در سالهای اخیر، بهویژه در مشاورهها بسیار دربارهٔ محاسنِ «نه گفتن» سخن گفته میشود.
یکی از نصیحتهای بزرگترها به جوانترها نیز این عبارت است: «یک نه بگو و خلاص!». و این سخن باید آویزهٔ گوشِ آدمهای اهلِ رودروایسی باشد؛ کسانی که شاید علیرغمِ میلِ درونی، اما بهآسانی تن بهخواستهٔ دیگران میدهند. شرم و حیا از ویژگیهای اصلیِ چنین کسان است؛ که گفتهاند:
حیا مانعِ رزق است.
حیا روزی را تنگ میکند.
سهچیز آدم را میکشد: ثقل و سرما و رودروایسی!
البته در مدحِ شرم و حیا نیز فراوان سخن گفتهاند:
الحیاءُ من الایمان.
حیا حصارِ ایمان است.
و مشهور است که جوانمردان شرم و حیا دارند. از میانِ حیوانات نیز مشهور است که شیر شرم دارد!
تحسین و تقبیح اثرِ جالب و جذابی است از عبدالملکبنِ محمدِ ثعالبی (قرن ۵_۴ ق) که محمدبنِ ابیبکربنِ علیِ ساوی در قرنِ هفتم آن را بهفارسی برگرداندهاست. و ثعالبی پیشتر دو اثر دیگر نیز تألیف کردهبود که مضمونشان مشابهِ تحسین و تقبیح است: «الظرائف و اللّطائف» و «یواقیتُالعلوم فی مدحِالشیء و ذمّه».
ثعالبی در تحسین و تقبیح، به مدح و ذمّ هشتاد مفهوم و موضوع پرداخته؛ ازجمله: دنیا، عملِ سلطان، عقل، شعر، تجارت، حمّام، صبر، حجاب، زنان، تزویج، دختران، مرگ، شراب، شطرنج و فراق. او در فصلی به مدح و ذمّ «شرم» نیز پرداختهاست (تصحیحِ عارف احمدالزغلول، میراثِ مکتوب، ۱۳۸۵، صص ۲_۱۱۱).
اما بخشی از آنچه او در مدح و ذمّ «لا» یادآور شده:
«از فضیلتِ آن است که اوّل کلمهٔ توحید است، یعنی: «لا الهَ الّا الله».
و از قولِ کندی آورده: «قولُ «لا» یدفعُ البلا و قولُ «نعم» یُزیلُ النِّعم» (نه گفتن بلا را دورمیکند و آری گفتن نعمتها را ازبینمیبرَد).
او درادامه دو بیت از سلیمانبنِ عبدالله آورده که برگردانش چنین است:
«در هرچیزی گزافکاری هست؛ تا غایتی که در کَرَم نیز اسراف مکروه داشتهاند؛ و بساکه یابند «نهگفتن» بهتر از هزار «آری گفتن».
ثعالبی البته در پایان به «ذمّ لا» نیز پرداخته است! (صص ۶_۲۵۵).
احمدرضا بهرامپور عمران
@azgozashtevaaknoon