با توجه به با ناکامی شدید برنامههای پنجم و ششم در دستیابی به اهداف تعیینشده و تحقق توسعه همهجانبه و همچنین اقدام دولت به تدوین برنامه هفتم، سوالات فراوانی درخصوص علل شکست برنامهریزی در ایران مطرح شده است.
عدم ایجاد زیرساختهای لازم برای پیادهسازی برنامههای توسعهای جامع، عدم ثبات اقتصادی، سیاسی و برنامهریزی، تصادفی و غیر قابل پیشبینی بودن دستاوردها و تدوین برنامهها در فضایی بلندپروازانه، رویایی، بلندمدت و نامتناسب با مقتضیات موجود و چرخه عمر سیاسی میتواند از جمله مهمترین دلایل تاثیرگذار بر ناکامی برنامههای توسعهای در ایران قلمداد شود.
برنامههای توسعهای در ایران در محیط پرنوسان اقتصاد داخلی و فضای پرتنش بینالمللی تدوین شده و اساسا اگر برنامههای توسعهای تدوینشده، قابلیت ارتقای وضعیت موجود و ایجاد موفقیت همهجانبه را ندارند، چرا با صرف هزینههای کلان تدوین میشوند و به اجرا درمیآیند؟ این برنامهها سرنوشت کشور را در بازه بلندمدت تحتالشعاع قرار میدهند؛ آیا برنامهریز ملی از تجربه شکست سنگین حاصل از برنامه پنجم، در زمان تدوین برنامه ششم آگاهی نداشت!؟
آیا امیدی هست که از تجارب عدمموفقیت در برنامههای پنجم و ششم برای جبران و برنامهریزی اصولی و بهینه در برنامه هفتم استفاده شود؟ در مجموع دستاوردهای کلیه برنامههای توسعهای بسیار کمتر از حد انتظار بوده است و این برنامهها نتوانستهاند اقتصاد ایران را در مسیر توسعه اقتصادی قرار دهند.
بررسی علل عدم توسعه بهینه و عدم تحقق اهداف برنامههای توسعهای، بیان میدارد که اقتصاد ایران فاقد زیرساختهای لازم برای پیادهسازی برنامههای توسعهای جامع است. عدم ثبات اقتصادی، سیاسی و حتی برنامهریزی، پاشنه آشیل اقتصاد ایران است، برآیند سیاستها گاهی متمایل به عمومیسازی و دولتی کردن سرمایهها و امکانات کشوری و گاهی در جهت خصوصیسازی و ایجاد بخشهای شبهدولتی عمل کرده است... حتی دستاوردهای ناچیز برنامهها عموما غیرقابل پیشبینی، تحت تاثیر عوامل بیرونی (همانند شدت تحریمها و نوسانات درآمدهای نفتمحور) و بهصورت تصادفی محقق شدهاند.
بنابراین در تدوین برنامههای توسعه آتی (بهویژه برنامه هفتم) توصیه میشود از تجربیات و عملکرد کشورهای مشابه بهویژه در آسیای جنوب شرقی الگوبرداری و حتما ساختار برنامه با مقتضیات خاص ایران منطبق شود. از تدوین هرگونه برنامه جامع، کلان، بلندپروازانه، رویایی و بلندمدت پرهیز شود. متناسب با چرخه عمر سیاسی و مقتضیات موجود، برنامهریزی در بستر کوتاهمدت و متناسب با شرایط مالی و بودجههای در دسترس تنظیم شود.
ایجاد ثبات اقتصادی وسیاسی، ساماندهی جامع الگوهای سیاستگذاری با تئوریهای علمی اقتصاد، مدیریت درآمدهای مالیاتی و ساماندهی معافیتها و فرارهای مالیاتی، کاهش سهم درآمدهای نفتی و افزایش پایداری بودجه برنامههای توسعهای و همچنین مدیریت کسری بودجه و تبعات ناشی از آن، میتواند بسیار اثربخشتر از تنظیم دورنماهای بیستساله عمل کند.
دکتر علی محمدیپور
کانال با اساتید اقتصاد