در سالهای ۶۹ یا ۷۰، هیأتی از عربستان به سرپرستی صالح کامل برای همکاری اقتصادی با بنیاد مستضعفان به ایران آمدند و مهمان ما بودند.
صالح کامل از سرمایه داران معروف عربستان بود که می گفتند خیلی ثروت دارد و با فهد پادشاه عربستان شریک است. فرد سرشناس دیگر این هیأت یک دانشمند سعودی به نام دکتر محمد عبد یمانی بود. او می گفت امام خمینی با فتوای اعدام سلمان رشدی عزت را به مسلمین برگرداند. ...
ایشان برایم تعریف کرد در خاندان سعودی شیخی هست که از همه اینها بزرگ تر است، ولی از پسران ملک عبدالعزیز اما همه آنها او را به شیخوخیت قبول دارند؛ در جلسات شورای ملکی شرکت می کند، حرف های خیلی محکمی می زند و در جایگاهی است که برای خاندان آل سعود خیلی محترم است و کسی جرأت نمی کند به او حرفی بزند.
دکتر عبد یمانی می گفت جلسه شورای ملکی تشکیل شده بود. یکمرتبه دیدیم در باز شد و این شیخ داخل شد. جای او همیشه بغل دست پادشاه بود. کنار فهد، پادشاه وقت عربستان نشست و بلند بلند گفت:«آقای فهد، همین الان بلند شو، آن هواپیمای خوشگلت را سوار شو برو فرودگاه تهران، و از آنجا برو جماران و دست و پای خمینی را ببوس و بیا.»؛ من محترمانه اش را گفتم. این عین حرفی بود که عبد یمانی می گفت. بعد، فهد به شیخ گفته:«عمو جان چرا این کار را بکنم؟»
شیخ، روزنامه ای را که عکس و فتوای امام درباره قتل سلمان رشدی در آن چاپ شده بود، بیرون می آورد و می گوید: «شما در مهد اسلام و خادم الحرمین هستی، به پیامبر اسلام توهین شده و این مرد بزرگ حکم قتلش را صادر کرده؛ اگر الان نجنبید، از خادم الحرمینی شما چیزی نمی ماند»
برای تاریخ می گویم (تاریخ شفاهی محسن رفیق دوست ج ۲ ص ۲۶)
@Howzehoralhistory