سازمان پيمان دفاعی ـ نظامی آتلانتيك شمالی يا ناتو در ۴ آوريل سال ۱۹۴۹ از سوی آمريكا و هم پيمانان آن براي مقابله با نفوذ اتحاد جماهير شوروی در اروپای شرقی و ساير نقاط اروپا تاسيس و راه اندازی شد.
این پیمان ابتدا در ماه مارس ۱۹۴۷ با عنوان «پیمان دانکرک» میان بریتانیا و فرانسه به امضا رسید. هدف آن، جلوگیری از تهاجمهای نظامی آینده آلمان نوساخته و اتحاد شوروی بود. آن توافق بهزودی گسترش یافت و بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، و سپس ایالات متحده آمریکا، کانادا، پرتغال، ایتالیا، نروژ، دانمارک، و ایسلند را هم در بر گرفت.
این پیمان که در سالهای «جنگ سرد» با قدرت خود بر جای بود، با فروپاشی شوروی در سال ۱۹۸۹ جان تازهای گرفت و بهتدریج کشورهای اقماری شوروی پیشین را به صفوف خود افزود: نخست جمهوری چک، مجارستان، و لهستان در سال ۱۹۹۹، و سپس بلغارستان، استونی، لتونی، لیتوانی، رومانی، اسلواکی، و اسلوانی در سال ۲۰۰۴ به ناتو پیوستند. تازهترین عضو این ائتلاف مقدونیه شمالی است که در سال ۲۰۲۰ به آن پیوست.
متن کامل پيمان آتلانتيک شمالی عبارت است از:
دولتهاي امضاکننده اين پيمان بار ديگر بر پايبندي خود بر اهداف و اصول منشور ملل متحد تاکيد کرده و تمايل خود را براي همزيستي با تمام ملت ها و دولت ها در صلح و آرامش اعلام مي کنند.
آنها مصمم به حراست از آزادي، ميراث مشترک و تمدن ملتهاي خود که بر اساس اصول دموکراسي، آزادي فردي و حکوت قانون پايه گذاري شده است، مي باشند.
آنها تصميم دارند تلاشهاي خود را براي دفاع دسته جمعي و حفاظت از صلح و امنيت متحد نمايند؛ بنابراين با پيمان آتلانتيک شمالي موافقت ميکنند.
ماده ۱
همانطور که در منشور سازمان ملل مورد اشاره واقع شده است، دولت هاي امضا کننده اين پيمان نيز متعهد مي شوند هرگونه مناقشه بين المللي را که ممکن است در آن نقش داشته باشند از طرق صلح آميز حل و فصل نمايند، به شکلي که صلح و امنيت بين المللي و عدالت به خطر نيفتد؛ آن ها متعهد مي شوند در روابط بين خود از توسل به زور و يا تهديد به توسل به آن، به هر شکلي که مغاير با اهداف سازمان ملل باشد خودداري نمايند.
ماده ۲
دولت ها در راستاي توسعه روابط بين الملل صلح آميز و دوستانه، از طريق تقويت نهادهاي آزاد خود، فراهم آوردن فهم بهتر از اصولي که اين نهادها بر اساس آن ها ايجاد شده اند و ايجاد شرايط ثبات و رفاه، همکاري خواهند کرد. آن ها به سمت حذف تعارضات در سياست هاي اقتصادي بين المللي خود حرکت کرده و زمينه هاي همکاري را در ميان خود فراهم خواهند نمود.
ماده ۳
دولت ها به منظور دستيابي هرچه بيشتر به اهداف اين پيمان، به صورت انفرادي يا مشترکاً، بوسيله خودياري و کمک هاي متقابل به صورت مداوم و مؤثر، ظرفيت هاي فردي يا جمعي خود را حفظ کرده و توسعه مي دهند تا در مقابل حملات مسلحانه مقاومت نمايند.
ماده ۴
دولت ها هر زمان که تماميت ارضي، استقلال سياسي و امنيت خود را بنا به تشخيص خود در خطر ديدند، به مشورت با يکديگر مي پردازند.
ماده ۵
دولت ها توافق دارند که حمله اي مسلحانه عليه يک يا چندي از آن ها در اروپا و امريکاي شمالي، به معناي حمله اي عليه تمامي آن ها تلقي خواهد شد و در نتيجه آن ها موافقت مي نمايند در صورتي که اينچنين حمله اي اتفاق افتد، هر يک از آن ها، در راستاي عمل به حق دفاع انفرادي يا دسته جمعي از خود بر اساس ماده ۵۱ منشور سازمان ملل، دولت يا دولت هاي مورد حمله قرار گرفته را از طريق اقدامات آني، هرآنچه که ضروري مي نمايد، به صورت انفرادي يا به اتفاق ديگر دولت ها، مساعدت نمايند تا امنيت را در منطقه آتلانتيک شمالي بازگردانده و برقرار نمايند که مي تواند شامل استفاده از نيروهاي مسلح نيز باشد.
هر گونه حمله مسلحانه و اقدامات اتخاذ شده در نتيجه آن فورا به شوراي امنيت گزارش خواهد شد. اين اقدامات زماني که شوراي امنيت اقدامات لازم را جهت بازگرداندن و برقراري صلح و امنيت بين المللي اتخاذ نمايد، متوقف مي شود.
ماده ۶ (۱)
در راستاي ماده ۵، يک حمله مسلحانه به يکي از دولت ها، اين موارد را در بر مي گيرد:
در قلمرو هر يک از دولت ها در اروپا يا امريکاي شمالي، در قلمرو الجزاير تحت حکومت فرانسه(۲)، در قلمرو يا در جزايري که تحت صلاحيت قانوني هر يک از دولت ها در منطقه آتلانتيک شمالي در شمال مدار راس السرطان قرار مي گيرند.
عليه نيروها، کشتي ها و يا هواپيماهاي هر يک از دولت ها، زماني که در اين مناطق يا هر منطقه ديگري در اروپا که نيروهاي تصرف کننده هر يک از اين دولت ها در تاريخ لازم الاجرا شدن اين پيمان مستقر هستند يا در درياي مديترانه و يا منطقه آتلانتيک شمالي در شمال مدار راس السرطان.
ماده ۷
اين پيمان به هيچ وجه حقوق و الزامات ناشي از منشور ملل متحد آن دسته از دولت هاي امضا کننده عضو سازمان ملل و مسئوليت اوليه شوراي امنيت براي برقراري صلح و امنيت بين المللي را تحت تاثير قرار نخواهد داد و نبايستي اينگونه تفسير شود.
ماده ۸
هر يک از دولت ها اعلام مي دارند که هيچ يک از تعهدات بين المللي در حال اجرا بين آن ها و ديگر امضا کنندگان و يا دولتي ثالث با مفاد اين پيمان در تعارض نمي باشد و متعهد مي شوند به هيچ تعهد بين المللي که در تعارض با پيمان حاضر باشد وارد نشوند.
ماده ۹
دولتها بدين وسيله شورايي تاسيس مي کنند، که همه آن ها در آن نمايندگاني خواهند داشت، تا مسائل مربوط به اجراي اين پيمان را مورد توجه و رسيدگي قرار دهد. اين شورا بايد به نحوي سازماندهي شود تا بتواند در هر زماني بلافاصله تشکيل جلسه دهد. اين شورا ارکان ديگر مورد نياز را تاسيس خواهد نمود؛ خصوصا شورا فورا يک کميته دفاعي داير خواهد کرد که اقدمات مقتضي جهت اجراي مواد 3 و 5 را توصيه مي نمايد.
ماده ۱۰
دولتها ممکن است، به اتفاق آرا، از ديگر دولتهاي اروپايي دعوت کنند تا به منظور تقويت اصول اين پيمان و همکاري در امنيت منطقه آتلانتيک شمالي به اين پيمان ملحق شوند. هر دولتي که بدين نحو دعوت مي شود مي تواند با تسليم اسناد الحاق به دولت ايالات متحده امريکا به عضويت اين پيمان در آيد. دولت ايالات متحده امريکا دريافت اينچنين سند الحاقي را به اطلاع تمامي دولت هاي عضو مي رساند.
ماده ۱۱
بر اساس قانون اساسي هر يک از دولت ها، اين معاهده تصويب خواهد شد و مفاد آن به اجرا خواهد رسيد. اسناد تصويب بايد هرچه زودتر به دولت ايالات متحده امريکا تسليم شود که اين دولت نيز دريافت هر يک از اسناد را به اطلاع ديگر امضا کنندگان خواهد رساند. اين پيمان بين دولت هايي که آنرا به تصويب رسانده اند بلافاصله پس از تصويب اکثريت امضا کنندگان که شامل تصويب از سوي بلژيک، کانادا، فرانسه، لوکزامبورگ، هلند، انگليس و ايالات متحده باشد، لازم الاجرا خواهد بود. اين پيمان براي ديگر دولت ها، در همان تاريخ تسليم اسناد تصويب لازم الاجرا خواهد بود. (۳)
ماده ۱۲
با گذشت ده سال از اجراي اين پيمان، يا بعد از آن، در صورت درخواست هر يک از دولت ها، دولت ها به منظور تجديد نظر در پيمان با يکديگر مشورت مي نمايند و در اين راستا به فاکتورهايي که صلح و امنيت را در منطقه آتلانتيک شمالي تحت تاثير قرار مي دهند، شامل گسترش ترتيبات جهاني و منطقه اي به منظور برقراري صلح و امنيت بين المللي بر اساس منشور سازمان ملل، توجه مي کنند.
ماده ۱۳
با گذشت بيست سال از اجراي اين پيمان، هر يک از دولت هاي عضو مي تواند پس از ارائه اعلاميه اي به دولت ايالات متحده امريکا از عضويت کناره گيري نمايد که دولت ايالات متحده نيز دريافت اين اعلاميه را به اطلاع همه دولت هاي عضو مي رساند.
ماده ۱۴
اين پيمان که متون انگليسي و فرانسه آن هر دو معتبر مي باشند، نزد دولت ايالات متحده سپرده مي شود. حسب وظيفه، دولت ايالات متحده نيز نسخه هاي مورد تاييد آن را براي دولت هاي امضا کننده پيمان مي فرستد.
تعريف قلمروهايي که ماده ۵ به آن ها اشاره دارد بوسيله ماده ۲ پروتکل الحاقي پيمان آتلانتيک شمالي در تاريخ ۲۲ اکتبر ۱۹۵۱ و در زمان الحاق يونان و ترکيه مورد تجديد نظر قرار گرفت.
در ۱۶ ژانويه ۱۹۶۳، شوراي آتلانتيک شمالي اعلام کرد که بندهاي مربوط به الجزاير تحت حکومت فرانسه از تاريخ ۳ جولاي ۱۹۶۲ قابل اجرا نبوده است.
اين پيمان در ۲۴ آگوست ۱۹۴۹، پس از تسليم اسناد تصويب تمامي دولت هاي امضا کننده لازم الاجرا شد. در مقابل اتحاد جماهيرشوروي در سال ۱۹۵۲ پيمان ورشو بوجود آورد تا با اقدامات ناتو برابري نمايد. با فرو پاشي اتحاد جماهير شوروي پيمان ورشو منحل و برچيده شد.
اما پيمان نظامي ناتو همچنان در حوزه هاي مهم و به ويژه استراتژيك و راهبردي به بسط و گسترش خود با تمامي قوا ادامه مي دهد نگاه راهبردي ناتو به شرق فقط در گزينه نظامي خلاصه نمي شود بلكه شامل موضوعات و رويكردهاي جديدي مانند: سياست، امنيت، اقتصاد و فرهنگ را نيز در بر مي گيرد البته اروپاييان در سالهاي گذشته و هم اكنون تلاش زيادي را براي جايگزين كردن پيمان دفاعي ـ نظامي ناتو كرده اند اما تاكنون نتوانسته اند در اين خصوص موفق شوند.
بدينوسيله آمريكا توانسته است كشورهاي اروپاي مدعي استقلال نظامي و سياسي را مديريت كنند. حضور نظامي ناتو در جمهوري چك به بهانه مبازه با تروريسم جملگي حكايت از اين ادعا است.
هم اكنون ۲۸ كشور در ناتو عضويت دارند به طوريكه تعدادي از كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز ـ افغانستان و تركيه را نيز شامل مي شود هم اكنون ناتو تغيير سا ختارهاي دمكراتيك از نوع ليبرال دموكراسي را براي كشورهاي جديد به عضويت در آمده در آن از نوع غير اروپايي مانند (افغانستان و عراق و كشورهاي آسياي مركزي و قفقاز) را پيشنهاد مي كند. تا با تغييرات انجام شده در آنها به سلطه و هژموني خود ادامه دهد. ليبرال دموكراسي كه مقدمه فرهنگ سازي آن از طريق ناتو فرهنگي و به كمك رسانه هاي جمعي و نهاد هاو سازمانهاي فرهنگي وحتي به ظاهر تجاري در كشور هاي غير غربي دنبال مي شود.