این عنوان مقالهای است که دکتر جلاییپور نگاشته است و بحث اصلی آن این است که ایران به سمت کره شمالی شدن در حرکت است.
در این مقاله که در سایت "مشق نو" ارائه شده است دکتر حمید جلایی پور به نشانه هایی از سمت و سو گیری به سمت کره شمالی شدن ایران ردیف شده و دهگانههایی را نیز برشمردهاند. رفرنس اصلی هم مقاله دکتر سیدجواد طباطبایی است.
اما نقد من فراتر از نقد به افراد است بل من روندی را میبینم که طی یک دهه وولی دکتر جلاییپور و دوستان دیگر با چرخش به سمت جریان "اِتاتیسم طباطبایی" حال بدنبال احیای ناسیونالیسم باستانگرا هستند. مشکل اینجاست که با این چرخش و اتکاء به چارچوب نظری عارف قزوینی و محمود افشار و محمد علی فروغی و عباساندی پیش در حال بسط و تعمیق است و به صورت جدی به آن توجه نشده است و به نوعی جامعه فکری از آن غافل است.
اما جریان اصلاحطلب با چرخش دکتر سروش از امر سیاسی به امر عرفانی دورانی طویل (۸۴ الی ۹۲) یتیم فکری شد. داریم عبور از "فرقه و ایدئولوژی طباطبایی" در سپهر سیاستگذاریهای جمعی و ایرانیت خویش هستیم. این خط در آینده بیش از پیش تعمیق خواهد شد و به نوعی آینده ایران و اسلام و تجدد و پسا-تجدد را در عصر "پسا-جدید"اقبال آشتیانی و جواد شیخالاسلامی و اتکاء به سنت نوباستانگرایی (که دو دال اصلیش ضدیت با هویت اسلامی/شیعی ایران ذیل مبارزه با زبان عربی و ضدیت با ترکیت ذیل مبارزه با زبان ترکی در ایران) موجبات "تفرقه هویتی" در ایران را فراهم خواهند کرد.
آنچه ما نیاز به آن داریم عبور از "فرقه و ایدئولوژی طباطبایی" در سپهر سیاستگذاریهای جمعی و ایرانیت خویش هستیم. این خط در آینده بیش از پیش تعمیق خواهد شد و به نوعی آینده ایران و اسلام و تجدد و پسا-تجدد را در عصر "پسا-جدید"تحدید خواهد کرد.
سیدجوادمیری
پ.ن. سیر تحول سنت باستانگرایی و ضدیت با زبان ترکی (و هویت شیعی که با شاه اسماعیل و قزلباشان تجدید حیات حِکمی و حُکمی پیدا کرد) در اندیشه عارف قزوینی تبلور جدی پیدا کرد که جد بزرگ نوباستانگرایان کنونی است:
زبان ترك برای از قفا كشيدن است
صلاح مملكت پای اين زبان بريدن است
دو اسبه با زبان فارسی از ارس پريدن است
نسيم صبحدم برخيز
بگو به مردم تبريز
كه نيست خلوت زرتشت
جای صحبت چنگيز اين شعر عارف قزوينی سروده شده، تصنیفی از عارف قزوینی که در آن آرزو میکند زبان ترکی در ایران نابود شود. دیوان عارف. صص۳۶-۳۵.