کد خبر: ۳۱۴۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۴۰۱ - ۰۹:۴۲-20 July 2022
محسن رضایی: ... نزد آقای منصوری که فرمانده سپاه شده بود رفتم و گفتم می‌خواهم وقتم را در سپاه بگذارم. ایشان گفت: خیلی خوب است، ما می‌خواهیم سپاه را بر اساس تجارب انقلاب‌های دنیا از جمله شوروی اداره کنیم.
تلاش کردیم از نیروهای ساواک که در اختیار داشتیم در بخش آموزش استفاده کنیم. اداره دوم ارتش بهتر بود و کمتر از ساواک دست خورده بود. در یک دوره آموزشی در اطلاعات سپاه از اداره دوم استفاده کردیم.

بعد از تشکیل اطلاعات سپاه مقام معظم رهبری با من تماس گرفتند و افراد مختلفی که استعداد کار اطلاعاتی داشتند به من معرفی کردند. البته برخی از این‌ها انجمن حجته‌ای از کار در آمدند.

به اعتقاد کارشناسان پس از سه یا پنج سال احتمال نفوذ در سازمان‌های اطلاعاتی وجود دارد. فقط سازمان منافقین موفق شدند یکی دو نفر نفوذی را در اطلاعات سپاه وارد کنند. یکی از نفوذی‌ها، حسین رنجبر، در حلقه محافظین من بود. او مسئول پیگیری امور بود.‌ فرد دیگر عباس زریباف بود. کشمیری از نیروهای نخست وزیری بود و واحد اطلاعات سپاه رفت و آمد داشت.
 
دوستان اطلاعات سپاه بیشتر اطلاعاتشان را از توابین می‌گرفتند. اما چه جوسازی‌ای بود که اقای لاجوردی را وادار کردند با گروه ضربت وارد پادگان سپاه شد و دستور داد زندان سپاه تعطیل و توابین که با ما همکاری می کردند را به زور بردند.

همیشه این سؤال مطرح بود که با چه قیمتی باید کار اطلاعاتی انجام دهیم؟ آیا باید برای حفظ حکومت خودمان را از دست بدهیم؟ دوستان ما نگران بودند که دینشان را از دست بدهند!  یعنی نگران بودند برای حفظ دین جامعه، دین خود را از دست بدهند.
(منبع کتاب: راه، تاریخ شفاهی دکتر محسن رضایی، جلد اول، به نقل از مجله چشم انداز ایران شماره ۱۳۳)


نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان