کد خبر: ۳۱۴۰۱
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۴۰۱ - ۰۸:۱۷-11 July 2022
مبداء آسمانی وحی و انبیاء و استمرار آن
کتاب مسیری پیامبری نوشته ی فرهیخته ای است که در فقه و مبانی حقوق تحصیل نموده ، اما از موضوع کتاب که مربوط به "علم کلام" است تحصیل و پژوهش کلاسیت نداشته و موجب برخی شبهات شده! در این نوشتار کوتاه عمده سخن نویسنده  محترم بررسی و پاسخ تقدیم میشود .

نبوت؛ وحی آسمانی است و نه جوشش درونی

ادعای نویسنده مسیر پیامبری این است که چیزی بنام وحی مصطلح یعنی انتخاب یکی از برجستگان انسانی از سوی خدا نداریم و آنچه پیامبران عرضه کرده اند ، جوشش درونی آنان است!

با توجه به اینکه ایشان قرآن را به عنوان کتاب رسول الله پذیرفته و حضرت محمد (ص) را راستگو می‌داند، این سخن نمیتواند صحیح باشد ، چون ؛
 از یک سوی خدای متعال تاکید بر اعزام پیامبران فرموده و نیز تصریح میفرماید از ناحیه بالا به آنان وحی میپشود و اینکه قرآن از خدای متعال نازل شده است ، مانند آیات؛
و الذی اوحینا الیک من الکتاب هو الحق مصدقا لما بین یدیه ان الله بعباده لخبیر بصیر. (فاطر ۳۱)
و آنچه از کتاب به تو وحى کردیم حق است و تصدیق‏کننده و هماهنگ با کتب پیش از آن؛ خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بیناست

و آیه دیگر؛
إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَىٰ نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ ۚ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَىٰ وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ ۚ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا   (نساء /۱۶۳)

از سوی دیگر ؛ خدای سبحان ّدر آیات متعدد قرآن به پیامبرش امر میفرماید : "قل" یعنی؛ بگو. این حقیقت چگونه با جوشش درونی و یا رویای رسولانه قابل جمع است ؟!


هیچ گاه مردمان بی بهره از پیامبران و نبوت نبوده اند

آن نویسنده برای اثبات ادعای بالا، تمسک به استدلال هایی نموده است .
اولین استدلال شان این است که همیشه ی تاریخ بشریت پیامبرانی که باعث هدایت باشند نداشته اند و اگر نبوت و وحی معهود حق بود نمی بایست در دورانی مردم از آن محروم باشند!

این شبهه پاسخ دارد؛
اولا؛ شما از کجا چنین اطلاعی دارید که در گذر زمان بشریت فاقد پیامبران الهی و وحی بوده است؟
و ثانیا؛ به نص صریح قرآن بشریت همیشه از پیامبران بهرمند بوده ؛
"إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ "(فاطر/۲۴)  / هیچ گروهی از انسانها از شخصیتهای راهنمایی کننده بی بهره نبوده اند گ. 
و آن شخصیت های هدایت گر یا پیامبرانی بوده اند که دارای شریعت و کتاب بودند مانند نوح و موسی و... ، و یا انبیائی بودند که با تمرکز بر شریعت سابق، مسئولیت هدایت داشته اند، و یا عده ای از خوبان و دانشمندان ربانی به عنوان وصی انبیاء بودند که وظیفه هدایتگری داشته اند.

بله؛ دوران "فترت" که دوران تعطیلی ارسال رُسُل است در قرآن بدان تصریح شده و چنین مي‌ فرمايد: «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ»؛ (مائده / ۱۹) اي اهل كتاب رسول ما با فترت و فاصله‌ به سوي شما آمد تا حقايق را براي شما بيان نمايد.

اما آنچه آیه بدان تصریح میکند "فترت" است که نبود پیامبران صاحب کتاب و شریعت در یک فاصله زمانی است، و نه نبود پیامبران غیر اولوالعزم و یا نبود اوصیاء انبیاء . 
لذاست که بر این باوریم بعد از حضرت مسيح، پیامبران و رسولان ديگری مانند؛ حضرت یحیی و زکریا بوده اند که معاصر حضرت عيسی بودند ، یا جناب جرجیسِ پيامبر از شاگردان و  حواریون حضرت عیسی بوده و در شهر "فلسطين" مقيم بوده است. و چه بسا ده‌ ها پيامبر ديگر، هاديان مردم بوده ‌اند و جامعه را به دين انبیاء مانند حضرت عيسی و یا به آئين حضرت ابراهيم (ع) دعوت مینمودند.

از سخنان امام علی(ع) در نهج البلاغه است که مي‌فرمايد: "هرگز زمين از حجت الهي خالي نيست، خواه پنهان باشند و يا آشكار." (حکمت۱۴۷)

از امام کاظم (ع) چنین نقل است : إِنَّ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حُجَّتَیْنِ: حُجَّةٌ ظاهِرةٌ و حُجَّةٌ باطِنَةٌ. فَأَمّا الباطِنَةُ فَالرُّسُلُ وَ الأَنبِیاءُ وَ الأَئِمَّةُ و أَمَّا الباطِنَةُ فَالْعُقُولُ. برای خدا بر مردم دو حجت است: حجتی آشکار و حجتی پنهان. حجت پنهان رسولان، پیامبران و امامان، و حجت پنهان خردها هستند. (بحار ج ۱ ص ۳۷)

شیخ صدوق (ره) بر همین اساس می‌نویسد: واجب است که معتقد باشد که زمین هیچ‏  گاه از حجت خدا بر آفریدگانش خالی نمی‌ماند، خواه این حجت آشکار و شناخته شده باشد و خواه ترسان و پنهان از دیده‌ها

خلاصه؛ این نظر علامه طباطبایی و دیگران مفسران نظریه درستی است ؛ "فترت این است كه مدتی پیامبری که صاحب شریعت و كتاب باشد مبعوث نشده است؛ نه این‌كه هیچ پیامبری در میان حضرت عیسی و حضرت محمد(ص) نیامده باشد. (المیزان ج۱۶، ص۲۴۴)

چرا متشابه و زمینه تفسیرهای مختلف؟

استدلال دیگر ایشان بر عدم وحی این است که اگر دین و وحی برای هدایت فراگیر بود شفاف و گویا بود و دیگر مورد اختلاف و تفسیرهای مختلف قرار نمیگرفت !

پاسخ این است که؛
اولا؛ الفاظ و مفاهیم آیات برای مسلمین صدر اول شناخته شده بوده خصوصا با تبیین توسط رسول الله (ص) نقطه ابهامی باقی نبود ، بعد از گذر زمان‌ و پیدایش اندیشه های مختلف و سوالات و شبهات، مفاهیم آن حقایق دینی دامنه بیشتری پیدا کرد و امکان شبهه و یا بد فهمی و اختلاف ایجاد شد.
 
و ثانیا ؛ تا وقتی الفاظ متحمل بار مفاهیمی در رابطه با زندگی مادی باشند کاملا شناخته شده و روشن هستند ولی وقتی الفاظ دارای مفاهیم ماورای جسم و ماده و تجربه باشند مانند، خدا، روح، وحی، فرشته، قیامت و… دیگر الفاظ نمی‎توانند قالب صد درصدی برای آن معانی و مفاهیم والا و بلند باشد و طبیعتا نارسایی دیده  می‎شود و باعث به وجود آمدن آیات متشابه و یا تفاسیر مختلف میشود. 
و ثالثا ؛ پر واضح است که این دشواری های علمی و اختلافات فکری به بخش اندکی از مفاهیم دینی رسیده است.

و رابعا ؛ وجود دشواری های اندک در مفاهیم دینی باعث جستجوگری آدمی نسبت به الگوهایی میشود که از آن مفاهیم سنگین مطلع هستند و قهرا باید برای فهم درست به آنها مراجعه بنماید.

امام علی(ع) در مورد راز وجود بخش‌هائی از معارف که اختصاص به راسخان در علم دارد فرمود : ... اضطرار و نیاز شدید به فهم، آنان را به نظر خواهی و فرمان‌ پذیری از والیان امرشان میكشاند. / لیقودهم الاضطرار الی الایتمار لمن ولاه امرهم ." ( بحار، ج ۹۳، ص۱۲۰)

قرآن مخالف علم نیست

دلیل دیگری که نویسنده کتاب در "مسیر پیامبری" دارد این است که چرا کتاب مقدس با گزاره های علم مخالف است!

ازاین نسبت ناروا به قرآن ، در شگفتی هستیم! 

اولا ؛ قرآن کتاب علم و دانش و تعالی فکری است. بسیاری از آیات آن آدمی را دعوت به تفکر و تعلم میکند. 

و ثانیا تمام آنچه برای فهم بشر مفید و با آن ابزار میتواند بفهمد تا زندگی بهتری داشته باشد ، از اوج آسمان تا کف دریا را مسخر انسان قرار داده ، آیا این کتاب با علم‌ در تضاد است؟!

و ثالثا؛ بالاتر اینکه چهارده قرن قبل ، کتاب مقدس پیش از دست یابی بشر به برخی گزاره های فیزیک و یا نظام کیهانی ، از آنها خبرهایی را طرح نمود . مثلا سخن از تنگی نفس در جو به میان آورده و روزی که هنوز بشر پرواز را تجربه نکرده بود چنین فرمود که آنکه در ارتفاع بلند قرار میگیرد احساس تنگی سینه میکند : "صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ"  انعام/ ۱۲۵

و یا آنچه امروزه در علم کیهان شناسی قطعی است که در آسمانها، کهکشان ها و منظومه ها در حال زایش هستند ، قرآن چهارده قرن گذشته بدان تصریح نمود ؛ "انا لموسعون" ( ذاریات /۲۴)

پس قرآن ذره ای در تضاد با علم نیست.

پیامبری مسئولیت اجرایی است و اختصاص به مردان

استدلال دیگر "مسیر پیامبری" برای اثبات مدعای خود بر عدم وجود وحی به معنای معهود و معروفش این است که در جمع پیامبران، جملگی مرد بوده اند و از زنان ، زنی پیامبر نیست، این باعث نقص  عدالت خدا میشود!

پاسخ روشن است؛ اگر مقصود بستن بودن راه قرب بخدا و گرفتن پیام الهی است ؟ چنین حقیقتی بین زنان و مردان تفاوتی ندارد . چون زنان برجسته مانند مادر موسی (ع) و از او بالاتر حضرت مریم‌(س) مورد وحی بوده اند و پیام الهی را تلقی میکرده‌اند.

اما اگر مقصود مسئولیت اجرایی داشتن است ، خوب روشن است که پیامبری یک امر خطیر و پر مخاطره ای است که در او تهمت، شکنجه، جنگ و قتل... وجود دارد و این امور با طبیعت زنان سازگار نیست.

در پایان؛ بدون هیچ گونه واهمه ای از سوالات دینی و حتی شبهات دینی ، معروض داشته میشود امید و انتظار است؛ نارسائی‌های اجتماعی و سیاسی و یا رفتار غلط برخی از چهره‌های دینی ما را به فرطه تقابل با محکمات و قطعیات دینی سوق ندهد.

هادی سروش

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان