در دوره قاجار، وجود ناامنی دربرخی از مناطق موجب شد حکام محلی با تأسیس نیروی نظامی، منطقه تحت فرمانروایی خود را تا حدی آرام نگه دارند.
اما این نیروهای محلی چون به طوردایم در خدمت قشون نبودند، از نظم و انضباط کافی نیزکه لازمه یک تشکیلات نظامی است، برخوردار نبودند.
وبه قول حاج سیاح؛ « ... سرباز و قشون در ایران جز لفظ هیچ معنا ندارد...تمام ملاها و سادات که تقریباً ثلث یا ربع ایران از اینهاست داخل قشون نمیشوند.
همچنین تمام بزرگان و مقتدران مملکت و عموم شهریان هم قشون نمیشوند بلکه تمام تحصیلات بر زارعان و اهالی دهات است.»
براساس گزارش سپهسالار عده قشون ایران در سال ۱۲۹۲ق. به صدهزار نفر میرسیده است.
سیاحان و مسافرانی نیزکه در عهد قاجار به خراسان آمده بودند، نگاهی گذرا به وضعیت نظامی خراسان داشتهاند......
قزاق کرد
خاندان شادلو در بجنورد ،برای مقابله با این تهاجمات به فکر تشکیل نیروی قزاق کرد افتادند.
یار محمد خان سهام الدوله حکمران بجنورد نیرویی با عنوان کردهای قزاق شادلو تشکیل داد که همانند روسها لباس میپوشیدند و تفنگهای بردان بر دوش میگرفتند و اسبهایی از نژاد ترکمن گوکلان را که چشمهایی کوچک داشتند سوار میشدند .
فرماندهی این نیروها با حبیب ا... خان شجاع الممالک بود وسهام الدوله در سفری که به اروپای غربی داشت برای مدرنیزه کردن نیروی تحت امرش مقداری سلاح جدید و وسایل توپخانه از کشور اتریش خریداری کرد.
حبیب ا... خان شجاع الممالک در برابر تهاجمات تراکمه، با شجاعت به مقابله پرداخت به طوری که در صفر ۱۳۲۶ ه. ق از سوی آستان قدس رضوی یک قطعه نشان طلای خادمی به وی هدیه شد. طبق گزارشی ،تمام مالیات بجنورد صرف نگهداری افواج سواره کرد میشده است.
در سال ۱۳۲۴ محمد حسین خان سالار مکرم ،که رئیس قشون خراسان و سیستان بود همه روزه در اتاق نظام به رسیدگی امورمهم نظامی و انتظام ادارات و پرداخت حقوق قشون اشتغال داشته.
وی هفته ای سه روز در میدان مشق ،تمام افواج توپخانه مقیم ارض اقدس را حاضر کرده، مشغول مشق آنان می شده است .
طبق دستور العمل وزارت جنگ ،وی از هر جهت قشون خراسان را ترقی داده و تمام دسته جات سواران محلی را پادار(پایدار) کرده است.
قشون خراسان علاوه بر سر حدداری، مأمور قرنطینه سرحدات خراسان نیز بوده اند.
مخارج نگهداری این نیروها چنان چه دستور آن از تهران صادر میشد، توسط مقامات محلی پرداخت می شد.
متن کامل مقاله در روزنامه خراسان. صفحه خراسان رضوی ،آذری خاکستر oralhistoryiran