کد خبر: ۳۰۲۶۰
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۱:۴۰-04 May 2022
نکته‌ی نگارشی
برخی از تعبیرها و ترکیب‌های جاافتاده در زبانِ رسمی، از زبانِ روز و مولفه‌های گفت‌و‌شنودِ مردمِ کوچه‌و‌بازار متأثّر اند. این ویژگی موجبِ سرزندگی و پویایی و نیز گسترشِ زبانِ رسمی می‌شود.
نکته‌ای را هنگامِ استفاده از این مولفه‌های زبانی باید لحاظ‌کرد: گاه این تعبیرها و ترکیب‌ها چنان درهم‌تنیده‌اند که به‌هیچ‌رو مجاز نیستیم واژه‌ای یا حتی حرکتی را در آن‌ها (مثلاً برای مراعاتِ بافتِ رسمی‌ِ متن) تغییر دهیم و ساختشان را به‌هم‌بریزیم.
به این نمونه‌ها دقت‌کنید:

 _ «[داستایفسکی] کاملاً بی‌پول بود و تا گلو در قرض فرورفته‌بود» (همیشه‌شوهر، فئودور داستایوفسکی، ترجمهٔ دکتر علی‌اصغرِ خبره‌زاده، انتشاراتِ بوستان، چ دوم، ۱۳۶۹، ( مقدمه) ص ۶).

_ «تمامِ این ماجراها مدتی است حوصله‌ام را لبریز کرده‌است» (جنایات و مکافات، تئودور داستایفسکی، ترجمهٔ مهری آهی، انتشاراتِ خوارزمی، چ پنجم، ۱۳۷۷، ص ۵۰۵).

در این نمونه‌ها گویا نویسندگان و مترجمان خواسته‌اند با تغییر‌دادنِ تعابیرِ جاافتاده‌‌ اما عامیانه، زبانِ نوشته را به زبانِ رسمی ارتقاء‌دهند. اما شکلِ درست، بی‌گمان همانی است که در زبانِ گفتگو به‌کارمی‌بریم: «تا خرخره در قرض فرورفتن» و «حوصلهٔ کسی را سربردن». به‌ویژه اگر این تعابیر در متونِ داستانی (مثلِ نمونهٔ دوم) و هنگامِ گفتگو میانِ شخصیّت‌ها به‌کارروند، نویسنده یا مترجم برای استفاده از آن‌ها، چندان با محدودیتی مواجه‌نخواهدبود.

این روزها در یکی از کانال‌های ادبی، این عبارت نظرم را جلب‌کرد و ازآن‌جا که پیشتر این لغزش را در «فرهنگِ بزرگِ سخن» نیز دیده‌بودم، لازم دیدم به آن اشاره‌کنم. در آن کانال آمده‌بود: «درست مثلِ نوجوانی که دارد گل‌کوچک بازی‌می‌کند؛ او با جدّیّت بازی‌می‌کند [...] اما وقتی بازی تمام شد، می‌فمهد داشت‌بازی‌می‌کرد».

و در «فرهنگِ بزرگِ سخن» ذیلِ مدخلِ «گل‌کوچک» آمده: «نوعی بازیِ فوتبال که معمولاً در محلّات و کوچه و خیابان، بینِ دو تیم بازی‌می‌شود و در آن تعدادِ بازیکنان کم‌تر و اندازهٔ دروازه و زمین و گاهی توپ کوچک‌تر از فوتبالِ رسمی است» (به‌ سرپرستیِ دکتر حسنِ انوری، انتشاراتِ سخن، ۱۳۸۱، ج ۶، ص ۶۲۲۶).

این لغزش درست بدان می‌مانَد که تعبیرِ محاوره‌ای «اعصابِ کسی را خُرد/ داغان (داغون) کردن» را برای رسمی‌ترشدنِ زبان چنین به‌کار ببریم: «اعصابِ کسی را ریز‌کردن/ شکاندن». تنها انتخابی که در این تعبیر مجاز‌هستیم انجام‌ دهیم آن است که در بافتِ رسمی به‌جای «داغون» از «داغان» بهره‌ببریم.

احمدرضا بهرامپور عمران


از گذشته و اکنون 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
به روایت مذهبی ها
نظرسنجی
با اصلاحات بنیادین سیاسی موافقید؟
بله
خیر
آخرین اخبار
چشم انداز
پربازدیدترین
خبری-تحلیلی
پنجره
اخلاق و عرفان
سیره علی بن ابیطالب(ع)
سیره رسول الله(ص)
تاریخ صدر اسلام
تاریخ معاصر
زمین
سلامت و تغذیه
نماز و احکام
کتاب و ادبیات
نظامی
کمپر و ون لایف
شیطان و گناهان
روشنفکری دینی
مرگ
آخرالزمان