثیف زندگی میکنی؟ سمیر میگه خشم همه اون سالها تو وجودم جمع شده بود. روش تف کردم و زدم تو صورتش، حتی پام رو گذاشتم روی گردن و پشتش. صدام هیچی نمیگفت. شوکه شده بود چون هیچکس تا به حال باهاش همچین رفتاری نداشت.

از نکات جالبی که سمیر میگه اینه که صدام یک سوال رو دائم تکرار میکرد: چرا آمریکا؟

مطالب مرتبط

Stumble Upon Delicious

Cloob Digg

نظر شما

به روایت مذهبی ها

آخرین اخبار


	بله

	خیر