کد خبر: ۳۱۴۳۵
تاریخ انتشار: ۲۴ تير ۱۴۰۱ - ۰۳:۴۹-15 July 2022
هر آنچه برای سرودن شعر لازم است.
۱- حفظ اشعار

«و محفوظات را از اشعار اصیل برگزیده و گلچین انتخاب می‌کنند که دارای اسلوب گوناگون باشند... کسی که از این محفوظات نداشته باشد نظم وی ناقص و پست خواهد بود و هیچ وسیله‌ای بهتر از محفوظات فراوان به شعر رونق نمی‌بخشد و بر شیرینی آن نمی‌افزاید. از این رو کسی که محفوظاتش اندک باشد. اثر طبع وی را نمی‌توان شعر نامید.»

۲- سرودن و تمرین مداوم

«آنگاه پس از پر کردن دِماغ از محفوظات...باید  به نظم سخن روی آورند و هرچه بیشتر شعر بسرایند ملکه‌ی آن استوارتر و راسخ‌تر می‌شود.»

۳- فراموش کردن محفوظات

«تا نشانه‌های حرفی ظاهر آن[محفوظات] از ذهن وی محو گردد زیرا تا هنگامی که رسوم مزبور در ذهن وی وجود داشته باشد هنگام سرودن به عین همان الفاظ را به کار می‌برد و از خود نمی‌تواند ابتکار کند.»

۴- مکان شعر سرودن

«آنگاه شرط شاعری خلوت گزیدن و تنهایی و زیبائی منظر و جایگاهی است که در آن شعر می‌سرایند از قبیل اینکه برای لذّت چشم کنار جویبارها و بوستان‌های پر گُل و ریحان را برگزینند و هم‌چنین برای تابناک‌تر شدن قریحه‌ها باید گوش را به شنیدنی‌های شادی‌بخش و لذّت‌افزا بهره‌مند سازند تا حواس فراهم آید و قریحه برانگیخته شود و به نشاط در آید.»

۵- زمان شعر سرودن

«شاعر باید هنگام شعر سرودن در حال نشاط و آرامش خاطر باشد و در موقع خستگی و ناراحتی نسراید چه هنگام آسایش و استراحت قریحه وی برای سرودن... آماده‌تر است. و گفته‌اند بهترین اوقات برای سرودن شعر سحرگاهان هنگام بیدار شدن از خواب و موقع خالی بودن معده و نشاط فکر است.»

۶- عشق و سرمستی

«و چه بسا که عشق و سرمستی را نیز از انگیزه‌های شاعری دانسته‌اند.»

۷- فصاحت

« و سخنی که در شعر به کار می‌رود باید از فصیح‌ترین تراکیب و خالص از ضرورت‌های لسانی باشد... چه اینگونه کلمه‌ها و ترکیب‌ها سخن را از طبقه‌ی بلاغت تنزّل می‌دهد.»

۸- پرهیز از پیچیدگی و تعقید

«و نیز باید شاعر منتهای کوشش خود را در اجتناب از ترکیب‌های پیچیده و دارای تعقید مبذول دارد و ترکیب‌هایی به کار برد که معانی آنها بر الفاظ در فهم سبقت جوید.
 همچنین به کار بردن معانی بسیار در بیت روا نیست چه نوعی تعقید به شمار می‌رود و به آسانی درک نمی‌شود.

و شعر را نمی‌توان سهل نامید مگر هنگامی که معانی آن به ذهن بر الفاظ سبقت جوید.»

۹- پرهیز از استعمال کلمات عامیانه

«همچنین شاعر باید از الفاظ روستائی و پَست و کلمات عامیانه که در نتیجه‌ی استعمال در میان عامه مبتذل شده‌اند دوری جوید.»

۱۰- دوری از معانی مبتذل

«همچنین باید از برگزیدن معانی مبتذل نیز اجتناب کند چه شعر مبتذل نزدیک به سخن بی‌فایده می‌گردد. مانند اینگونه معانی: آتش گرم است. آسمان بالای سر ماست.

و هرگاه با همه‌ی شرایط یادکرده سرودن شعر برای شاعری دشوار باشد باید در آن تمرین کند و به تکرار اشعار بسیار بسراید، زیرا قریحه مانند پستان است که هرچند بیشتر آن را بدوشند شیر آن افزون‌تر می‌شود و اگر  آن را فرو‌گذارند شیر آن خشک می‌گردد.»

۱۱- تنقیح و اصلاح

« و پس از آنکه شاعر شعر خود را به پایان می‌رساند باید بار دیگر با نظر تنقیح و انتقاد در آن بیندیشد و هرگاه آن را نیکو و شیوا نیابد در فروگذاشتن آن نباید بخل بورزد، چه مردم از این رو که شعر خویش را زاده‌ی اندیشه و قریحه‌ی خود می‌دانند بدان شیفته می‌باشند.»

منبع: 
مقدمه‌ی ابن‌خلدون، ترجمه‌ی محمد پروین گنابادی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، جلد دوم، صص: ۱۲۱۶ الی ۱۲۲۰

احمدرضا نادری، کانال نقل معانی

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان