معمولاً روحانیون، وظیفۀ ذاتی خود را «تبلیغ دین و مذهب» عنوان میکنند. پیرامون این وظیفه ذاتی، نکتههای در خوری قابل توجه هستند.
عصراسلام: در دورههای متقدم (که رسانۀ همگانی وجود نداشت و روحانیون نیز در قدرت نبودند)، برخی از علماء به صورتِ انفرادی، به خوبی از پس تبلیغِ مذهب بر میآمدند؛ شاهد آن، گرایش چشمگیرِ مذهبی مردم بعضی از مناطق دنیاست، که پس از حضور یک عالمِ وارسته، دگرگون گشته است.
امّا حداقل در دو دهه گذشته و در کشور ایران، علماء و روحانیون، به خاطر نداشتن سازمان منسجم فکری و عملیاتی، در جهت عکسِ وظیفۀ ذاتی خود قرار گرفتهاند؛ و بیشترین حجم دینزدگی یا بیدینی مردم را رقم زدهاند. به عبارت ساده، روحانیون و علمای ایران، با گفتار و عملکرد خود، مردم را «متمایل به بیدینی» نمودهاند.
عوامل مختلفی را میتوان برای این «بحرانِ دینی»، مطرح نمود؛ که ظهور رسانههای جمعی آزاد (مخصوصاً شبکههای اجتماعی)، آنها را «پر رنگ، فراگیر و عیان» نموده است. برخی از این عوامل عبارتند از:
۱ـ «منبریان و سخنرانان زرد»
سخنرانانِ اخباری و غیر عقلگرا، مطالب خاصی از فروعات فقهی و روایاتِ ضعیف و جعلی را در منبرهای خود نقل میکنند؛ که در دورۀ مدرن، این مطالب قابل هضم و پذیرش نیستند.
تا قبل از فعالیت شبکههای اینترنتی و ماهوارهای دینی زرد، افراد بسیار معدودی از مطالب زرد این سخنرانان اطلاع حاصل میکردند؛ ولی در دو دهۀ گذشته، کلیپهای فراوانی از این منبریانِ زرد، در دسترس همگان قرار گرفته و موجب تمسخر دین و مذهب واقع گشته است.
۲ـ «عدم مطابقت گفتار و رفتار»در گذشته اگر عالم و طلبهای خطایی انجام میداد، افراد معدود همان محدوده، متوجه تفاوت گفتار و رفتار روحانیون میشدند. امّا در دو دهۀ گذشته، عدم مطابقت گفتار و رفتار برخی از علماء و طلاب، نقل مجلس شبکههای مجازی شده است؛ و همگان تصور مینمایند که تمام علماء و روحانیون، چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
۳ـ «حضور پر رنگ روحانیون در سیاست»در چند دهۀ گذشته، شعار «دین از سیاست جدا نیست» چنان به افراط گرایید، که تمام مسایل دینی، سیاسی شد؛ و همۀ مسائل سیاسی، دینی شد.
حتی توصیههای دینی علماء و مراجع کشور، سیاسی گشتند؛ و توصیههای سیاسیِ ایشان، دینی شدند.
مثلاً قوانین جاری کشور، امر و اجباری برای شرکت در انتخابات ننموده، ولی طبق حکم فقهی مراجعِ انقلابی، شرکت در انتخابات، واجب شرعی است. از آن سو، توصیهها برای حمایت و کمک به مسلمانان جهان، که امری دینی است، به رنگ سیاسی درآمد؛ و مسلمانانِ ایغور، متفاوت از مسلمانانِ فلسطین شدند.
۴ـ «دخالت چشمگیر در امور غیردینی»در چند دهۀ گذشته، روحانیون در تمامی رشتههای غیر دینی، دخالتِ بیجا نمودهاند؛ هیچ موضوع و مسألهای در کشور وجود ندارد، که به روحانیون و علماء ربطی نداشته باشد.
به عبارت دیگر، چون همۀ چیز باید اسلامی شود، پس همۀ چیز به روحانیون و علماء مربوط است؛ به طوری که درِ هر دکان و قوطیای را که باز کنی، یک روحانی از آنجا به شما سلام گرمی میکند.
کانال بامن بمان