کد خبر: ۳۱۰۷۷
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۵-17 June 2022
به بیت زیر توجه کنید: زین سراپویی، یک‌اندامی، درشتی، پردلی/ مغ‌کلاهی، مغ‌روی، بر آب رودافشاره‌ای (۱)
این بیت در وصف نیمور حکیم سوزنی است. ضبط درست برخی کلمات بیت برای من مبهم است. اما بحث ما اینجا راجع‌به «مغ‌کلاهی» است که حتما ضبط صحیحی است. پرسش این است که وجه شبه چیست؟

بنا بر آنچه از کلاه مغان می‌دانیم، در نگاه نخستین به نظر می‌رسد یا کجی کلاه وجه شبه باشد و یا رنگ سپید. اما در شعر حکیم سوزنی به یاد ندارم که در «صفات خواجه‌نیمور» (۲) او از کژی آن سخن به میان آمده باشد (۳). بلکه بالعکس شواهدی از «راستی» آن در دستان اهل ادب هست (۴).

 اگر رنگ مبنای تشبیه باشد، لابد کلاه خواجه‌نیمور حکیم هم باید مثل کلاه مغان سپید باشد. بحمدالله آگاهی ما در این زمینه کم نیست و طریق تتبّع گشوده است. از بررسی مجموعۀ شواهد برمی‌آید که:  

الف. رنگ کلاه نیمور حکیم سوزنی در دیوان او، سرخ و رنگ‌های نزدیک به آن (عقیقی، ارغوانی) است (۵). این وصف در شعر دیگران هم هست (۶). 

ب.  در بیت‌های زیادی تصریح شده که رنگ کل معاملت حکیم، سرخ و ملایمات آن است (۷). این وصف در شعر دیگران هم هست (۸).

پ. حکیم در این زمینه یک رنگ‌بندی دیگر هم ترسیم فرموده است؛ تلفیقی از سرخ و سیاه: 
      ..ر من ای کرّ کور آخته‌قامت       
      ترک سیه‌جامه‌ای و سرخ‌علامت (۹).

 که همین مضمون را در بیت خوب زیر هم فرموده است:

صوفی شدی و صوف سیه شد لباس تو     
چون صوفیان کلوته به‌سربر عقیق‌رنگ (۱۰)

پوربهای جامی که ریزه‌خور خوان حکیم سوزنی بوده، در بیت زیر شبیه همین رنگ‌بندی را آورده است:

 رگ كبود و تن (۱۱) سياه و سرخ سر    
 هفت‌ رنگى چون بساط عبقرى (۱۲) 

مخلص سخن اینکه اگر وجه شبه، رنگ باشد، چون بر مبنای مدارک موجود، رنگ سرکلاه حمدان حکیم، سپید نبوده و سرخ بوده لاجرم مستلزم این است که کلاه مغان سرخ هم بوده باشد که اسناد دیگری که فعلا در دسترس است، این ظن را تأیید نمی‌کند.

من فکر می‌کنم در بیت مذکور، مغ‌کلاه صرفا اشاره دارد به نسبت این کلاه به مغان. مغ‌کلاه یعنی کسی که کلاه مغانه دارد؛ یعنی مغ/ گبر و مجازا نامسلمان و کافر. کافر البته از  نعوت و القاب نیمور حکیم  سوزنی هست (۱۳). 

پوربهای جامی هم این موضع مخصوص را به «کلاه کافری» تشبیه کرده است:
     نامسلمانان ازو ترسند سخت
     چون نهد بر سر كلاه كافرى (۱۴) 

کلاه کافری اشارتکی به کلاه مغان هم تواند بود. و خدای داناتر است.

پانوشت
۱. دیوان حکیم سوزنی سمرقندی، ۱۳۳۸، ص۴۱۱.
۲. همان، ص۳۹۴.
۳. به نظرم در این بیت:
 روز و شب اندر طلب کاف ...ن    
  آخته دارم چو سر لام ...ر (دیوان حکیم سوزنی، ۱۳۳۸، ص۳۹۱)
 نمی‌توان استنباط کجی کرد. به مناسبت کاف، لام را به اقتضای قافیه آورده است. و راستی سر لام مد نظرش بوده است.
۴. دیوان حکیم سوزنی سمرقندی، ۱۳۳۸، ص ۳۶ و ۳۹۰.
۵. برای نمونه: «دارد کلهی ز اطلس سرخ» (دیوان حکیم سوزنی، ۱۳۳۸، ص۳۸۶)، «کل سرسرخ نگون‌سار» (همان، ص۵۰)، «عقیق در یمن» (همان، ص۳۹۸)، «عقیق‌رنگ» (همان، ص۹۸)، «سرخ‌سر» (همان، ص۴۰۰)، «کلاه ارغوان‌رنگ» (ذیلی بر دیوان حکیم سوزنی)، «اطلس لعل‌کلاه» (همان).
۶. مثلا: شاعران بی‌دیوان، ص۵۴. پوربها جامی هم گفته: «گه كلاه لعل دارد اطلسى» (مونس ‏الاحرار فى دقايق ‏الاشعار بدر جاجرمی، ج۲، ص۹۰۹) و «سركلاه اوست لعل قيمتى»(همان).
۷. برای نمونه: «سرخ سرگران» (دیوان حکیم سوزنی، ۱۳۳۸، ص۲۳)، «سرخ لعین» (همان،ص۳۴)، «سرخ سراسیمه» (همان،ص۳۶)، «سرخ بادسار» (همان، ص۶۲ و ۹۸ و۱۰۰)، «سرخ اعور» (همان، ص۶۵) و «سرخ» (همان، ص ۸۶ و ۹۵و۳۹۳ و ۳۹۴ و۳۹۸ و ۴۱۱ و ۴۱۲)، «با سرخی طبرخون» (همان،ص ۹۸)، «لعل‌فام» (همان، ص۴۰۰)، «سرخ بت» (همان ،ص۳۹۳)، «سرخ‌کناس» (همان، ص۳۹۳)، «چو مس از روی‌سرخی» (همان، ص۳۹۴)، «گلفام» (همان، ص۳۹۱).
۸. برای مثال: دیوان قمری آملی، ص۶۴۸.
۹. بیتی نویافته نقل از: ذیلی بر دیوان حکیم سوزنی سمرقندی، فائزه قوچی، در دست انتشار.
۱۰. دیوان حکیم سوزنی سمرقندی، ۱۳۳۸، ص ۹۸.
 ۱۱. اصل: لون. تصحیح قیاسی.
۱۲. مونس‏الاحرار فى دقايق ‏الاشعار، ج۲، ص۹۱۲.
 ۱۳. دیوان حکیم سوزنی، ۱۳۳۸،ص۴۱۱.
۱۴. مونس ‏الاحرار فى دقايق ‏الاشعار، ج۲، ص۹۱۰.

میلاد عظیمی

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان