سده جشن ملوک نامدار است و شب جشن سده را حرمت بسیار بود.
ایرانیان برای برپاداشتن جشن سده٬ شامگاه و شب دهم بهمنماه آتش برمیافروختند و بر گرد آتش شراب میخوردند و لهو و شادی میکردند. «گروهی از ایرانیان »(۱) – نه همهی کسانی که سده را گرامی میداشتند- رسم داشتند برای تکمیل عیش - و شاید هم به مثابهی نوعی فدیه و قربانی(؟)٬ حیوانات وحشی و به قول بیهقی «ددگان» را به درون آتش برانند و پرندگان را در میان شعلههای آتش به پرواز درآورند و بسوزانند.
حول این آتش هایل باده مینوشیدند و خرّمی میکردند (۲). دو مورخ بزرگ و موثق شرح روشنی از این رسم شنیع نوشتهاند؛ ابنمسکویه آنجا که قصه قتل مردآویج زیاری را در سدهی سال ۳۲۳ نوشته (۳) و ابوالفضل بیهقی آنجا که شرح سدهی سال ۴۲۶ سلطان مسعود غزنوی را مرقوم فرموده است (۴). پیداست که جلزّ و ولزّ مرغان مظلوم بیپناه و پروازشان با بالو پر آتشگرفته در ظلمات بیابانهایی که آتش سده در آنها برافروخته میشد، جشن «شماری» از ملوک نامدار را رونق و شور و خوشی میبخشیده است.
تا آنجا که جستجو کردهام مرغان زیر را شکار میکردند و در آتش سده میسوزاندند:
غراب، زغن/ غلیواژ (۵) ، اَله/ عقاب و کبوتر(۶). محتمل است پرندههای دیگری نیز قربانی این رسم میشدند.
چند و چون آتشزدن پرندگان نیز تا حدودی روشن است:
الف. نفتاندودکردن تن و بالوپر مرغ (۷). بیت زیر هم میتواند اشاره به این کار باشد:
شب تاریک و من ز اندیشهی تو
چو نفتاندود مرغی پیش آذر (۸).
ب. بر منقارها و پاهای مرغان گردوهایی آکنده از نفت و مُشاقَه (نوعی پارچهی فتیلهگونه و سوختهمانند) میآویختند (۹).
ج. در پای مرغ نفت قرارمیدادند (لیجعل فی ارجلها النفط). آیا منظور نفتاندودکردن است یا شیوهای از تعبیه نفت در پای پرنده شبیه به آنچه در تجاربالامم آمده؟ (۱۰).
د. ساقهی گیاه و خار و خاشاک بر پای پرنده میبستند و آتش میزدند (۱۱).
سخن دیگر اینکه پرندگان را صرفاً برای جشن آتش نمیسوزاندند. استفاده از «مرغ سوزنده» به عنوان یک حربهی جنگی هم رواج داشته است.
امام فخر رازی (متوفی۶۰۶) کتابی دارد به فارسی به نام جامعالعلوم که به سِتّینی نیز معروف است. این کتاب دانشنامهای است در شصت باب که هر باب به یکی از علوم اختصاص یافته است. یک باب از این کتاب در «علم آلات حروب» است و در این باب از شش جنگافزار غریب یاد شده است: صورتهایی که دود از میانشان بیرون آید٬ آب کبریت/گوگرد٬ خارپشت (نوعی قارورهی نفتی)٬ شیشههای سوزنده٬ طبل و «مرغ سوزنده».
«اگر خواهند که مرغان سوزان به خصم درپرانند، تدبیر آن است که مرغان پرنده [بگیرند] و در پایهای ایشان رشتههای بافته دربندند و درسرِ آن [رسن]، کرباسپاره[ی] تَرکرده بهنفط و گوگرد بیالوده و گِرد کرده، بر مثال گروهه [=گلوله]، استوار کنند و آتش در وی زنند. پس به سوی دشمن برانند. و اگر این حال در شب افتد سخت منکَر و هایل بود، خاصه وقتی که شبیخون خواهند کرد» (۱۲).
پس برای غافلگیر کردن و شبیخونزدن به دشمن و خالیکردن دل او ٬ رشتهای به پای پرنده میبستند و سر آن رشته را به شکل گلوله درمیآوردند و گلوله را به نفت و گوگرد میآغشتند و آتش میزدند. مرغ را به سوی دشمن میفرستادند... سرنوشت پرندهی بیچاره معلوم است.
چه میتوانم گفت جز آنچه ابوریجان بیرونی پس از گزارش این رفتار وحشیانه با حیوانات نوشته است: «باشد که خدا از همهی کسانی که از وارد آوردن درد بر دیگر موجوداتی که احساس دارند و آزاری به کسی نمیرسانند٬ لذت میبرند٬ انتقام بگیرد» (۱۳).
پانوشت:
۱. التفهیم٬ ابوریحان بیرونی٬ تصحیح جلال همایی٬ نشر هما۱۳۶۷٬ ٬ ص۲۵۷ .
۲.بهار٬ مهرداد٬ «درباره جشن سده»٬ چیستا٬ ش۶ ٬ بهمن ۱۳۶۰ ٬ص۶۳۰ ؛ نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار٬ آرتور کریستنسن٬ ترجمه احمد تفضلی و ژاله آموزگار٬ نشر چشمه٬ صص۲۰۳-۲۲۵. (یادآوری دوست دانشمند دکتر احمد قائم مقامی).
۳. تجاربالامم٬ ابوعلی مسکویه رازی، حققه و قدم له ابوالقاسم امامى، تهران، سروش،٬۱۳۷۷ ج۵ ٬ص ۴۰۲.
۴. تاریخ بیهقی٬ تصحیح محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی٬ سخن۱۳۸۸٬ ٬ ج۱ ٬ ص۴۳۸ .
۵. تجاربالامم٬ همان.
۶. تاریخ بیهقی٬ همان.
۷. همان.
۸. دیوان ... عمعق بخارایی٬ تصحیح علیرضا شعبانلو٬ آزما۱۳۸۹٬ ٬ ص۲۷۰ .
۹. تجاربالامم٬ همان.
۱۰. الكامل فيالتاريخ٬ابن اثیر٬ بیروت٬ دارالکتب العلمیه ۱۴۰۷٬ ٬ ج۹ ٬ ص۱۰۸ .
۱۱.عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات٬ زکریا بن محمد قزوینی٬ برگردان به فارسی از مترجم ناشناس٬ تصحیح یوسف بیگباباپور و مسعود غلامیه٬ قم٬ مجمع ذخایر اسلامی۱۳۹۰٬ ٬ ص۱۸۶ .
۱۲. جامعالعلوم (ستینی)،تصحیح علی آل داوود، تهران،۱۳۹۴ ٬ ص۳۷۶ .
۱۳. آثارالباقیه نقل از نمونههای نخستین..٬ ص۲۰۳ .
میلاد عظیمی