درفش کاویان نام پرچم ملی ایران در زمان اشکانیان و ساسانیان.
در شاهنامه آمده است که وقتی کاوه آهنگر علیه ضحاک ستمگر شورش میکند، پیشبند چرمیاش را بر سر نیزهای چوبی میآویزد. درنتیجهی این شورش، تاج و تخت پادشاهی به شهریاری از خاندان سلطنتی کهن، یعنی فریدون میرسد و او آن پیشبند را به دیبا و زر و نقش و نگار و گوهر آراسته و از آن ریشههای سرخ، زرد (یا آبی) و بنفش آویخته و آن را درفش کاویانی مینامد، از آنپس، هر پادشاهی که بر تخت مینشست گوهری به آن میافزود، تا آنجا که درفش در شبانگاه همچون خورشیدی تابان میدرخشید.
این داستان در منابع اوایل عهد اسلامی به اشکال مختلفی روایت شده است. به گزارش طبری و مسعودی پارچه آن درفش از پوست پلنگ و به ابعاد ۸ در ۱۲ ذراع یعنی حدود ۵ در ۷/۵ متر بوده است. به گزارش خوارزمی پارچه درفش از پوست خرس یا شیر بود. به گزارش ابنخلدون درفش کاویان "چهارگوشی جادویی از صدها رشته زردوزی شده بود" که نشاندهنده این باور است که اگر سپاهی چنین بیرقی را به همراه داشته باشد در هیچ جنگی شکست نخواهد خورد. گاهی نیز این پرچم "درفش فریدون"، "درفش جمشیدی"، و "درفش شاهی" خوانده شده است.
به گزارش شاهنامه هنگام لشکرکشی، پنج موبد درفش کاویان را به اهتزاز درمیآوردند:
همان پنج موبد از ایرانیان
برافراختند اختر کاویان
(دفتر دوم، داستان سیاوش، ۲۴۳: ۶۱۱)
و درفش کاویان در لشکرکشیها همراه پادشاه یا سپهسالار بود:
شهنشاه با کاویانیدرفش
هوا شد ز تیغِ سُواران بنفش
(دفتر چهارم، داستان جنگ بزرگ کیخسرو، ۲۷۵: ۱۶۲۵)
از درفش کاویان غالباً با صفات "همایون" و "خجسته" یاد شده است. درفش کاویان در جنگها قوّت قلب سپاه ایران بود.
در اوستا یا منابع هخامنشی و اشکانی هیچ اشاره مستقیمی به درفش کاویان نشده، اما برخی از محققان اظهار میکنند که طرح این درفش در بخش آسیبدیدهای از موزائیک خاتمکاریشده اسکندر در حفریات شهر پمپئی کشیده شده است که موضوع آن پیروزی اسکندر بر داریوش سوم در جنگ ایسوس است. اما گزنفون ذکر میکند که نگاره درفش شاهنشاه، عقابی زرین با بالهای گشوده بود که بر نیزهای آویخته بودند.
کریستین سن معتقد است که درفش کاویان همان درفش کویهای اوستایی است که پرچم سلطنتی ساسانیان نیز بوده و افسانه کاوه، در اثر شهرت خاندان کارن که نژادشان را به قارن پسر کاوه میرساندند، در عصر ساسانی ساخته شد.
ویکاندر با کریستین سن اتفاقنظر دارد، اما ادعا میکند که این پرچم نه با کویهای گاهان، بلکه با هشت کوی یشتها به نام mairyō ارتباط دارد ( ایرانی میانه mērag، ودایی marya). به عقیده او درفش کاویان در دوره اشکانی به پرچم ملی ایران تبدیل شد.
پس از شکست ایرانیان در جنگ قادسیه، درفش کاویان به دست ضِراربن خطاب افتاد. او به ازای آن سیهزار دینار دریافت کرد، البته گفته شده ارزش واقعی آن یک میلیون و دویستهزار دینار یا حتی دو میلیون دینار بوده است. همچنین گزارش شده که خلیفه پس از برداشتن جواهرات درفش کاویان، آن را سوزانید.
درباره درفش کاویان نیز گزارش شده است:
۱. هنگامی که فریبرز با درفش کاویان میگریزد، بیم آن میرود که سپاه ایران نیز با ندیدن پرچم، خود را ببازد و منهزم گردد؛ از اینرو بیژن را میفرستد و هنگامی که او با پرچم کاویان بازمیگردد، هومان با دیدن آن به ترکان میگوید:
چنین گفت هومان که آن اخترست
که نیروی ایران بدان اندرست
درفش بنفش ار به چنگ آوریم
جهان پیش کاوس تنگ آوریم
(دفتر سوم، داستان فرود سیاوخش، ۸۶: ۹۸۱_۹۸۲)
سپس تورانیان برای گرفتن درفش کاویان حمله میکنند.
۲. درفش کاویان را معمولاً جز سپهسالار، پهلوان دیگری حمل نمیکرد.
۳. یکی از افتخارات پهلوان، گرفتن درفش دشمن بود (مانند گرفتن سلاح و اسب او) چنانکه بیدرفش، درفش زریر را میبرد و اسفندیار پس از کشته شدن بیدرفش، درفش زریر را از او بازمیستاند.
منبع:
"شاهنامه و فرهنگ ایران؛ مجموعه مقالات دکتر جلال خالقی مطلق در دانشنامه ایرانیکا"، ترجمه فرهاد اصلانی_ معصومه پورتقی، انتشارات دکتر محمود افشار با همکاری نشر سخن، ۱۳۹۶، صص ۹۵_ ۹۷.
کانال کانون پژوهشهای شاهنامه