قدما اغلب برپایهٔ ریشهشناسی عامیانه آدم را از ریشهٔ «أَدَم» به معنی «خاک» و «همرنگ خاکِ سرخ» و «گندمگون» دانستهاند. ثعالبی در فقهاللغه در بخش «سوادُالأنسان» آورده، «و اذا زادَ سوادُهُ علی صُفرَةٍ فهو آدمُ» (انتشارات اسماعیلیه، ص۷۳). ابن منظور نیز در لسانالعرب آورده: «آدمُ: اسمرُ، یقولُ اهلُاللغةِ انّ اشتقاقَ آدم لإَنّه خلق من تراب...» (بیروت، دارُ صادر، ۱۹۹۸، ج۱،ص ۳_۵۲).
جیمز هاکس در قاموس کتاب مقدس، اگرچه ذیل «آدم» اشارهای به این معنی ندارد، اما ذیل مدخلِ «آدم» که «شهری است در وادی اردن...» آورده: «خاک سرخ» (تهران، اساطیر، ۱۳۷۷، ص۳۵). اما آرتور جفری که از منظری زبانشناسانه واژگان قرآنی را پژوهیده، ذیل آدم مینویسد: در زبان عبری و فینیقی بهمعنای عام انسان بهکارمیرود و در قرآن همواره دراشاره به آدم ابوالبشر. او ریشهشناسیِ راغب را (که همچون ابن منظور میاندیشد) مردود میداند و اشارهٔ زمخشری و بیضاوی را مبنیبر دخیلبودن این واژه میستاید ( واژههای دخیل در قرآن مجید، انتشارات توس، ترجمهٔ فریدون بدرهای، ۱۳۸۶، ص۱۰۸).
دربابِ پیوند «حوّا» با گندمگونگی نیز باید اشارهکرد که در قرآن «أحوی» بهمعنای «سیهفام» آمده (الأعلی/ ۵)؛ و ازآنجاکه در آن آیه سخن از سبزه و چراگاه (مَرعی) است و چراگاه سیاه نیست، میتوان «گندمگون»، «سبزِ سیر»، «سیاهسبزه» و یا «سبزیْ سبز» (بهتعبیرِ قدما) را دربرابر آن نهاد. ثعالبی نیز در فقهاللغه «أَحوی» را «بینَالدُّهمةِ و الخُضرةِ» معنیکردهاست (همان، ص۷۰).
در اساسالبلاغه نیز «رجلُالأحوی»، «شابّ: اَسودالشَّعر» معنیشده (۱۴۲۰، ص۱۴۹)، و ابنمنظور نیز در لسانالعرب «حوا» را «سیاهیای که به سبزی میزند» معنیکردهاست (همان، ج۲،صص ۵_۱۹۳). در آثاری که در آنها به رنگهای اسب اشارهشده نیز «أَحوی»، «اسب سیاهِ مایلبهسبز» معنی شدهاست (آدابالحرب والشجاعه، مبارکشاه (فخر مدبّر)، تصحیح احمد سهیلی خوانساری، اقبال، ۱۳۴۶، ۱۹۲).
در پایان یادآور میشوم، طبری برپایهٔ ریشهشناسیِ عامیانه (ازجمله نوح را از ریشهٔ «نوحه» و داوود را تغییریافتهٔ «داءُ وُدٍّ» یعنی «صاحب درد [ الهی]» دانستن)، حوا را از ریشهٔ «حَیّ» دانسته، ازآنروکه از پهلوی چپِ موجودی زنده (آدم ) آفریده شده است (ترجمهٔ تاریخ طبری، برگردان ابوالقاسم پاینده، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۳، ج۱،ص ۱۵۱).
و صائبِ ایهامگرا به این ظرافتها توجه داشته، آنجاکه سروده:
هیچ از این خوبانِ گندمگون نصیبِ ما نشد
ما سیهبختان مگر فرزندِ آدم نیستیم؟!
و یا در این ابیات:
آدمیّت حُسنِ گندمگون پسندیدن بُوَد
هرکه باشد این مذاقش، درحساب آدمی است
محکِ آدمیان چهره گندمگون است
دستِ رد هرکه بر این رنگ زند آدم نیست
احمدرضا بهرامپور عمران
@azgozashtevaaknoon