چشمارو/چشمآرو» به این معانی آمدهاست: حِرز، تعویذ، دعای دفع چشم بد، چیزی که بهجهت دفع چشمزخم سازند.
اما آن «چیز» چیست؟ در آخر سال، بر روی کوزهای سفالین، نقش چهرهٔ آدمی را با چشم و ابرویی هرچه زیباتر رسم میکنند و میآرایند. این سفالِ آراسته چشمارو نام دارد (چشم + الف واسطه + رو). سپس، برای دفع چشمزخم، در آن سکه میریزند و در شب چهارشنبه سوری از بام به کوچه میافکنند.
چشمارو میشکند و از سکههایش منتظران و گذرندگان برخوردار میشوند. این رسم را عطار در اسرارنامه آورده است. او آدمی را به چشمارویی تشبیه میکند که اجل او را درهم میشکند؛ جان همچون سکهها بهدر برده میشود و کالبد خاکی، همانند سفالی بیسود، برجای میمانَد:
سفالی را بیارایند زیبا/ فروپوشند او را شَعر و دیبا
کنند از حیله چشماروی او ساز/ که چشماروی دارد چشم بد باز
این رسم برای عروس در هنگام دیدار مهمانان با عروس هم انجام میگرفته تا چشم بد به آن سبو برسد نه به عروس.
خلاصهشده از مقالهٔ «چشمارو چیست؟»، احمدعلی رجایی [بخارایی]، در مجموعهٔ سعدیشناسی، به کوشش کوروش کمالی سروستانی، نشر دانشنامهٔ فارس، دفتر سیزدهم، اردیبهشت ۱۳۸۹، ص ۲۰۴–۲۰۸.
دکتر احمدعلی رجایی بخارایی (۱۲۹۵-۱۳۵۷)
کانال چشم و چراغ