تا همین چند سال پیش جایی بود دور از شهر بیرجند. اما شهر که افسار گسیخت و به هر سو گسترد، شماری را از آبادی های پیرامون هم به دل خود کشید.
یکی فوداج، که شاید در بیست کیلومتری جنوب خاوری شهر بود. امروز جاده فوداج از دروازه دانشگاه آغاز می شود، حدود پنج کیلومتر که رو به کوههای باغران بروی به فوداج رسیدهای. ناهموار، ایستاده بر تپه ها.
کنار جاده نوشته اند: به زادگاه حکیم نزاری خوش آمدید. گذرگاه های آبادی را به نام حکیم نزاری نامیده اند. اما کسی خبری از حکیم نداشت. آبادی پر ساختمان های جدید شده. پنج خانه قدیمی بیشتر بنمانده که ویرانه هایی است، با سرووضعی دیدنی: دیوارهای قطور با سقفهایی به بلندی آدمی میانه قد.
با محمدرضا سروش، یار دانا؛ گشتیم تا پیرترین مرد آبادی را یافتیم. مردی که زادش را نمی دانست. گفت سرای حکیم را به یاد می آورد. به زندگانی خود او خرابش کرده اند و چند سالی است جای آن را هموار کرده و پس بر روی آن اتاقی بزرگ برآورده اند، و حسینیه فوداج کرده اند. هم گفت که زمانی که خرابه برجا بود کسانی خبر داده بودند که از سوراخی که تا زیر خرابه راه داشت بوی خوشی برمیخاست.
بیش ازین چیزی از حکیم و روزگارش به دست نیامد.
نام فوداج را یکی از اهالی "پوذاج" بر زبان راند. دیگرانی گفتند این نام "پیرحاجات" و "پورحاجات" بوده. پرسیدم چه حاجتی؟ کسی نمیدانست.
از استادی پرسیدم. گفتند واژهای است از زبان پهلوی. شاید پودژ بوده به معنی دژ پاکیزه، یا شاید پیو دژ، به معنی دژ پرورنده یا دژ کهن. نامی که از زبان پهلوی است فزون از دو هزار سال دارد. بدین روی دشوار توان به معنای آن راه یافت. اما راست توان دانست که این آبادیها بیش از آنچه گمان کنیم کهن است، و کاش سزاوار دیرینگی آن نگاهبانیاش میکردیم.
اهالی امروز فوداج ردونشانی از آبادی قدیم خود بنگذاشتهاند که بتوان از آن به گمانی در باره چندوچون موجودیت این آبادی رسید. اهالی قدیم سر بر خاک نهاده اند، و امروزیان اگر بدین جا گذری کنند بدان است تا آدینه روزی را در خیالها و خاطرههای قدیم بگذرانند. فوداج حتی جایی دلگشا چون باغ وباغستان هم ندارد. دهانه کاریزش را جدول بندی و سنگ آجین کردهاند تا مگر زیبا شود. اما آن را از ریخت قدیم انداختهاند. آواز و رقص ندارند. گفتند مگر گاه کسی دهل و سرنایی از شهر بیاورد.
بیشتری درختان فوداج عناب است، و کمتری توت. کسی نبود که بداند چرا در این آبادی فقط توت و عناب کاشتهاند؟ روییده؟ هم کسی نبود که بداند فوداج در این سینه باغران چراست؟ و اندر کجای جهان است.
محمود فاضلی بیرجندی
کانال دژنپشت