استبداد دینی با استفاده از قدرت دین ؛ "زور میگوید" و "اجبار میکند" و "مخالف خود را حذف میکند"! و سپس از لاشه حقوق پایمال کردهاش، تمام بهره را میبرد!
و اگر به هوش نباشیم؛ در جائی که "تاریخ" در یدِ"قدرت" باشد ، قطعا به کمک استبداد دینی، خیز برمیدارد و در نتیجه چیزی از حق و حق طلبی و حق طلبان باقی نخواهد گذاشت!
فاطمه در برابر چنین ظلمی قرار گرفت ! اما در نهایت هوشمندی، به اهداف عالیه خود در برابر "استبداد دینی" دست پیدا کرد.
فاطمه (س) با یک دیدِ قوی و نیز یک سیاست مشخص، شبانه و غریبانه، چهره بر نقاب خاک کشید...
چون وصیت كرده بود:
«علی جان! خودت مرا غسل بده و تجهیز و دفن كن. شب مرا دفن كن، نمیخواهم كسانی كه به من ظلم كردهاند در تشییع جنازه ی من شركت كنند»
«يا علي غَسِّلْني فِي اللَيلِ و كِفِْني فِي الليلِ و دَفِّني فِي الليلِ ولا تَُعْلِن اَحَداً»
استادشهید مطهری میگوید:
《تاریخ كارش همیشه لوث است. افرادی جنایتی را مرتكب می شوند و بعد خودشان در قیافه ی یك دلسوز ظاهر می شوند برای اینكه تاریخ را لوث كنند، عین كاری كه مأمون كرد که امام رضا را شهید می كند، بعد خودش بیش از همه مشت به سرش می زند و فریاد می كند ... زهرا برای اینكه تاریخ لوث نشود، فرمود مرا شب دفن كن. لااقل این علامت استفهام در تاریخ بماند: پیغمبر یك دختر كه بیشتر نداشت؛ چرا باید این یك دختر شبانه دفن بشود و چرا باید قبرش مجهول بماند؟ 》
فاطمه؛ در کوشش برای بقاء - و نه تنازع برای بقاء - ، پیروز شد.
حقش را گرفت اما نه با "تکدی و گدائی" بلکه با شجاعت مجدّانه و پیگیر.
و آن شجاعت؛
در مرحله اول در زبان روشنگری ظهور کرد و برای عالَم و آدم نمایان نمود که این اسلام رسمی و تبلیعاتی ، اسلام نیست!
و سپس، در "سکوت پرمعنا" که یک قهرسیاسی ممتد بود، اجازه هر گونه سوء استفاده از حاکمیت را گرفت. در برابر استبداد دینی، درس جاودانه فاطمه به امت اسلام همین است و بس .
هادی سروش