سفر امروز ۴ رهبر اروپایی( فرانسه، آلمان، ایتالیا و رومانی) به کییف از جنبههای مختلفی بحثانگیز بود.
آمان از همان ابتدا از سوی اوکراین آماج انتقاد بوده که بیش ازحد در سالهای گذشته روی سیاست ادغام روسیه در ملاحظات و ترتیبات امنیتی اروپا از طریق گسترش رابطه اقتصادی تکیه کرده است و بعد از شروع جنگ هم، "در تحریم انرژی روسیه و نیز ارسال سلاحهای سبک و سنگین به اوکراین تعلل کرده است".
عدم دعوت اوکراین از رئیس جمهور آلمان و به نوعی او را به خاطر نقشش در تدوین و اجرای سیاست یادشده در قبال روسیه به عنوان "عنصر نامطلوب" تلقی کردن نیز مزید بر علت بوده است. حملات تند و غیردپیلماتیک سفیر اوکراین در آلمان به مقامهای این کشور هم نقش معینی در چالش میان دو کشور داشته است.
در هفتههای اخیر تا حدودی از دامنه این تنشها کاسته شد، منتهی شولتس دلیلی برای سفر به اوکراین و "گرفتن صرفاً یک عکس" با زلنسکی نمیدید. این که چرا حالا این سفر را موجه دانسته در ادامه خواهد آمد.
سفر مکرون به کییف هم بدون اما و اگر نبوده است؛ هم به خاطر مواضع مکرون در تاکید بر باز نگهداشتن کانال دیپلماتیک با روسیه، گفتوگوهای مکرر تلفنی با پوتین، تاکید بر "عدم ابراز اظهارات تحقیرآمیز نسبت به روسیه و پوتین" یا احتراز از این که اقدامات روسیه در اوکراین را "قومکشی" بنامد یا لحن انتقادی نسبت به دادن سریع موقعیت نامزدی به اوکراین برای عضویت در اتحادیه اروپا و ...
این که مکرون حالا در آستانه دور دوم انتخابات مجلس فرانسه به کییف رفته با گوشهچشمی به اثرات مثبت این سفر بر بهبود آرای حزبش هم مرتبط بوده است.
حضور دراگی نخستوزیر ایتالیا در جمعی که به کییف رفته هم شاید سیگنالی در این رابطه است که کشورهای جنوب اروپا هم که در همبستگی با اوکراین برآمد کمتری داشتهاند و نسبت به حفظ کانالهای ارتباطی با روسیه و جدیگرفتن دیپلماسی برای پایان دادن به جنگ تاکید داشتهاند حالا در این اعلام همبستگی با اوکراین و مسئلهای که قرار است در کییف اعلام شود همراه و همنظرند و میخواهند نمایشی از وحدت رویه در مورد کل اتحادیه اروپا به نمایش بگذارند..
برای آن که جمع صرفا به رهبران کشورهای غرب اروپا که کم و بیش مورد انتقاد کییف بودهاند محدود نشود یوهانس، نخستوزیر رومانی هم به آن پیوسته است، به عنوان نمایندهای از شرق اروپا که در دو مورد تحریمشدیدتر روسیه و ارسال سریعتر سلاح به خصوص از نوع سنگینش به اوکراین بیشتر از غرب اروپا اصرار و تاکید داشته است.
چیزی که چهار رهبر در کییف اعلام کردند عمدتا حول حمایت از دادن موقعیت نامزدی به اوکراین برای پیوستن به اتحادیه اروپا بود. کمیسیون اروپا هم فردا، جمعه برنامه خود را در این زمینه اعلام خواهد کرد. این که البته هر ۲۷ کشور عضو اتحادیه هفته آینده با این تصمیم موافق باشند امری قطعی و حتمییی نیست.
برای خود آلمان و فرانسه تا همین همین هفته پیش و برای شماری از کشورهای شمال و غرب اروپا مانند هلند و اتریش و سوئد همچنان این مسئله مطرح است که اوکراین به لحاظ اقتصادی، استقلال قوا، وضعیت مبارزه با فساد و نفوذ سنگین الیگارشها و اقتصاد و سیاست کشور و نیز در زمینه ضریب پیشرفت دمکراسی عقبتر از آن است که بتوان در موقعیت نامزدی عضویت و بعد هم فشار برای تسریع پروسه عضویت قرارش داد. هزینههای هنگفتی که باید، هم برای بازسازی اوکراین، و هم ایجاد ساختارها و زیرساختهای لازم برای ورود به اتحادیه اروپا بشود هم برای برخی از کشورهای ثروتمند اروپا که عمدتا باید هزینههای اتحادیه را تامین کنند خوشایند نیست و بیم دارند که بار بیشتری بر آنها سرریز شود.
این نیز هست که در پیمان و معاهدات اتحادیه اروپا هم کشورهای عضو متعهد هستند که اگر یکی از اعضا مورد حمله قرار گرفت به حمایت از آن بروند (مثل بند ۵ پیمان ناتو) که البته نه اتحادیه ساختارهای نظامی لازم و کافی برای درافتادن مثلا با کشوری مثل روسیه را دارد، نه اصولا درافتادن مستقیم با روسیه برای آلمان و فرانسه قابل تصور است و نه در درون اتحادیه تصمیمگیری واحد برای چنین حمایتی لزوماً آسان خواهد بود.
در همین راستا از حرفهای سه رهبر اروپایی در کییف میشد فهمید که پروسه ادغام اوکراین در اتحادیه اروپا پروسهای طولانیتر از آن است که فعلا چشمانداز دقیقی داشته باشد یا اهمیتی عملی و فرای یک اقدام سمبلیک داشته باشد، به خصوص که کشورهای دارای موقعیت نامزدی دیگری هم در نوبت هستند بعضاً از ۲۰ سال پیش.
منتنهی در اتحادیه اروپا این بحث بیش از پیش در حال شدتگرفتن است که در ارتباط با استراتژی جنگی در اوکراین، ارسال سلاح سنگین و حمایتهای نظامی به جای خود، ولی با توجه به وضعیت معادلات میدانی باید بیش از پیش به امر دیپلماسی هم توجه کرد و این که پیروزی اوکراین در میدان جنگ رقم بخورد نباید امری قطعی و حتمی تلقی شود، حتی اگر سلاحهای سنگین به موقع و بدون اخلالگری روسیه به دست کییف برسد.
دادن امتیاز "موقعیت نامزد به اوکراین برای ورود به اتحادیه اروپا" محملی هم بوده است که بتوان با رهبری اوکراین در باره انعطافهای احتمالی در مورد چشمانداز پایان جنگ صحبت کرد و مثلا ابتکارهایی از نوع ابتکار ایتالیا در چند هفته پیش از همان ابتدا نفی نشود.
در بحثها و کنفرانسهای مطبوعاتی در کییف تلاش زیادی شد که از صدراعظم آلمان سخنی در باره ارسال سلاحهای بیشتری شنیده شود، که البته به غیر از کمکهای تا کنون اعلام شده و در در دست انجام حرف بیشتری نزد. سفیر اوکراین با اظهارات بعضا بحثانگیزش اما دوباره خواسته است که ارتش آلمان بخشی از تجهیزات مورد استفاده خودش را به اوکراین بفرستند. در همین رابطه شاید این سخن ژولیان اسمیت، نماینده آمریکا در مقر ناتو قابل درک و فهم باشد که از تغییر روز به روز درخواستهای تسلیحاتی اوکراین سخن گفته است و این که سخت است که بتوان به تک تک این تقاضاها پاسخ گفت و پا به پای آنها پیش آمد.
https://www.youtube.com/watch?v=Nu--vCBFqgw
به هر صورت پیام همبستگی دیدار چهار رهبر اروپایی هم اهمیت کمی نداشت، این که در باره برخی تدابیر برای صدور غله اوکراین از طریق بنادر رومانی هم صحبت شد نیز. این که همه اینها به علاوه سلاحهایی که از آمریکا و اروپا به اوکراین میرسد چقدر معادلات را در عرصه میدانی عوض کند یا چقدر مولفه دیپلماسی و راهحلهای سیاسی روی میز بیاید سوالاتی هستند که باید هفتههای آینده پاسخشان را دید. این که سخنرانی فردای پوتین در سنت پترزبورگ هم نشانهای از تغییر در موضع روسیه باشد البته بعید است، ولی شاید بتوان از آن فهمید که کرملین چه سودای کلیتر از این جنگ در سر دارد.
حبیب حسینی فرد